نویسنده: رها
اطلاعرسانی و کار آگاهیبخش از مسایل عمدهی روز بهحساب میآید که توانسته حیات بشری را متاثر بسازد، وظیفهی یک خبرنگار و کار مسلکی خبرنگاری دانسته میشود. فراتر از باورها آنچه بیشتر این مسلک بهظاهر ساده را مغلق، پرچالش، دچار هیاهویهای زمان ساختهاست، همانا همین پرداختن به اطلاعرسانی بهموقع برای مشتاقان و دریافتکنندگان اطلاعات است. تشنگان اطلاعات و مشتقان برای دریافت تحول در عرصهی زندگی همواره دنبال تصاحب اطلاعات و پرداختهای جدید برای رشد و توسعهی دنیای خودشان به واسطهی جذب و آگاهشدن از جریانهای در حال گذر در جهان هستند.
نخستین نقش و زمان اطلاعرسانی در افغانستان از همان آوانیکه حیات در این گوشهی از کرهی خاکی جریان پیدا کرد، آغاز شد. رنگ ژورنالیزم و فصل ژورنالیست در دنیای کنونی که احاطهشده با انبوهی از اطلاعات و پرداختههای علمی، سیاسی، اجتماعی و هر آنچه در حال حاضر مکان زندگی انسانها را با هم درآمیختهاست، محدود بههیچ پدیدهی نیست. هر فرد در زمان حاضری که حیات جریان مییابد و هر روز یک تحول جدید را تجربه کرده در خود جا میدهد، میتواند بهعنوان ژورنالیست عصر و دنیای خود بدون درنظرگرفتن موانعی باشد.
علیرضا آزمندیان در بارهی آگاهی و اطلاعرسانی میگوید که انسان خودآگاه همان انسان زیبای دیگری است که میشناسد، میفهمد، میپرسد، میخواهد، میرود و میرسد. به این معنا که خواستههای بشر و رسیدنها به این خواسته برمبنای آگاهی و اطلاعات بنا شده است.
ژورنالیست و ژورنالیزم هر دو در کنار هم برای اینکه بشر و دنبالکنندگان حیات بشری بهنوعی متحولتر و بهروزتر به این پدیده دست پیدا کنند و در روند پیمودن و دنبالکردن این چرخه در بخش اطلاعات و آگاهی با اندک چالشی دچار نگردند، بهعنوان فصلی روشن و گزینهی ارزنده شناخته میشوند.
ارد یکی از شخصتهای جهانی میگوید که «بیداری بدون آگاهی ممکن نیست.» به باور ارد، پیبردن به مسایل عمده در حیات رو به پیشرفت بشر، اطلاعات و آگاهی از مسایل بهعنوان یک روزنه برای تاریکی و کلید برای قفلی تقلی میشود که همقدمشدن با آن میتواند شکلی جدیدی از دنیای درحال هر لحظه تغییر ارایه دهد.
به باور بسیاری از بزرگان عصر حاضر، داشتن اطلاعات و آگاهی از مسایل درحال جریان روز بهعنوان بزرگترین قدرت تلقی میشود. یعنی هر آنکه در اندیشهاش و بساط درونش تهی از اطلاعات نباشد، قدرتمندترین فرد در دنیای خود محسوب میشود و دستیافتن بهاطلاعات و آگاهی از جریانهای بهروز جهان از طریق یک مجرا و یک فرد که همانا ژورنالیزم و ژورنالیست و اندوختههای درون این مسلک و عرصه میباشد، میتواند مسیر شود. در دنیای کنونی که هر لحظه با یک تحول جدید در عرصههای متفاوت روبهرو است، همهی افراد بهخود رنگ ژورنالیزم و فصل ژورنالیست را اختصاص دادهاند و با این رویکرد درصدد پیشیگرفتن از هم در تصاحب اطلاعات هستند و بهنوعی جهان در حال حاضر آمیختهشده با داشتهها و موضوعاتی است که ژورنالیستان در اختیار تشنگان اطلاعات قرار میدهند.
روند اندیشیدن به مسایل و جادادن آن در حیطهای از ذهن، درگیرشدن با موضوعات و وقتگذاشتن برای غور به عمق رویدادها تنها از طریق اطلاعیرسانی و آگاهیدادن ممکن میشود. چنانچه سقراط یکی از بزرگان عرصهی فلسفه میگوید: «نمیتوانیم چیزی به دیگران بیاموزیم، فقط میتوانیم وادارشان کنیم که بیندیشند.» زمانیکه جرقهای بهواسطهی اطلاعات متحولکننده در ذهن افراد به وجود میآید، به باور این شخصیت، افراد تنها با آن به فکر و اندیشه میپردازند و تا بتوانند راهی را برای رسیدن به هدف مطلوب پیدا کنند و در همین زمان میتواند آگاهی بهذریعهی اندیشیدن به مسایل حاصل شود و فرد آگاه از مسایل حاکم در یک مقطع زمانی در بخشی از زمین در حال سکونت بدون شک مجهزترین فرد شناخته میشود.
ژورنالیست و ژورنالیزم دو پدیدهای که با به چرخشانداختن اطلاعات در یک جامعه بهوسیلهی زبان و قلم تحولات عظیم را رقم زده و منجر به شکلگیری فصل نو در دنیایی حاضر میشوند، نقش سازندهای را نیز در ساخت و بافتهای تحولات عظیم در جهان دارند. این دو پدیده با در اختیارگرفتن اطلاعات، توانایی بینظیری را در خلق جهان با دیگرگونیهای مختلف دارد. به وسیلهی قلم و بیان این دو پدیده استکه کرهی خاکی ثانیهای از دسترسی به اطلاعات محروم نبوده و هر آن به اندوختههای جدید بهروز میشود و همین اطلاعات منجر میشود که جهان اول از جهان دوم تفکیک شده و جهان اول همیشه مجهز به سلاحی به اسم اطلاعات خواهد بود و با استفاده از این اطلاعات قدرت بزرگی را در سطح جهانی در اختیار داشته و تبدیل به یک جهان آگاه شود که در هیچ زمینهای با رکود و ابهام مواجه نشود.