خبرگزاری راسک: حکومتهای دستنشاندهی کمونیستی بهرهبری نورمحمد ترهکی و حفیظالله امین از حاکمان قدرتطلب و وابسته با شوروی وقت در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ هزاران تن از مردم افغانستان را زیرعنوانهای، اشرار و اخوانی پس از شکنجههای شدید و دردناک در تپههای خاکی پلچرخی کابل، موسوم به پولیگون، زنده بهگور نموده و قتلعام کردهاند.
نورمحمد ترهکی که درخانوادهی پشتونهای قبیلهی غلجایی در شهرستان ناوهی استان غزنی تولد و پرورش یافته بود در سال ۱۹۶۳در حمایت مستقیم اتحاد جماهیر شوروی سابق، حزب دموکراتیک خلق افغانستان را تاسیس کرد که پس از اختلافات درونی میان اعضای آن، این حزب در سال ۱۹۶۷به دو جناح خلق به رهبری نورمحمد ترهکی و پرچم به رهبری ببرک کارمل انشعاب نمود. سپس در سال ۱۹۷۷ این دو جناحِ وابسته به شوروی پیشین، تحت فشار جماهیر شوروی، مجدداً متحد شده و نورمحمد ترهکی، به عنوان منشی یا دبیرکل این حزب مارکسیستی گماشته شده و یک سال بعد، وی با کمک واحدهای ارتش آموزشدیدهی شوروی سابق به سرنگونی حکومت جمهوری داوودخان اقدام نموده قدرت سیاسی را به دست گرفت.
نخستین اقدام این حاکم دستنشاندهی غلجایی پس از بهقدرت رسیدن درسال ۱۳۵۷ ایجاد محکمهی جنایتبار صحرایی برای کشتار هزارها شهروند افغانستانی بود که در زمان حکومت استبدادی داوودخان به دلیل اعتقادات اسلامی، باورهای مذهبی و اعتقاد به آزادی افغانستان، در پلچرخی کابل زندانی شده بودند که تاریخ معاصر افغانستان بخشی از این کشتارگاههای نورمحمد ترهکی را پولیگون پلچرخی روایت کردهاست که آمیخته با تصاویری از شکنجه، کشتار و زنده بهگورکردن هزارها انسان بیگناه بوده که برای هرشهروند افغانستانی خاطرات دردناک و دلخراش دارد.
آنها زندانیان را شبانگاه توسط سربازان خاد و با حضور مقامها، از زندان بیرونکشیده و در منطقهی موسوم به پولیگون پلچرخی زنده بهگور کرده و به شهادت میرساندند.
بررسی بخشی از جنایات ظالمانه و استبدادی نورمحمد ترهکی و حفیظالله امین مبنی بر کشتار جمعی مردم افغانستان، از سوی دولت هالند انجام شده که نشان میدهد حدود پنج هزارتن بهگونهی گروهی در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ از سوی «آگسا» که مخفف ادارهی استخباراتی و اطلاعاتی حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود، بیرحمانه در محاکم صحرایی پولیگون پلچرخی کابل زنده بهگور شدهاند. سندهای که درآن مشخصات افراد زنده بهگورشده توسط آگسا، تهیه گردیده و در جریان بازرسی این جنایت بهدست رسانهها قرار گرفتهاست، این ادارهی استخباراتی کمونیستی افراد کشتهشده را با عناوین و جرایم اخوانی، اشرار، شعله و غیره یاد کرده که در فهرست اینسازمان جاسوسی همچنان درمورد هویت و جایگاه افراد زنده بهگورشده نگاشتهاست.«کارگر، دستفروش، دانشآموز و غیره.» بودهاند.
مردم افغانستان از اثر استبداد ظالمانهی ترهکی و امین، درگوشه و کنار کشور حرکتها و قیامهای را برعلیه احزاب کمونیستی دستنشانده در افغانستان راهاندازی نمودند. قیام حوت/اسفندماه، ۱۳۵۷ مردم هرات، رژیم دستنشاندهی روسها را سخت آشفته و هراسان ساخته و تا روز ششم جدی/ دی، ۱۳۵۸ که شوروی سابق به افغانستان حملهی نظامی کرد، دولت افغانستان به رهبری نورمحمد ترهکی مکرراً از روسها تقاضا میکرد که برای کمک به نیروهای نظامی آنان در افغانستان جهت سرکوب مردم، نیاز جدی دارد.
بهروایت تاریخ افغانستان، نورمحمد ترهکی پس از قیام خونین مردم هرات با توسل به این ترفند شوروی سابق را وادار به فرستادن نیروی نظامی و حمله به افغانستان کرد که گویا: «چهار هزار نیروی نظامی ایران با لباس غیرنظامی وارد هرات شدهاند.»
نورمحمد ترهکی که در سنبله/شهریور، ۱۳۵۸ به دیدار برژنیف رییسجمهور شوروی وقت سفرکرده بود، از خشونت بیش از حد او و حفیظالله امین توسط برژنیف هشدار دریافت کرده و مقامهای روسی از نزدیکی حفیظالله امین به آمریکاییها نیز ابراز نگرانی نموده اما ترهکی چراغ سبزی را به روسها جهت حذف او نشان داد که میتواند حفیظالله امین را از صحنهی سیاسی افغانستان برای همیشه حذف کند.
اما امین که از تصمیم سیاسی برای حذف کردنش توسط ترهکی در هماهنگی با جماهیر شوروی سابق آگاهی یافته بود حین ورود ترهکی به افغانستان وی را به قتل رسانده قدرت سیاسی را در دست گرفت.
تا اینکه بار دیگر روسها در نهایت به این نتیجه رسیدند که مهرهی دستنشاندهی آنان شاید تمایلی برای ارتباط با آمریکاییها داشته باشد، تصمیم حذف وی را نیز روی دست گرفته و پس از عملیکردن برنامهی قتل حفیظالله امین، ببرک کارمل را جاگزین آن کردند.
به روایت تاریخ، حفیظالله امین که درقصر تاج بیگ دارالامان در شهرکابل ساعتی قبل از حمله، به وسیلهی آشپز روسی قصراش مسموم شده بود، سپس در مقابل چشم همسر و فرزندانش توسط سربازان روسی به رگبار بسته شده و جسد وی را در یکی از قالیهای کاخ پیچانیده و درکنار قصرش به خاک سپردند و هیچ لوح و نشانی نیز بر قبر وی نگذاشتند.
پس از قتل حفیظالله امین، ببرک کارمل به دستور و حمایت مستقیم روسها به قدرت سیاسی افغانستان تکیه زده و نخستین سخنرانی خود که از طریق یک رادیو در داخل خاک شوروی سابق پخش میشد با تایید خبر قتل حفیظالله امین و حضور خودش در افغانستان اعلام کرده و گفت: «اینجانب ببرک کارمل، به مناسبت سقوط حکومت مرگبار و واژگونشدن رژیم فاشیستی امین، این جاسوس سفاک امپریالیسم آمریکا و دیکتاتور جبار و عوام فریب، به شما وطنداران عذابدیده، مسلمانان مستضعف افغانستان که تاکنون در زیر یوغ جلاد آدمکش و شیاد تاریخ، حفیظالله امین و امینیها قرار داشتید، درود میفرستم و شادباش میگویم.»