نویسنده: یعقوب یسنا
کشورها معمولا چندزبانه استند. بنابراین از بین زبانها یک یا چند زبان، زبان رسمی استند. در کشور ما بیشتر از ۳۲ زبان وجود دارد، اما دو زبان، زبان رسمی کشور استکه زبان پارسی و پشتو است. بنابراین مردم به همین دو زبان درس میخوانند، کتاب مینویسند، سخنرانیهای علمی انجام میدهند، مکتوب و عرایضشان را مینویسند. ممکن یک زبان بنابر ملاحظههای سیاسی زبان رسمی باشد، اما اعتبار زبان معیار را نداشته باشد. زبان معیار، زبانی است از چندین قرن قبل پیشینهی کتابتِ پژوهشی، علمی و ادبی داشته باشد و مردم و اقوام متفاوت با یکدیگر و با دولت با آن زبان گفتوگو و ارتباط نوشتاری برقرار کنند.
زبان معیار را اینگونه میتوان تعریف کرد:
«زبان معیار، زبانی استکه فراتر از لهجههای محلی و اجتماعی رایج در یک کشور قرار دارد و وسیلهی ارتباط اجتماعی، علمی و ادبی کسانی استکه ممکن در شرایط دیگر به لهجههای محلی و اجتماعی خاص خود سخن بگویند. زبان معیار معمولا زبان درسخواندهها استکه در گفتارهای رسمی و علمی و در نوشتار از زبان معیار استفاده میشود. زبان معیار زبانی تثبیتشده و دارای اصول و هنجارهای استکه رعایت آنها برای گویندگی و نگارش الزامی است.»
زبان معیار مرحلهی تدوین و تثبیت دارد. زبانهایی به زبان معیار تبدیل میشوند یا اعتبار زبان معیار را پیدا میکنند که در گام نخست، نظام نوشتاری و خط داشته باشند؛ بعد به این زبان کتابت صورت گرفته باشد، از پشتوانهی علمی و ادبی برخوردار باشد؛ یعنی کتابهای علمی و ادبی به این زبان نوشته شده باشد. پس از این مراحل استکه زبان به عنوان زبان معیار تثبیت و تدوین میشود؛ در غیر آن نمیتوان آن زبان را زبان معیار گفت.
زبان پارسی که زبان معیار در افغانستان است، بیشتر از هزار سال میشود که دارای خط و کتابت است و از پشتوانهی علمی و ادبی در سطح منطقه و جهان برخوردار است. مرحلهی تثبیت و تدوین زبان پارسی به عنوان زبان معیار از قرن ۳ و ۴ ه. ق. آغاز میشود و تا امروز در سه کشور: تاجیکستان، ایران و افغانستان ادامه دارد.
زبان نوشتار و گفتار
رابطه بین زبان نوشتار (نوشتار معیاری) با زبان معیاری گفتار بسیار نزدیک است؛ یعنی ما با زبان معیار مینویسم. اما با اینهم بین زبان گفتار و نوشتار، تفاوتهایی وجود دارند. زبانها در آغاز همه زبانهای گفتاری بودهاند. چند هزارسال پیش نوشتار و خط اختراع شد. بنابراین تعدادی از زبانها زبانهای نوشتاری شدند. هنوز زبانهایی وجود دارند که صورت نوشتاری و خط ندارند؛ فقط زبان گفتاری استند. اما اینجا منظور از گفتار، زبانی نیست که نوشتار و خط نداشته باشد. منظور از گفتار، استفادهی گفتاری از زبانی استکه صورت نوشتار و خط نیز دارد.
زبانها با وصفیکه صورت نوشتاری و خط دارند، در استفاده از گفتار و نوشتار، صورتِ کارکردِ نسبتا متفاوتی دارند. هنگامیکه از زبان استفادهی گفتاری صورت میگیرد، حتا این استفاده از زبان طبق زبان معیار نیز باشد، ممکن کلمهها مکمل تلفظ نشوند، بلکه نیمه تلفظ شوند و از قاعده و قواعد دستور زبان آنچنانکه در نوشتار رعایت میشود، در زبان گفتار معیاری رعایت نشود. در زبان نوشتار، کلمهها مکمل نوشته میشوند و هنگام خواندن، مکمل تلفظ میشوند. در نوشتار قاعده و قواعد دستور زبان و خط نیز رعایت میشوند.