کیخسرو باختریان
سراجالدین حقانی، رهبر شبکهی حقانی که پیروانش از او بهعنوان خلیفه یاد میکنند، از چند روز به اینسو به سمت شمال سفر کرده است. آگاهان این سفر حقانی را سفر سیاسیای نسبتا پیچیده میدانند و میگویند او میخواهد جایگاه خود را در برابر ملاهبتالله رهبر طالبان تثبیت کند. هبتالله، امیرالمومنین و حقانی خلیفه است. این دو لقب معنای تاریخی دارد. اما از امیرالمومنین کرده، خلیفه در تاریخ اسلام مصطلح است، زیرا خلافت پس از نبوت در اسلام آغاز شد و خلیفه بهعنوان جانشین پیامبر و رهبر همهی مسلمانان و کشورهای اسلامی بود. بنابراین خلیفه نامیدن حقانی تصادفی نیست.
سفر حقانی حاشیههای زیادی میتواند داشته باشد، اما یکی از حاشیههای خبرساز این سفر، رفتن حقانی به دشت لیلی و احترام برای کشتههای طالبان در دور قبل بود. حقانی از رویداد کشته شدن افراد طالبان در دشت لیلی که در جنگ بین نیروهای مارشال دوستم و طالبان رخ داده بود به عنوان یک داغ یاد کرد و اشک ریخت و وعده داد که در آنجا به یاد طالبان کشته شده، منار یادبود میسازد.
اما سوال این است دشت لیلی کجا است؟ طالبان چرا آنجا رفتند؟ تصرف سرزمین و خانهی اوزبیک، تاجیک و هزاره درست است؟ آیا اوزبیک، هزاره و تاجیک حق نداشتند از سرزمین خود دفاع کنند؟ نیروهای مارشال دوستم در دشت لیلی در برابر متجاوزان ایستادگی کرد و در آنجا نیروهای هر دو طرف کشته شدند، اما نیروهای مارشال دوستم توانستند نیروهای متجاوز طالبان را در دشت لیلی شکست بدهند و از تجاوز طالبان بر خانه و زندگی خود جلوگیری کنند.
حقانی از دشت لیلی درحالی به عنوان داغ یاد میکند که طالبان در دورهی قبل، دو بار که مزار را تصرف کردند، افراد ملکی مردم هزاره را قتل عام کردند. خانه به خانه در مزار، هزاره جستوجو میکردند و حتا کسانی را از تاجیک و اوزبیک کشتند که چهرهی شان با هزارهها شباهت داشتند. شاهدان عینی از مردم تاجیک و اوزبیک میگویند طالبان بیشتر از ۱۰۰۰۰ افراد ملکی هزاره را قتل عام کردند و در دو هفته، کوچه و پسکوچههای مزار از جنازههای افراد ملکی هزاره پر بودند و طالبان پس از دو هفته، جنازهها را بار زدند و در دشت شادیان برده در گورهای دستهجمعی زیر خاک کردند. در یکاولنگ و بامیان نیز مردم هزاره را قتل عام کردند و ملاعمر رهبر طالبان گفته بود که در بامیان جان و مال مردم هزاره را بگیرید. طالبان پس از شکست در دورهی اول، همچنان مردم ملکی هزاره را آماج حملههای انفجاری و انتحاری قرار دادند و دهها حملهی انتحاری بر مکتب، مسجد، ورزشگاه، آموزشگاه، محفل عروسی و زایشگاه مردم هزاره انجام دادند و صدها مرد، زن، دختر، پسر و حتا نوازدان هزاره را با مادران شان در زایشگاه کشتند. از این داغ هزارهکشی چه کسی یاد کند؟ حقانی بنابر کینه و عصبیتیکه از مردم هزاره دارد، حتا در سخنرانی خود نخواست نام قوم هزاره را بگیرد و میخواهد وجود این قوم را انکار کند.
حقانی به جای رفتن به دشت لیلی، باید به دشت شادیان میرفت (که در آنجا طالبان بیشتر از ۱۰۰۰۰ افراد ملکی هزاره را سر به نیست کرده بودند) احترام میگزارد و معذرتخواهی میکرد.
رفتن حقانی به دشت لیلی و داغ خواندن دشت لیلی در حقیقت رجزخوانی برای انتقام و کینهکشی قومی است. افراد اقوام غیرپشتون بهویژه اوزبیک آگاه باشند که نسلکشی و کوچ اجباری در انتظار شان است.