به گواه تاریخ و اقرار بسیاری از مورخین، پوشش مناسب زنان جزئی از فرهنگ ایران بوده؛ بخصوص در بین زنان اشرافی و دارای منزلت اجتماعی. اگرچه در مصداق و اندازه آن در دوره های مختلف تاریخی تفاوت دارد، اما پوشش مناسب زنان ایرانی در همه دورهها، مورد اتفاق نظر تاریخ شناسان است.
ویل دورانت، تاریخ شناس مشهور غربی، میگوید:«نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجستهاست که میتوان ایران را منشاء اصلی پراکندن “پوشش زنان” در جهان دانست.»؛ دایرهالمعارف لاروس نیز تایید کننده حجاب زنان در ایران باستان است. بنابراین پوشش جزئی از فرهنگ رنان ایرانی است.
مردم ایران همچنان که در کسب علم و ایمان، قدم های بزرگی برداشته اند، در فرهنگ و راه و رسم اجتماعی خود نیز شهرت بسیاری داشته اند.
وقتی به آثار باقیمانده از تخت جمشید نگاه کنیم، میتوانیم فرهنگ آن زمان را که برای ما به تصویر کشیده شده ببینیم، نقش مردان و زنانی که در جامعه ایران کهن در جای جای ایران حضور داشته اند.
در کنار نقش حاکمین، سربازها و اسرا، نقش مردم در این بین رنگ و بوی دیگری دارد. مردمی که از کل ایران در جشن سالانه، پیش پادشاهان برای هدیه دادن می رفتند..
زبان این نقش ها خبر از اجتماع و فرهنگ آن تاریخ می دهد، اما نکتهای که عامدانه در غفلت فراموشی واگذاشته شده، «زن در فرهنگ ایران» است.
فرهنگی بودن یک موضوع، نمود در ادبیات و دیگر آثار هنری آن فرهنگ دارد. در رابطه با نوع پوشش زنان نیز، از این قاعده مستثنی نیست.
«شیرین» از زنان مشهور و برجسته شاهنامه است. شاعر بی نظیر پارسی، فردوسی، جایگاه والا او را در دربار «خسرو پرویز» از زبان خودش در برابر «شیرویه» بیان میکند:
فردوسی: آنچه زن را زیبا و شایسته سروری میکند متانت، وقار، حیا، پاکدامنی و پوشش است. شاعر اندیشمند ایرانی، پوشیدهرویی را از ویژگیهای بسیار مهم زنان ایرانی برمیشمارد. به گونهای که آن را هنر زن و مایه افتخار و سربلندی او میداند. او از زبان « شیرین» میگوید:
مرا از هنر موی بُد در نهان
که آن را ندیدی کس اندر نهان
با توجه به ادبیات و همچنین مجسمه و نقوشی که از تاریخ ایران بجای مانده، پوشش بانوان این جغرافیا یک مسئله مرسوم فرهنگی و قطعی است.
All reactions:
102102