ظریف یزدانپرست
تاجیکان، یکی از اقوام ایرانیتبار در خراسان، به واسطه زبان پارسی و دین اسلام به یکی از ستونهای مهم فرهنگ و هویت اسلامی- ایرانی تبدیل شدهاند. از دورههای پیش از اسلام، زبان و فرهنگ پارسی در خراسان و آسیای میانه نفوذ گستردهای داشت و با ورود اسلام به این مناطق، تغییرات مهمی در جنبههای فرهنگی، اجتماعی و دینی این جوامع رخ داد. تاجیکان با پذیرش اسلام و استفاده از زبان پارسی به عنوان ابزار علمی و ادبی، توانستند ترکیب منحصر به فردی از هویت ایرانی و اسلامی را شکل دهند که هم در داخل جهان اسلام و هم در تاریخ فرهنگ پارسی اثرگذار بود. در این نوشته به بررسی این پیوند فرهنگی و علمی پرداخته خواهد شد و نشان داده خواهد شد که چگونه تاجیکان از طریق حفظ زبان پارسی و پذیرش دین اسلام، هویتی پایدار و متمایز یافتهاند.
زبان پارسی؛ زبان علمی و فرهنگی تاجیکان
از دوران باستان تا پس از ورود اسلام، زبان پارسی همواره نقش مهمی در هویت تاجیکان ایفا کرده است. این زبان به عنوان زبان مادری تاجیکان و زبان رسمی و فرهنگی خراسان و ماوراءالنهر مورد استفاده قرار گرفت. زبان پارسی در دوره ساسانیان و حتی قبل از آن، به عنوان زبان علم و ادب در بسیاری از مناطق ایران و آسیای میانه جایگاه ویژهای داشت و از این رو، این منطقه را برای پذیرش آموزههای اسلامی و علمی دوران اسلامی آماده ساخت (افشار، ۱۳۹۷).
پس از فتح اسلامی، زبان پارسی به دلیل ماهیت انعطافپذیر و ریشههای عمیق فرهنگیاش، همچنان به عنوان زبان ادبی و علمی در این منطقه حفظ شد. آثاری مانند شاهنامه فردوسی و اشعار رودکی، که در این دوره به زبان پارسی به نگارش درآمدند، نمونههایی از آثار شاخصی هستند که با حمایت از زبان پارسی، هویت تاجیکان را در قالبی اسلامی نیز تقویت کردند (یغمایی، ۱۳۹۸).
ورود اسلام و تأثیر آن بر فرهنگ و هویت تاجیکان
ورود اسلام به خراسان ، تحولات عمیقی در هویت و باورهای تاجیکان بهوجود آورد. اسلام نه تنها بهعنوان دینی جدید پذیرفته شد، بلکه به وسیلهای برای پیوند فرهنگی و اجتماعی این منطقه با سایر بخشهای جهان اسلام تبدیل شد. آموزههای اخلاقی و معنوی اسلام بهسرعت با ارزشهای فرهنگی و زبان پارسی تاجیکان عجین شد و به ترکیب فرهنگی و هویتی آنان رنگ تازهای بخشید (حیدری، ۱۳۹۹).
تاجیکان که پیش از این تحت تأثیر آیینهای زرتشتی و بودایی قرار داشتند، با پذیرش اسلام، به عناصر دینی و معنوی جدیدی دست یافتند که هویت آنان را تقویت کرد. مدارس و مساجد اسلامی، زمینهای را برای پیشرفت علمی و فرهنگی فراهم کردند و تاجیکان با استفاده از این فرصتها به توسعه و ترویج علوم اسلامی و فلسفه پرداختند. این امر موجب شد که این قوم به یکی از ارکان علمی و فرهنگی جهان اسلام تبدیل شوند (صبوری، ۱۴۰۰).
ترکیب فرهنگ پارسی و آموزههای اسلامی در خراسان
خراسان به دلیل موقعیت جغرافیایی و فرهنگی خود، بهعنوان یکی از مراکز اصلی فرهنگ و دانش اسلامی در آسیای میانه شناخته میشد. در این منطقه، زبان پارسی بهعنوان زبان علم و ادب باقی ماند و همزمان، آموزههای اسلامی نیز بهصورت گستردهای پذیرفته شد. این ترکیب فرهنگی در آثاری چون آثار ابنسینا، فارابی و بیرونی تجلی یافت، که دانشمندان بزرگی از خراسان و آسیای میانه بودند و از طریق زبان پارسی به ترویج علوم مختلف پرداختند. آثار علمی و فلسفی این دانشمندان به زبان پارسی و عربی نوشته شد و مورد استفاده و احترام در سراسر جهان اسلام قرار گرفت (رسولی، ۱۳۹۹).
