نویسنده: یعقوب یسنا
سخنگویان یک زبان آنچه را برای انتقال پیام به کار میبرند، جملهها استند. کسانی که مینویسند نیز با جملهها مینویسند. حتا میتوان گفت در نگارش و گفتار با جمله فکر میکنیم. بنابراین جمله نخستین واحد نحوی (دستوری) و منطقی (معنادار) کامل زبان است.
اینکه عبارت جدا از جمله و پیش از بحث جمله مورد بحث قرار گرفت، برای درک بهتر جمله بود. عبارت نیز بخشی از جمله است. زیرا واژههای عبارت دارای معنای دستوری استند، اما از نظر دستوری و منطقی کامل نیستند که پیام مشخصی را انتقال بدهند. بنابراین جمله در انتقال پیام در زبان نخستین واحد زبان است. در گفتار جملهها را با هم ربط میدهیم که خطابه و سخنانی ارایه کنیم. در نگارش نیز جملهها را با هم ربط میدهیم تا متنی را ارایه کنیم. اگر نتوانیم جملهها را درست با هم ربط بدهیم، مقاله یا متن به خوبی شکل نمیگیرد و تدوین نمیشود.
اینکه گفته شد هر جملهای یک واحد دستوری و منطقی کامل زبان است، به این معنا استکه جمله دارای ساخت دستوری مشخص است و این ساخت در مناسبات خود کامل است و وابسته به ساخت بزرگتر از خود نیست. زیرا به تنهایی از نظر ساخت و پیام کامل است. «فرید گلها را آب داد.» فرید نهاد و گلها را آب داد، گزاره است. ساخت جمله از نظر دستوری کامل است. جمله دارای معنا و پیامی استکه خبر آب دادن گلها توسط فرید است.
منظور از منطقی بودن جمله این استکه غیر از رابطهی دستوری بین اجزای جمله، رابطهی منطقی نیز بین اجزای جمله باید وجود داشته باشد. اگر جملهی قبلی را بنویسیم «گلها فرید را آب داد.» جمله، دچار مشکل مناسبت معنایی منطقی میشود. زیرا از نظر عقلی، گل به انسان آب داده نمیتواند.
قاعدهی جمله در زبان پارسی
زبان نظام است. هر نظامی دارای قاعدههای مشخص است. زبان نیز دارای قاعدههای مشخص و محدود است. اگر نظام قاعدههای محدود و مشخص -که از نظر کارکرد قابل پیشبینی استند- نداشته باشد، نمیتواند اجزا و عناصر خود را حفظ و تولید کند.
هر زبانی دارای صدها جملهها است. پرسش این استکه جملهها چگونه ساخته میشوند؟ آیا هر جملهای دارای قاعده و قواعد خود است، یا جملهها از قاعده و قواعد مشترک پیروی میکنند.
زبانها میتوانند به صورت نامحدود جمله تولید کنند اما قاعدهی تولید جملهها محدود است. مانند این استکه هزاران خشت را با یک قالب بسازیم. اگر قاعدهی ساخت هر خشت متفاوت باشد، باید برای ساخت هر خشت، یک قالب داشته باشیم. چنین کاری چندان ممکن است.
اگر هر جملهی زبان قاعدهی مخصوص به خود را داشته باشد، انسان نمیتواند صدها قاعده را برای تولید صدها جمله یاد بگیرد. بنابراین قاعدهی ساخت صدها جمله محدود است. صدها جمله از یک یا چند قاعدهی محدود تابعیت میکنند.
مشخصترین قاعدهی ساخت جملهی زبان فارسی این است: «فاعل+ (مفعول/ متمم/ مسند)+ فعل). «احمد کتاب خواند. احمد به خانه رفت. احمد خوش شد.» این سه جمله دارای یک قاعده است. کلمههای این سه جمله را میتوانیم تغییر بدهیم، بدون اینکه ساخت و قاعدهی جمله تغییر کند: «احمد به خانه رفت. خرس به آشیانه رفت. شگوفه خنده کرد. درخت شگوفه کرد.»
بنابراین در نوشتن جملههای فارسی و در نگارش این ساخت دستوری بینادین زبان فارسی باید در نظر گرفته شود. اما در نگارشهای ادبی و در سایر نگارشها میتوان بنابر مصلحتهای معنایی یا زیباییشناسانه، جابهجاییهای بین اجزای جمله، ایجاد کرد.
اجزای جمله (اجزای سخن)
در زبان واژک و واژه داریم. «از، به، بر، با و…» واژکهای بسته استند. «برگ، گلبرگ، همسایه و…» واژه استند. اما در جمله هر واژهای نقش، کارکرد و نامی دارد. «فرشته رفت اما زود برگشتکه بخوابد.» فرشته (اسم و فاعل)، رفت (فعل سوم شخص)، اما (ربطدهنده)، زود (قید)، که (ربطدهنده) و بخوابد (فعل) است.
