RASCRASC
  • صفحه نخست
  • رویدادهای خبری
    • افغانستان
    • جهان
    • علمی
    • ورزش
    • گزارش ها
  • مقاله های تحلیلی
    • اندیشه
    • ادبیات
    • سیاسی
    • اقتصاد
    • جامعه
    • تاریخ
    • فرهنگ و هنر
  • بررسی و پژوهش‌های علمی
    • مطالعات صلح
    • مطالعات امنیت
    • مطالعات توسعه
    • مطالعات تاریخ
    • مطالعات فرهنگ و ادب
    • مطالعات جامعه‌شناسی
    • مطالعات فلسفه
    • مطالعات سیاست
    • مطالعات روان‌شناسی
    • مطالعات حقوق
    • مطالعات اقتصاد
    • مطالعات زنان
    • مطالعات رسانه
    • مطالعات دینی
  • عیاران
  • دیدگاه راسک
  • درباره ما
  • فارسی
    • العربية
    • English
    • Français
    • Deutsch
    • پښتو
    • فارسی
    • Русский
    • Español
    • Тоҷикӣ
    • Türkçe
RASCRASC
  • صفحه نخست
  • رویدادهای خبری
    • افغانستان
    • جهان
    • علمی
    • ورزش
    • گزارش ها
  • مقاله های تحلیلی
    • اندیشه
    • ادبیات
    • سیاسی
    • اقتصاد
    • جامعه
    • تاریخ
    • فرهنگ و هنر
  • بررسی و پژوهش‌های علمی
    • مطالعات صلح
    • مطالعات امنیت
    • مطالعات توسعه
    • مطالعات تاریخ
    • مطالعات فرهنگ و ادب
    • مطالعات جامعه‌شناسی
    • مطالعات فلسفه
    • مطالعات سیاست
    • مطالعات روان‌شناسی
    • مطالعات حقوق
    • مطالعات اقتصاد
    • مطالعات زنان
    • مطالعات رسانه
    • مطالعات دینی
  • عیاران
  • دیدگاه راسک
  • درباره ما
Follow US
.RASC. All Rights Reserved ©
دیدگاه راسکمطالعات رسانه

۲۴ اسد و دست به دست شدن قومی قدرت در افغانستان

Published ۱۴۰۳/۰۵/۲۸
SHARE

(دیدگاه راسک)

طالبان در ۲۴ اسد به قدرت رسیدند و از به قدرت رسیدن طالبان ۳ سال می‌گذرد و در این ۳ سال طالبان پایه‌های قومی قدرت خود را مستحکم‌تر کرده‌اند و طالبان اجیر و سربازان جنگی خود از اقوام اوزبیک، تاجیک و هزاره را یا کشته‌اند، یا به حاشیه رانده‌اند ویا خانه‌به‌دوش کرده‌اند؛ طوری‌که مجاهد سخن‌گو طالبان از عبدالحمید طالب اجیر تاجیک خود به‌عنوان خانه‌به‌دوش یاد کرد.

درست است‌که جمهوریت غنی و کرزی پایان یافته است و امارت ملا هبت‌الله و فرزندان ملاعمر و حقانی آغاز شده است، اما این جابجایی، ظاهر قضیه است، زیرا واقعیت این است‌که در پشت صحنه و هدف و آرمان قومی قدرت، چیزی تغییر نکرده است، بلکه قدرت در بین افراد قوم پشتون دست به دست شده است و قبلا نیز شعار افغانیت و اسلامیت بود فعلا نیز شعار همان است.

حکومت کرزی و غنی نیز پشتون پاکستان و افراد قوم پشتون را در مناطق اقوام تاجیک، اوزبیک و هزاره جابجا می‌کرد و امارت طالبان نیز همین کار را می‌کند.

حکومت کرزی و غنی در ۲۰ سال جمهوریت نام‌نهاد از طالبان حمایت کردند و طالبان را احیا کردند تا پشتوانه‌ای برای قدرت قومی شان باشند و تاجیکان و ازبیکان و هزارگان را خلع‌سلاح کردند و سران این اقوام را کشتند. استاد ربانی را چه کسی کشت؟ جنرال داوود را چه کسی کشت؟ مولانا سیدخیلی را چه کسی کشت؟ و…

خلع‌سلاح‌سازی گروه‌های جهادی متعلق به اقوام غیر پشتون و کشتار سران تاجیک و… همه سازمان‌دهی‌شده صورت گرفت تا طالبان قدرت بگیرند و سرانجام قدرت توسط غنی و کرزی به طالبان انتقال داده شود تا پشتونیسم و برنامه‌های قومی قوم پشتون را با خشونت تطبیق کنند.