تلفیق زبان پارسی و آموزههای اسلامی، به خراسان و تاجیکان اجازه داد تا هویتی متمایز و باارزش برای خود بسازند. این هویت که هم ایرانی و هم اسلامی بود، تاجیکان را به عنوان یکی از اقوام مهم در تاریخ فرهنگ اسلامی مطرح کرد. مدارس علمی و فرهنگی در خراسان نیز زمینه را برای نگارش متون دینی، علمی و ادبی به زبان پارسی فراهم کردند و به این ترتیب، خراسان به مرکزی مهم برای آموزش و ترویج فرهنگ اسلامی و پارسی تبدیل شد.
نقش تصوف و عرفان اسلامی در هویت تاجیکان
عرفان و تصوف اسلامی که بهویژه در خراسان رشد یافت، نقش مهمی در تقویت پیوندهای فرهنگی تاجیکان با جهان اسلام داشت. خواجه عبدالله انصاری و عطار نیشابوری، از عارفان برجستهای بودند که آثارشان به زبان پارسی سروده شد و به عنوان بخش مهمی از میراث فرهنگی و معنوی تاجیکان به شمار میرود. تصوف با آموزههای معنوی خود، به هویت تاجیکان غنای بیشتری بخشید و آنان را با فلسفه و تفکر اسلامی عمیقتر آشنا ساخت (حکیمی، ۱۳۹۸).
تصوف اسلامی به تاجیکان این امکان را داد که به شیوهای عمیقتر و معنویتر با آموزههای اسلامی ارتباط برقرار کنند. این عرفان اسلامی، با عناصر فرهنگی ایرانی و زبان پارسی تلفیق شد و در نتیجه، آثار عرفانی بسیاری به این زبان نوشته شد. این آثار نه تنها به تحکیم هویت تاجیکان کمک کردند، بلکه به انتشار فرهنگ اسلامی-پارسی در سراسر جهان اسلام نیز یاری رساندند.
زبان پارسی، ستون هویت فرهنگی و علمی تاجیکان در جهان اسلام
از آغاز ورود اسلام به آسیای میانه و خراسان، زبان پارسی نه تنها به عنوان زبان مادری تاجیکان بلکه به عنوان زبان علمی و ادبی اسلامی در این مناطق حفظ شد. آثار علمی و ادبی فراوانی به زبان پارسی نوشته شد و این زبان به یکی از زبانهای اصلی انتقال علوم و دانش در جهان اسلام تبدیل گردید. رودکی سمرقندی و فردوسی، با سرودن اشعار حماسی و فلسفی به زبان پارسی، این زبان را بهعنوان ستون فرهنگی و هویتی تاجیکان تقویت کردند (خلیلی، ۱۴۰۰).
حفظ زبان پارسی به عنوان زبان علم و ادب، تاجیکان را در قلب تمدن اسلامی جای داد و این زبان بهعنوان ابزار پیوند فرهنگی تاجیکان با سایر مناطق اسلامی، نقش مهمی ایفا کرد. پارسی همچنان به عنوان زبان ارتباطی در آسیای میانه باقی ماند و توانست دانش و علوم اسلامی را به سایر مناطق منتقل کند.
نتیجهگیری
پیوند فرهنگی و علمی تاجیکان با زبان پارسی و دین اسلام، یک ترکیب منحصر به فرد از هویت ایرانی- اسلامی به وجود آورد که نه تنها در خراسان بلکه در سراسر جهان اسلام تاثیرگذار بود. زبان پارسی به عنوان زبان مادری و علمی تاجیکان، همچنان بهعنوان یک ستون فرهنگی و علمی برجسته باقی ماند و اسلام نیز با ارزشهای اخلاقی و فرهنگی خود، هویت تاجیکان را غنیتر ساخت. ترکیب این عناصر فرهنگی و دینی در خراسان و آسیای میانه، به شکلگیری هویتی متمایز و پایدار برای تاجیکان انجامید که تا امروز نیز پابرجاست.