خبرگزاری راسک: در پی اعلام سفر رهبر مخفی و منسوب به گروه طالبان به استان ارزگان، منابع محلی در این استان به خبرگزاری راسک گفتهاند در اثر درگیری میان طالبان هلمندی و طالبان زابلی در این استان، دستکم ۳۵ طالب مسلح از هر دو استان کشته شده و نزدیک به ۱۰۰ تن دیگر شان مجروح شدهاند.
منابع معتبر محلی همچنان گفتهاند، وضعیت در این استان در حال حاضر حالت عادی نداشته و احتمال درگیری میان طالبان هلمندی و زابلی همچنان بیشتر شدهاست.
به گفتهی یک منبع، هدف سفر ملاهبتالله رهبر منسوب به گروه طالبان در هفتهی گذشته به این استان همچنان عادیسازی وضعیت، بررسی این اختلافات و جلوگیری از ادامهی این درگیریها بودهاست.
منابع درحالی از درگیریهای نظامی شدید میان طالبان هلمندی و زابلی در ارزگان و کشتهشدن ۳۵ تن در این درگیریها خبر دادهاند که هفتهی گذشته سخنگوی گروه طالبان اعلام کرد، ملاهبت الله رهبر مخفی و منسوب به گروه طالبان برای بررسی وضعیت امنیتی استان ارزگان به آن استان سفرکرده و قرار است در این سفر با شماری از مقامات نظامی این استان دیدارکند.
رهبر مخفی گروه طالبان که در دوسال سلطهی این گروه از دوربین رسانهها و چشم مردم افغانستان پنهان است در هفتهی گذشته همچنان خبر سفر او به استان زابل از سوی این گروه منتشر شدهاست.
سخنگوی گروه طالبان در آغاز هفتهی گذشته اعلام کرد که ملاهبت الله رهبر منسوب به این گروه، به استان زابل سفرکرده و قرار است در این سفر دو روزه با علما، مقامات و مردم این استان دیدار وگفتوگو کند، منابع سفرهای هفتهی گذشتهی رهبرمنسوب به این گروه را تلاش برای خاموش ساختن اختلافات میان طالبان این دو استان خوانده و گفتهاند، به دلیل شدت این اختلافات و افزایش تلفات این درگیری خودی، شخص ملاهبتالله رهبرمنسوب به گروه طالبان خود دست بهکار شده و طی دیدار با مردم و بزرگان این استانها میخواهد تا از افزایش درگیری و شدتگرفتن این اختلافات جلوگیری کند.
در هیمن حال آگاهان سیاسی میگویند اختلافات شدید درونی میان رهبران گروه طالب از روزهای نخست سلطهی این گروه بر افغانستان روی تقسیم قدرت، روابط با جهان و چگونگی انحصار قدرت توسط حلقهی قندهاری وجود داشته اما پاکستان به عنوان کشور ناظر و پرورشدهندهی این گروه تاحال نگذاشته است این اختلافات سیاسی به نبرد نظامی مبدل شود.
به گفتهی آگاهان، اختلافات درونی گروه طالبان به صورت حتمی روزی تبدیل به فاجعهی بزرگ میان این گروه شده و اتحادی که منجر به پیروزی آنان در سلطه بر افغانستان شده بود، با اختلافات درونی درحال از همپاشیدن است.
آریان روزبه، آگاه مسایل سیاسی و استاد دانشگاه گفتهاست، اگر درگیریهای آغاز شده میان طالبان هلمندی و زابلی به صورت جدی توسط گروه طالبان خاموش ساخته نشود به بسیار زودی این اختلافات در استانهای دیگر افغانستان همچنان سرایت خواهدکرد، زیرا به گفتهی او در هر استان کشور افرادی که از تیم ملاهبتالله استند بالای اعضای گروه حقانی و طالبان تاجیک محدویتهای جدی وضع نموده و برعکس، در استانهای که مقامات گروه طالبان توسط سراج حقانی تعیین شدهاند نیز بالای افراد غیر از شبکهی حقانی بیشتر محدودیت وضع نمودهاند.
این استاد دانشگاه همچنان گفتهاست، طالبان تاجیک که سالها بهنام اسلام و عدالت توسط فرماندهان گروه طالبان فریب داده شدهاند با گذشت دو سال سلطهی قبیلهی این گروه بر افغانستان وحاشیهراندن آنان از قدرت مرکزی و مقامهای محلی نیز از گروه طالبان ناراض بوده و درصورتی که میان حلقهی قندهار و شبکهی حقانی اختلافات شکل گیرد، طالبان تاجیک نیز به یک نیروی ضد طالبانی مبدل شده و در مقابل آنان ایستاده خواهند شد.
پیش از این نیز اطلاعات متعددی از اختلافات شدید درونی میان شبکهی حقانی و تیم قندهاری همگانی شده بود که در موارد متعددی سراج حقانی از سیاستهای انحصارآمیز و تمرکز قدرت توسط تیم قندهار و ملاهبتالله شکایت کرده بود.
گزارشها از تبدیلشدن اختلافات درونی به نبرد نظامی درحالی رهبر منسوب به گروه طالبان را دستوپاچه ساختهاست که به باور کارشناسان نظامی، اختلاف میان ملا برادر یا تیم قندهاری که امضاکنندهی اصلی معاهدهی دوحه با آمریکا بوده و سراج حقانی که حملات انتحاری خونباری را در میدان جنگ بر علیه مردم افغانستان انجام دادهاست میتواند نظام طالبانی را به پرتگاه سقوط کشانیده و منجر به نابودی این گروه شود.
زیرا به گفتهی آنان ملا برادرکه قدرت اصلی قندهاری هاست از سوی آمریکا مرد میدان شناخته میشود و سراج حقانی نیز مرد محبوب و ابزار خوب پاکستان برای تطبیق سیاست آن کشور در افغانستان دانسته میشود.
در کنار اختلافات درونی موجود میان رهبران گروه طالبان شماری از اعضای پایین رتبهی این گروه که ماشین اصلی جنگ و پیروزی گروه طالبان دانسته میشوند و سالها توسط رهبران این گروه بهنام جهاد و آزادی افغانستان در مقابل نیروهای امنیتی دولت پیشین افغانستان مبارزه میکردند با مشاهدهی ثروتاندوزی، قدرتطلبی، رشوتستانی، بیعدالتی، فساداخلاقی و تجاوزهای پیهم جنسی رهبران خویش از این گروه متنفر شده تعدادی از آنها از صف این گروه جدا شدهاند.