نویسنده: یعقوب یسنا
نگارش به صورت گسترده از زبان استفاده میکند. به این معنا که نگارش یک مقاله به ویژه یک متن ادبی مانند مجسمه است؛ طوریکه یک تندیسساز (مجسمهساز) تندیس را با قاعده و قواعد از درون سنگ بیرون میکند، نویسنده نیز یک متن ادبی را از دل یا از درون زبان بیرون میکند.
استفاده از زبان قاعده و قواعد ویژه بهخود را دارد که به این قاعده و قواعد دستور زبان گفته میشود. در نگارش و در درک معنای متن نیاز به آشنایی دستور زبان است. کوشش شده استکه رابطهی نگارش با دستور زبان در سطح عبارتنویسی، جملهنویسی و بندنوشت (پاراگراف) نشان داده شود.
برای نوشتن مقاله و متن و برای تجزیه و تحلیل معنای متن و مقالهای، درک رابطهی نگارش و دستور زبان بسیار مهم و با اهمیت است.
زبان نظام است. طوریکه نظام عناصر و اجزا دارد، زبان نیز عناصر و اجزا دارد. پرداختن عمومی و با جزییات به این عناصر و اجزا کار علم زبانشناسی است. پرداختن محدود و مشخصتر به این عناصر و اجزا کار دستور زبان است. «دستور زبان مطالعه، توضیح، تشریح و بررسی علمی چگونگی ارتباط اجزا و عناصر زبان است.» دستور زبان، اجزا و عناصر زبان را در چهار مورد مورد مطالعه قرار میدهد که عبارتاند از: آواشناسی، واژهشناسی، جملهشناسی و معناشناسی.
در تعریف سنتی دستور زبان گفته میشود: «دستور زبان عبارت از درستخواندن، درستنوشتن و درستسخنگفتن است.» رابطهی نگارش با دستور زبان چندان ارتباطی به این تعریف دستور زبان ندارد که دستور زبان را مطالعه و بررسی ساختمان علمی زبان میداند. زیرا رابطهی نگارش با دستور زبان رابطهی تجویزی و یادگیری است.
بنابراین رابطهی نگارش با دستور زبان در «درستنوشتن» است. به این معنا که چگونه درک درستی از دستور زبان داشته باشیم تا بتوانیم از دستور زبان در نگارش مطلوب، خوب و مفید استفاده کنیم. طبعا اگر اجزا و عناصر زبان را در نگارش نادرست به کار ببریم، جملههای ناخوشساخت و بندنوشت (پاراگراف)های بدریخت نوشته میشوند که متن را دچار مشکل معنایی و نگارشی میکنند.
از این نظر، نگارش با دستور زبان یا به طور مشخصتر با نحو (جملهشناسی) ارتباط دارد. نگارش با جمله آغاز میشود. جمله، کنار هم قرارگیری واژهها و عبارتها نیست؛ جمله ارتباط نحوی و منطقی کلمهها و عبارتها است. در چگونگی نگارش استکه ارتباط نحوی و منطقی جملهها در سراسر متن برقرار میشود. درصورتیکه اجزای جمله دچار مشکل نحوی و منطقی باشد، نگارش نیز دچار مشکل نحوی و منطقی میشود. منظور از رابطهی نحوی این استکه فاعل و فعل و سایر اجزای جمله یا سخن با هم مطابقت داشته باشند. منظور از منطقی این استکه از نظر عقل و منطق جمله دارای معنا و پیام باشد.
جایگاه عبارت (گروه) در نگارش
شاید پرسیده شود چرا از جایگاه واژه در نگارش سخن گفته نشد؟ واژهها در نگارش به صورت مستقل جایگاهی ندارند. زیرا هر واژه در بافت عبارتی (گروه) و در مناسبت با عبارتهای دیگر در جمله نقش فاعلی، قیدی، صفتی، مفعولی، فعلی و… دارند. بنابراین عبارت را میتوان واحد نحوی در جمله دانست.
هر واحد نحوی قاعده و قواعد نگارشی دارد. مثلا در زبان فارسی چندان معمول نیست «زیبا درخت، زیبا زندگی و زیبا سنگ» گفته شود. باید «درخت زیبا، زندگی زیبا و سنگ زیبا» گفت. هر کدام اینها یک عبارت استند. عبارت را میتوان دو یا چند واژه دانستکه باهم رابطهی نحوی دارند.
سه گونه کلمه داریم که کلمهی ساده مانند «پدر»، ساخته مانند «همسر» و آمیخته مانند «مهمانخانه» است. مهمانخانه از دو واژه ساخته شده است. اما عبارت نیست، زیرا با هم ترکیب شدهاند. واژههای عبارت باهم رابطهی ترکیبی (صرفی) ندارند، رابطهی نحوی دارند و یک واحد دستوری اند. «مهمانخانهی قشنگ» یک عبارت است.
«احمد شوخ صبح شنبه از مهمانخانهی قشنگ خود خندیده برون شد.» «احمد شوخ» عبارت اسمی، «صبح شنبه» عبارت قیدی، «از مهمانخانهی قشنگ خود» عبارت اضافی و «خندیده برون شد» عبارت فعلی است. تشخیص رابطهی نحوی عبارتها، تشخیص هسته و وابستهی عبارتها و تشخیص جایگاه نوشتن عبارتها در نگارش یک جمله مهم است.
زیرا هر گونه جابهجایی عبارتها در جمله، موجب میشود معنای جمله و ساخت دستوری و نحوی جمله تغییر کند. ممکن جمله از نظر معنادهی و پیام دچار ابهام شود و از نظر ساخت دستوری ناخوشساخت شود. اگر جملهی قبلی را بنویسیم: «خندیده برون شد صبح شنبه از مهمانخانهی قشنگ خود احمد شوخ» جای عبارتها در جمله تغییر کردهاند. جمله از نظر ساخت دستوری جملهی زبان فارسی، ناخوشساخت شده است. جمله بیمعنا نشده است. معنای جمله قابل درک است. اما صراحت معنایی جملهی قبلی را ندارد. بنابراین تغییر در جای عبارتها در جمله موجب نگارش مطلوب یا نامطلوب میشود. جملهی نخست ساخت نگارشی مطلوب دارد. جملهی دوم ساخت نگارشی نامطلوب و نسبتا بههم ریختهای دارد.
در نگارش جمله و در درک معنا و پیام جمله نیاز استکه جایگاه عبارت را در جمله تشخیص بدهیم و رابطهی نحوی کلمههای عبارت و رابطهی نحوی عبارتها با یکدیگر را در جملهها مشخص بسازیم. اگر رابطهی نحوی کلمههای عبارت دچار ناخوشساختی شود، رابطهی نحوی جملهها نیز دچار ناخوشسختی میشود. این ناخوشساختی دستوری جمله، موجب ناخوشساختی نگارش متن میگردد.
بیشتر بخوانید: