نویسنده: یعقوب یسنا
چنانکه از نام «بدنهی اصلی تحقیق» معلوم است، این بخش قسمت اساسی و عملی تحقیق است. یعنی تحقیق با این بخش آغاز میشود. فصل اول ارایهی طرح تحقیق است، شامل کلیات میشود. در طرح تحقیق حدود و امکانهای تحقیق معرفی میشود. در بخش بدنهی اصلی تحقیق، طرح و نقشهایکه برای تحقیق در نظر گرفته شده است، به صورت عملی تطبیق و اجرای آن آغاز میشود.
بدنهی اصلی تحقیق بحث، بررسی، تجزیه و تحلیل اطلاعات برای حل مساله است. جوهر تحقیق و روش تحقیق در این بخش نمودار میشود. شیوهی فصلبندی موضوعات، سازگاری روش با تحلیل، نوع استدلالها و نظم منطقیِ بخشها همگی سبب استحکام و قدرت تاثیر تحقیق میشوند.
هر تحقیقی به اقتضای موضوع، مساله، نوع اطلاعات و روش شکل خاصی از بحث و استدلال را میخواهد. بنابراین موفقیت در بخش بحث و استدلال تحقیق مستلزم داشتن آگاهی، دانش و ذهن تحلیلگر است. در ضمن داشتن آگاهی و…، بحث و استدلال به برنامهریزی و دقت در کاربرد روشهای پژوهش نیز نیازمند است.
چگونگی موضوعبندی (دستهبندی بدنهی تحقیق)
بدنهی اصلی تحقیق، بخش اصلی تحقیق است. بنابه حدود موضوع و مسالهی تحقیق، مقدار حجم اطلاعات برای تحلیل و ارایهی پاسخ به موضوع و مسالهی تحقیق استکه معلوم میشود، تحقیق شامل چند فصل و دربرگیرندهی چند صفحه باشد.
بنابراین بدنهی اصلی تحقیق را باید به موضوعها در فصلها دستهبندی کرد. این دستهبندی از نظر منطقی باید روشمند باشد. یعنی اینکه کدام موضوع چرا در فصل نخست بیاید و کدام موضوع بعد از آن. دستهبندی موضوعات طوری باید باشد که از نظر معنادهی، یکدیگر را تقویت کند و طوری تنظیم شود که مرحله به مرحله از نظر روش به حل مسالهی تحقیق بپردازد.
یکی از ویژگیهای علم و روش علمی این استکه موضوعهای مورد نظر را به اجزا دستهبندی میکند، سپس هر جز را طوری در کنار هم بهکار میبندد که کلیت را ارایه کند. اگر موضوع را نتوانیم به اجزای مشخص دستهبندی کنیم، نمیتوانیم درست تحقیق کنیم، زیرا اجزای موضوع مشخص نیست، همهچه درهم و برهم است. با دستهبندی موضوع به اجزا استکه کار روشمند میشود و میدانیم کدام اطلاعات را در کدام جز یا بخش موضوع به کار ببندیم.
ارایهی فهرست مطالب از موضوع بیانگر دستهبندی موضوع تحقیق است؛ زیرا موضوع را بنابر درکی روشمند از موضوع به فصلها، فصلها را به عنوانهای اصلی و فرعی دستهبندی میکند که در هر فصل و عنوان، طبق رابطهی موضوعی و منطقی، اطلاعات جابهجا و تحلیل میشود تا سبب تقویت کلیت موضوع تحقیق شود.
چگونگی شناسایی و ارزیابی منابع
هر تحقیق به مواد، اطلاعات و اسناد نیاز دارد، این مواد را باید از منابع فراهم کرد. در روش کتابخانهای، مواد و اطلاعات از کتابها فراهم میشود. یعنی منابع بیشتر برای تهیهی اسناد و اطلاعات تحقیق کتاب است.
پرسش این گونه میتواند مطرح شود؛ چگونه منابع شناخته و ارزیابی شود تا از منابع دست اول و دست دوم شناخت صورت بگیرد؟ آیا از هر کتاب و مقالهایکه به نوعی به موضوع تحقیق ارتباط میگیرد، میتواند استفاده شود؟ میتوان برای شناسایی منابع از استاد رهنما یا از افرادیکه صلاحیت علمی در بارهی موضوع تحقیق دارند، مشوره گرفت و کمک خواست تا منابع دست اول و دوم را معرفی کند.
باید متوجه بود از هر کتاب و مقالهایکه به نوعی به موضوع تحقیق ارتباط میگیرد، نمیتوان استفاده کرد. لازم است بررسی شود کتاب یا مقاله از چه جایگاه علمیای برخوردار است، از کدام آدرس علمی نشر شده است، ارایهی کتاب و مقاله از نظر روش علمی چگونه است، نتایجی را که دریافته تازه و دارای اهمیت است یا نیست؟
چگونگی شناسایی و ارزیابی منابع، اینکه کدام منابع معتبر و قابل استفاده است یا نیست؛ ارتباط میگیرد به مطالعهی پژوهشگر در بارهی پیشینهی موضوع تحقیق. اگر پژوهشگر مطالعهی دقیقی از پیشینهی تحقیق داشته باشد، میتواند منابع را در بارهی موضوع شناسایی کند و بعد منابع معتبر و قابل استفاده را از منابع غیر معتبر، تفکیک کند. درصورتیکه دقت نشود و در بارهی پیشینهی موضوع تحقیق مطالعه صورت نگیرد؛ خطا و اشتباه پیش میآید و منابع دقیق و مورد استفاده در بارهی موضوع تحقیق شناسایی نمیشود.
شناسایی منابع ارتباط مستقیمی با چگونگی مطالعهی پیشینهی موضوع تحقیق دارد. در بارهی پیشینهی موضوع تحقیق باید مطالعهی دقیق و جدی صورت بگیرد تا اطلاعات کافی در بارهی پیشینهی موضوع تحقیق به دست آید که کار تکراری دو باره تکرار نشود. بعد از این مراحل استکه پژوهشگر صلاحیت پیدا میکند تا در بارهی موضوع با استفاده از منابع، اطلاعات گردآوری نماید و این اطلاعات را پس از بررسی در فصلها و عنوانها قرار داده، تجزیه و تحلیل کند.
چگونگی استفاده از منابع (شناخت درست اطلاعات)
پس از شناسایی منابع به این نیاز استکه اطلاعات مورد نظر چگونه باید از منابع بیروننویس شود تا از آن استفاده صورت بگیرد. طبعا این کار به مطالعهی منابع نیاز دارد. با مطالعهی منابع میتوان نسبتا به اطلاعات مورد نظر دست پیدا کرد.
مطالعه برای تحقیق، مطالعهی جدی و روشمند است. روشمند به این معنا که از معلومات و اطلاعات مورد نظر در ورقهای خاصیکه به آنها «فیش» میگویند، یادداشتبرداری صورت بگیرد. این یادداشتبرداری در اوراق، طبق دستهبندی موضوع تحقیق باید صورت گیرد. یعنی اوراق باید از نظر موضوعی دستهبندی شود و هر موضوع در همان اوراق یادداشت شود.
بهتر است در پایین هر یادداشت، مشخصات منبع نیز ذکر شود؛ مانند نام خانوادگی نویسنده، نام کتاب و شماره صفحهایکه مطلب از آن یادداشت شده، ثبت شود. اگر مطلب به صورت مستقیم گرفته شده باشد، این مستقیمگرفتن نقل قول مستقیم است. نقل قول داخل گیومه باید بیاید. اگر ایده و مفهوم مطلب گرفته شده است، لازم نیست داخل گیومه بیاید، اما در هر دو صورت ذکر ماخذ مهم است.
چیزیکه مهم است شناخت معلومات و اطلاعات است. یعنی هر معلومات و اطلاعاتی را نمیتوان وارد تحقیق کرد و کار را طوری ارایه کرد که تعدادی از تعریف، معلومات و اطلاعات سرهم شده باشد و هیچ تشخیص و شناختی از چگونگی معلومات و اطلاعات صورت نگرفته باشد.
گردآوری مواد، مرحلهای از تحقیق است و شناسایی و بررسی این مواد، مرحلهای دیگر تحقیق است. هنگامیکه مواد گردآوری شد، بعد این مواد و معلومات مورد ارزیابی قرار بگیرد، یعنی سره و ناسره شود، دیده شود که این مواد و معلومات چقدر به موضوع تحقیق ارتباط دارد و تا چه اندازهای میتواند به عنوان سند برای حل مساله و پاسخگویی به مسالهی تحقیق، اهمیت داشته باشد.
اینجاستکه مواد پس از بررسی، اهمیت و جنبهی اطلاعی پیدا میکند و بخشی از مواد تبدیل به اطلاعات مورد استفاده در تحقیق میشود و بخش دیگر مواد جنبه و اهمیت اطلاعی برای تحقیق پیدا نمیکند و قابل استفاده در تحقیق نیست.
چگونگی تحلیل، بررسی و ارزیابی اطلاعات و اسناد برای حل مسالهی تحقیق
پس از مطالعهی پیشینهی موضوع تحقیق، دستهبندی موضوع تحقیق، گردآوری معلومات و اطلاعات وَ بررسی اطلاعات مفید برای موضوع و مسالهی تحقیق، نوبت به استفادهی اطلاعات و نوشتن تحقیق میرسد که این مرحله، مرحلهی اجرایی تحقیق است.
با وصفیکه محقق طرح تحقیق را ارایهکرده، برای اجراییکردن تحقیق برنامهریزیکرده و روش تحقیق را بنابر چگونگی مسالهی تحقیق و گردآوری اطلاعات مشخص کرده است؛ با اینهم تحلیل، ربطدهی و استدلال اطلاعات مرتبط به مسالهی تحقیق به دانش و تسلط محقق به موضوع تحقیق ارتباط میگیرد. اگر پژوهشگر دانش لازم در بارهی موضوع نداشته باشد، توانایی تحلیل و استدلال اطلاعات را نداشته باشد و نتواند از اطلاعات برای بررسی مساله و پاسخگویی به مساله استفاده کند، نمیتواند تحقیق، مرتب و منظم ارایه شود.
از اطلاعات به صورت مناسب نمونهگیری کند و از نمونهگیری در جای مناسب و به منظور مشخصی استفاده کند. نمونهها را بتواند با تحلیل به هم ربط بدهد تا با تابعیت از روش به هدف برسد. هدف همان حل مساله و پاسخگفتن به مساله استکه حل مساله با ارایهی نمونه و تحلیل این نمونهها ممکن است، در غیر آن نمیتوان راهحل به مساله ارایه کرد.
غیر از اینکه نمونهها را تحلیل باید کرد و به هم ربط باید داد، مهم این استکه از نمونهها به عنوان سند، چگونه میتوان مستندسازی کرد تا اعتبار سندبودن نمونهها ثابت شود. مستندسازی نمونهها از مهارتهای مهم کار پژوهش به شمار میرود که علاوه بر اعتباربخشیدن به پژوهش از سرقت علمی نیز جلوگیری میکند. در ارایهی پایاننامه و هر نوشتهی تحقیقی دیگر با سخنان دیگران اهمیت بخشیده میشود یا اعتبار علمی تحقیق به یافتهها و سخنان دیگران مستند میشود.
بنابراین اگر نمونههایی از سخنان دیگران آورده میشوند یا در استدلال از ایدهی دیگران بهرهبرداری صورت میگیرد، در صورتیکه نوشتهی دیگران عینا (نقل مستقیم) در تحقیق بیاید، لازم است، داخل گیومه آورده شود، اما اگر از ایدهی دیگران مفهوم گرفته شود و عینا نوشتهی دیگران نقل نشود، در آن صورت، نقل غیر مستقیم است و داخل گیومه نمیآید، اما در هر صورت، ذکر ماخذ و منبع ضروری و لازم است.
بهتر است اطلاعات، سرهم و بدون تحلیل آورده نشود، آوردن اطلاعات پیهم و سرهم ارزش و اعتبار پژوهشی ندارد، هرچه اطلاعات تحلیل شود و از نظر موضوعی و منطقی باهم ربط داده شود و در بارهی اطلاعات برای حل مساله و موضوع تحقیق بحث شود به همان اندازه از اطلاعات استفادهی درست و پژوهشی صورت میگیرد.
در تحلیل اطلاعات استکه تحقیق جنبهی اجرایی پیدا میکند. اگر اطلاعات درست تحلیل نشود با وصفیکه طرح تحقیق به خوبی ارایه شده باشد، تحقیق بهدرستی پیاده نمیشود و جنبهی اجرایی پیدا نمیکند. جنبهی اجرایی تحقیق به چگونگی تحلیل اطلاعات ارتباط میگیرد. تحلیل اطلاعات به برخورد روشمند، منطقی بودن، علمی بودن و چگونگی شیوهی نگارش و مهارت و توانایی نگارش محقق ربط دارد.