اسم، فعل، مفعول، صفت، عدد، قید و… اجزای جمله یا اجزای سخن استند. این موارد در جمله شامل دو جز دستوری کلان جمله میشوند که این دو بخش کلان جمله نهاد و گزاره است.
اجزای سخن طبق قاعدهی دستوری و نحوی جمله، جایگاه نحوی خود را در جمله دارند. صفت معمولا بعد از اسم و نزدیک به اسم در جمله میآید. قید بعد از فعل و نزدیک به فعل در جمله میآید. زیرا صفت اسم را توصیف میکند و قید فعل را توصیف میکند. بهتر است صفت نزدیک به اسم و قید نزیک به فعل بیاید.
معمولا یکی از مشکلات نگارشی این استکه اجزای سخن یا جمله در جای مناسب خود به کار نمیروند.
نهاد و گزاره
هر جملهای حتما دارای نهاد و گزاره است. اگر جملهای نهاد و گزاره نداشته باشد، جمله از نظر ساختمان دستوری و نحوی دچار مشکل است. هنگامیکه جمله از نظر ساختمان دستوری دچار مشکل بود، معنا و پیام کاملی نیز نخواهد داشت. بنابراین جملهها معمولا دارای یک نهاد و گزاره یا بیشتر از یک نهاد و گزاره میتواند باشد. جملههاییکه یک نهاد و گزاره دارند، جملههای ساده استند. جملههاییکه بیشتر از یک نهاد و گزاره دارند، جملههای مرکب استند.
نهاد در جمله موضوع یا مبتدای جمله است. گزاره در جمله، خبر و محمول در بارهی موضوع و مبتدا است. «ابوعلی سینا پزشک نامدار، کتابهای زیادی در بارهی کلام و پزشکی نوشته است.» «ابوعلی سینا پزشک نامدار» نهاد جمله است. «کتابهای زیادی در بارهی کلام و پزشکی نوشته است» گزارهی جمله است.
گزاره در واقع در بارهی نهاد است. برای اینکه گزاره در بارهی نهاد است، در دستورهای سنتی گزاره خبر جمله دانسته میشود. در این جمله نیز گزاره خبری در بارهی ابوعلی سینا است. معمولا نهاد در آغاز جمله و گزاره بعد از نهاد میآید.
برای نگارش مطلوب تشخیص نهاد و گزارهی جمله مهم است. جملهها طوری باید نوشته شوند که نویسنده بداند نهاد و گزاره را چگونه در جمله به کار ببرد. اگر جای نهاد و گزاره را در نگارش یک جمله تغییر میدهد، باید منظور و مقصد خود را از تغییر جای نهاد و گزاره درک کند.
جملهی ساده
جملهی ساده، جملهای استکه دارای یک نهاد و یک گزاره است. «هوشنگ آمد.» «هوشنگ» نهاد است، «آمد» گزاره است. ممکن در یک جملهی ساده، اجزای دیگر سخن مانند صفت، قید و… بیاید. اما جمله همچنان دارای یک نهاد و یک گزاره است.
«هوشنگ شوخ با سه کتاب شاهنامهی فردوسی دیروز از کابل به بلخ رسید.» «هوشنگ شوخ» نهاد جمله است. «با سه کتاب شاهنامهی فردوسی دیروز از کابل به بلخ رسید» گزارهی جمله است.
در نگارش های علمی بهتر است در حد ممکن از جملههای ساده و کوتاه استفاده کرد. زیرا هر گونه استفاده از جملههای مرکب و گسترده، ممکن درک و دریافت مطلب را دشوار کند.
جملهی مرکب
جملهی مرکب، جملهای استکه بیشتر از یک نهاد و یک گزاره یا یک نهاد و چند گزاره داشته باشد. جملهی مرکب از چند جملهواره ساخته شده استکه این جملهوارهها به تنهایی معنای کامل ندارند و نمیتوانند جمله باشند. در کنار هم میآیند و یک جملهی مرکب را میسازند. «دیروز فریدون -که ناراحت به نظر میرسید- آمد، بدون آنکه سخنی بگوید، وسایل برادرش را از اتاق برداشت، دست بردارش را گرفت و با خود برد.» «فرهاد به شوق کار میکند که برادرش بتواند خیلی خوب درس بخواند.»
یک متن را به ویژه متنهای ادبی و داستانی را نمیتوان فقط با جملههای ساده نوشت. اما هنگام نوشتن جملههای مرکب دقت باید داشتکه نهاد و گزارهی جملهوارههای جملهی مرکب در جای درست و مناسب قرار بگیرند و نوشته شوند. درصورتیکه نهاد و گزارهی جملهوارههای جملهی مرکب در جای مناسب خود نگاشته نشوند، ساختمان، معنا و زیباییشناسی جمله دچار اختلال و ابهام میشود. بنابراین بهتر است در نوشتن جملههای مرکب خیلی دقت باید کرد.