نویسنده: یعقوب یسنا
سیاستمداران تکنوکرات و مذهبی پشتون به این نظر توافق دارند که اکثریت مردم پشتون را با افغانیت و اسلامیت عقبمانده نگه دارند، بر شانهی قوم پشتون سوار شوند و قوم پشتون را به جنگ با اقوام دیگر افغانستان بکشانند.
مفهوم اسلامیت از نظر سیاستمداران قوم پشتون همان ارزشهای قبیلهای و بدوی قوم پشتون است. مثلا بازی اتن که متعلق به قوم پشتون است، اسلامی نیز است. مخالفت با آموزش دختران که در جامعهی پشتون رواج دارد، اسلامی نیز است. بنابراین هرچه در شعار افغانیت و اسلامیت مطرح است، به این معنا است: اسلام از چشمانداز ارزشهای قبیلهای قوم پشتون (افغان).
متاسفانه در بیستسال گذشته اکثریت جامعهی پشتون دختران خود را به مکتب نگذاشتند. از پکتیکا در یکسال فقط یک دختر از صنف دوازده فارغ شد. کرزی و غنی از اینکه دختران قوم پشتون به مکتب نمیرفتند، ناراحت نبودند. کرزی در مصاحبهای گفت حکومت نمیتواند مخالف ارزش خانوادهها باشد و بگوید دختران خود را مکتب بفرستید (ویدیو موجود است). غنی با ناراحتی در مصاحبهای گفت در بیستسال گذشته فقط چادر چند دختر و زن هزاره از سرشان دور شده است (ویدیو موجود است).
اگر ممنوعیت آموزش دختران و شغل زنان مشخصا اسلامی است، غیر از افغانستان در کدام کشور اسلامی دیگر عملی میشود؟ بنابراین آنچه زیر نام اسلامیت و افغانیت بر مردم افغانستان تطبیق و عملی میشود، ارزشهای قبیلهای و بدوی قوم پشتون (افغان) است. اصولا باید قوم پشتون از این ارزشهای بدوی توسط سیاستمدران و فرهنگیان قوم پشتون نجات داده میشد. متاسفانه نهتنها قوم پشتون از این ارزشهای قبیلهای و بدوی نجات داده نشد، بلکه این ارزشهای بدویِ قبیلهای بر اقوام دیگر افغانستان بنام افغانیت و اسلامیت تعمیم داده شد.
سیاستمدران پشتون تکنوکرات و مذهبی، دید انسانی، بشری و مدرن به مردم پشتون و مردم افغانستان ندارند. دختران پشتون را عروسکهای جنسی و ماشین بچهزایی میدانند و پسران پشتون را رباتهای جنگ میدانند که در میدانهای جنگ انتحاری کنند و قربانی شوند.
حقیقت دردآور این است: تاسفبارترین سرنوشت اجتماعی و بشری را در جهان داریم. باید نگران سرنوشت اجتماعی، انسانی و بشری خود باشیم. ما در وضعیت اجتماعیایکه قرار داریم نه مشخصا از نظر ارزشهای بشری مدرن انسان ایم و نه از نظر زیستشناسی حیوان جنگلی ایم. رویداد زندهای بین انسان و حیوان جنگلی ایم، اما دچار این تصور و توهم ایم که انسانِ برحق و تطبیقکنندهی هدایت و فرمان خدا ما ایم. همان سخن ابن سینا است: «با قومی مبتلا، گرفتار و دچار شدهایم که تصور میکنند خدا غیر از آنها کسی دیگر را هدایت نکرده است.» این سخن ابن سینا در این شرایط، مصداق وضعیت فرهنگی و اعتقادی گروه طالبان قوم پشتون است.