نویسنده: یعقوب یسنا
نگارش مرحلههای دارد که هنگام نگارش باید رعایت شود. من این مرحلهها را با این پرسشها آغاز میکنم:
هدف ما از نوشتن چیست؟ دربارهی چه موضوعی مینویسیم؟ دربارهی موضوع معلومات داریم؟ مطالب، گردآوری کردهایم؟ سخنی را که مینویسیم طرح و تنظیم کردهایم، یعنی برای ارایهی آن چارچوبی را درنظر گرفتهایم؟ فکر کردهایم، چگونه وحدت موضوع را حفظ کنیم؟ چگونه میتوانیم سادهنویسی و آرایش کلام و نوشتار را رعایت کنیم که ارتباط معنایی و تناسب زبانی داشته باشد؟
برای اجراییشدن این مرحلهها نیاز به اندیشه، دقت و تمرکز است. اما اندیشه، تمرکز و دقت هنگامی ممکن استکه ذهن فرد نسبتا پُر باشد و اطلاعات داشته باشد. با ذهن خالی نمیتوان کاری کرد. منظور این استکه در بارهی موضوعیکه مینویسم بایستی از قبل نسبتا اطلاع و معلوماتی داشته باشیم، اگر معلوماتی نداشته باشیم طبعا آسان نیستکه این مرحلهها را اجرایی کرد.
– منظور از هدف در نوشتن این استکه برای چه مینویسیم و چرا مینویسیم؛ یعنی با نوشتن به مسالهایکه میخواهیم پاسخ بدهیم یا مسالهای را که میخواهیم مطرح کنیم، باید در گام نخست برای خود ما مشخص شده باشد تا بعد با نگارش و نوشتن این هدف برای دیگران نیز مشخص شود.
– هر نگارش موضوعی دارد که پس از هدف، به چگونگی تعیین موضوع دست مییابیم، یعنی هدف که مشخص شد، موضوع نیز شکل میگیرد. پرداختن به هر موضوعی نیازمند گردآوری اطلاعات و معلومات است تا به ارایهی معلومات و اطلاعات بتوانیم به موضوع بپردازیم، موضوع را تشریح، توضیح و تحلیل کنیم.
– هدف از تهیه و طرح تنظیم سخن (نقشهی کار نگارش) چگونگی طرحکردن و پرداختن به موضوع، ارایه و تحلیل معلومات برای توضیح و تشریح موضوع است.
– منظور از حفظ وحدت موضوع اینکه دچار حاشیهپردازی نباید شد و موضوعهای متفاوت را برای تکمیل نگارش و پرکردن مطلب نباید استفاده کرد. اگر چنین کنیم موضوع درست تفهیم نمیشود و نگارش و نوشته، فاقد وحدت در موضوعمحوری میشود.
– سادهنویسی و آرایش کلام و نوشتار از مرحلههای دیگر نگارش است. سادهنویسی به این معنا نیستکه اشاره به نگارش پیش پا افتاده و معمولی باشد. منظور از سادهنویسی تسلط بر موضوع، تسلط بر درستنویسی و نشانهگذاری و تسلط بر زبان بهروز و معاصر است. منظور از تسلط بر زبان این استکه بتوان توسط زبان واضح، صریح و مستدل نوشت. اگر کسی بر زبان و بر فهم موضوع تسلط نداشته باشد، نمیتواند موضوعی را مستدل و قابل فهم بنویسد. در صورتیکه بر زبان و موضوع تسلط نداشته باشیم، نگارش انسجام، وضوح و ایجاز نخواهد داشت.
اگر مراحل نگارش درنظر گرفته نشود و رعایت نشود، نمیتوان به نگارشی منظم، یکدست از نظر زبانی و محتوایی دست یافت. باید معلومات را دستهبندی کرد، اینکه هر اطلاعی در جای مناسبی در نگارش قرار بگیرد و مهمتر از همه، چگونگی استفاده از زبان و شیوهی ارایهی موضوع در نگارش به شناخت مخاطب ارتباط دارد. یعنی مخاطب ما در چه سطحی از دانش و فهم زبان قرار دارد؟ دقت داشته باشیم چه موضوعی را برای چه کسی مینویسیم.
پس از دنبالکردن این مراحل، نگارش را عملی و اجرایی باید کرد و نوشت. آنچهکه نوشته میشود، پیشنویس است. پیشنویس که نوشته و تهیه شد، سپس خوانده میشود، اصلاحات لازم و بایستهی ویرایشی از نظر زبانی، نگارشی و محتوایی بر پیشنویس عملی میشود. بعد از خواندن و اصلاح پیشنویس، نگارش تدوین میشود. منظور از نگارش در اینجا، مقالهی علمی و پژوهشی نیست، بلکه یک نگارشِ معمولِ روزنامهای، مانند تحلیل خبری، معرفی و نقد کتاب است.