طوری‌که حکومت کرزی و غنی در پشت صحنه با طالبان هم‌کاری می‌کردند و از طالبان حمایت می‌کردند، طالبان نیز با کرزی و غنی و… هم‌کاری دارند و از هم حمایت می‌کنند و برای تامین قدرت مطلقه‌ی قوم پشتون در افغانستان کار می‌کنند.

در صورتی‌که در حکومت کرزی و غنی و طالبان مرام و هدف یکی بوده است، چرا قدرت دست به دست شد؟

پاسخ این است‌که کرزی و غنی با نرمی و ملایمت، سران اقوام غیر پشتون را کشتند و گروه‌های جهادی این اقوام را خلع‌سلاح کردند تا طالبان بدون رقیب در افغانستان قدرت را در دست گیرند و برنامه‌های پشتونیسم را به صورت قهری و با خشونت تطبیق کنند، زیرا در حکومت نام‌نهاد جمهوریت کرزی و غنی که دموکراسی نیم‌بند وجود داشت، برنامه‌های قدرت قومی فاشیسم پشتونی با خشونت قابل تطبیق نبود. بنابراین دست به دست کردن قدرت از جمهوریت به امارت طالبان یکی از مرام‌ها و برنامه‌های فاشیستی قومی بود که ۲۰ سال را دربرگرفت تا این مرام فاشیستی قومی یعنی انتقال قدرت به طالبان صورت گرفت.

اکنون اقوام هزاره و ازبیک و تاجیک در پرتگاه قرار گرفته‌اند و بودن و نبودن شان مساله است. این اقوام اگر مرز خود را از افغانیت تفکیک نکنند و در دهل شعار افغانیت برقصند، به‌زودی نابود و محو می‌شوند.

اگر بودن برای شان اهمیت داشته باشد، باید مرز خود را با افغانیت تفکیک کنند و به سرنوشت خود توجه کنند. توجه به سرنوشت شان در این شرایط، ایستادگی در برابر فاشیسم قومی است‌که این فاشیسم قومی شامل طالبان، کرزی، غنی و همه‌ی سران سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قوم پشتون می‌شود.

فاشیسم قومی پشتون در پی بلعیدن اقوام تاجیک، هزاره و اوزبیک در افغانستان است و می‌خواهد کشور پشتونستان بزرگ را ایجاد کند که افغانستان یک بخش اساسی پشتونستان بزرگ خواهد بود. اما برای تحقق نخستین مرام شکل‌گیری پشتونستان بزرگ، باید از هویت قومی تاجیک، هزاره و اوزبیک در افغانستان، هویت‌زدایی شود. این هویت‌زدایی با حذف زبان فارسی و اوزبیکی و رواج پشتو و کوچ‌های اجباری و جابجایی‌های قومی، حتمی است و طالبان درحال تطبیق و اجرای مرام فاشیستی قومی قوم پشتون است.

Shams Feruten ۱۴۰۳/۰۵/۲۸

ما را دنبال کنید

Facebook Like
Twitter Follow
Instagram Follow
Youtube Subscribe
مطالب مرتبط
افغانستانرویدادهای خبری

یک دختر جوان در غور خود را به رودخانه انداخت و جان داد

Shams Feruten Shams Feruten ۱۴۰۳/۰۳/۰۲
جوانان اندراب به بهانه‌های گوناگون بازداشت می‌شوند
طالبان ۵۵ میلیون روپیه‌ی کابلی از توزیع پاسپورت در پنج‌شیر عواید بدست آورده‌اند
انتقاد پژوهش‌گر افغانستانی از زنان برجسته‌ی امریکایی به دلیل سکوت در برابر گروه طالبان
مانورهای پایتخت کره‌ی جنوبی برای محافظت در برابر حمله‌ی غافل‌گیرانه‌ی کوریای شمالی
- تبلیغات -
Ad imageAd image
فارسی | پښتو | العربية | English | Deutsch | Français | Español | Русский | Тоҷикӣ

مارا دنبال کنید

.RASC. All Rights Reserved ©

Removed from reading list

Undo
به نسخه موبایل بروید
خوش آمدید

ورود به حساب

Lost your password?