خبرگزاری راسک: در گزارشی که در روزنامه دیپلمات نشر شده است آمده است که، در عصری که افغانستان با چالشهای فراوان در زمینه امنیت، اقتصادی و سیاسی روبروست، ازبکستان به عنوان یکی از کشورهایی که همسایه مستقیم افغانستان محسوب میشود، به دنبال ایجاد تعاملات سازنده با افغانستان است. هدف از این تعامل، تقویت امنیت مرزی، توسعه اقتصادی و ایجاد شرایطی است که بتواند موجبات ثبات و رفاه در منطقه را فراهم آورد. در همین میان، نظام طالبان که با سیاستهای محدودکننده و استبدادی خود، زمینه رشد و توسعه کشور را تضعیف نموده، به عنوان یکی از بزرگترین مانعها در مسیر پیشرفت افغانستان مورد انتقاد قرار میگیرد.
نگرانیهای امنیتی از سوی ازبکستان ناشی از ترور و نفوذ نیروهای افراطگرای افغانستانی، یکی از مهمترین محرکهای این کشور برای ایجاد تعامل با افغانستان است. ازبکستان به خوبی میداند که ثبات در مرز مشترک با افغانستان بدون ایجاد زیرساختهای امنیتی و تعاملی، امکانپذیر نخواهد بود. در این میان، نقش طالبان در ایجاد ناامنی و اعمال سیاستهای سرکوبگرانه، فضای منطقهای را برای تمامی کشورهای همسایه به شدت تیره کرده است.
ازبکستان با تکیه بر توانمندیهای اقتصادی خود، به دنبال بهرهبرداری از فرصتهای تجاری و اقتصادی موجود در افغانستان میباشد. ایجاد زنجیرههای تأمین منطقهای، راهاندازی پروژههای حمل و نقل مرزی و توسعه بخشهای کشاورزی و انرژی، تنها بخشی از اهداف اقتصادی این کشور به حساب میآیند. در مقابل، نظام طالبان با بیتوجهی به نیازهای اقتصادی و پیشروی سیاستهای ایدئولوژیک و محدودکننده، زمینههای رشد اقتصادی را به شدت تضعیف کرده و مانع جلب سرمایهگذاریهای بینالمللی شده است.
ازبکستان معتقد است که نقش فعال در گفتوگوی منطقهای و ایجاد بستهای همکاری با کشورهای اطراف، از جمله ایران، چین و دیگر همسایگان، میتواند در ایجاد توازن قدرت مؤثر باشد. اما در این میان، طالبان با اتخاذ رویکردهای انحصاری و انحصاریسازی قدرت، نه تنها به روابط بینالمللی آسیب زده بلکه در درون افغانستان نیز به تقویت شکافها و تقسیمات قومی و سیاسی دامن زده است.
سیستم طالبان، که چندین سال گذشته با سیاستهای سرکوبگرانه، نقض آشکار حقوق بشر و تضعیف توسعه کشور مشهور شده است، همچنان مانعی جدی برای تحقق چشماندازهای توسعهای افغانستان محسوب میشود. از برخی نکات منفی نظام طالبان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
طالبان با اعمال قوانین سختگیرانه و محدودسازی آزادیهای فردی و اجتماعی، به ویژه در زمینههای حقوق زنان و اقوام غیر پشتون، نه تنها زمینه رشد فرهنگی و اجتماعی را از میان برده، بلکه موجب تشدید خشونتها و ناآرامیهای داخلی شده است. سیاستهای سرکوبگرانه این گروه، موجب شده تا بخش عمدهای از جامعه افغانستان از پیشرفت و مشارکت در روند توسعه محروم شود. در حالی که کشورهای منطقه سعی در بهرهبرداری از فرصتهای اقتصادی موجود در افغانستان دارند، نظام طالبان با سوء مدیریت و تمرکز بر سیاستهای ایدئولوژیک، زیرساختهای اقتصادی، سیستمهای حمل و نقل، و شبکههای انرژی را به شدت ضعیف نموده است. این تضعیفها باعث شده تا سرمایهگذاری خارجی به نقطهای نرسیده و اقتصاد کشور دچار رکود و وابستگی به کمکهای بینالمللی شود.
طالبان با اتخاذ رویکردهای انفرتالیستی و عدم تمایل به گفتگو و تعامل سازنده با جامعه بینالمللی، موجب انزوای سیاسی افغانستان شده است. این انزوای سیاسی، نه تنها فرصتهای همکاری و تعامل را کاهش داده بلکه زمینه بروز درگیریهای منطقهای و افزایش تنشهای مرزی را فراهم آورده است. در مواجهه با چالشهای متعدد، ازبکستان با تکیه بر رویکرد مدبرانه و همفکری با دیگر کشورها، سعی دارد تا از ظرفیتهای اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک خود بهره ببرد و ضمن تأمین امنیت مرزی، فضا را برای تعاملات سازنده در سطح منطقهای فراهم کند. اما در این میان، ادامه عملکرد سرکوبگرانه نظام طالبان، میتواند تهدیدی جدی برای این تلاشها محسوب شود. در واقع، طالبان با نادیده گرفتن حقوق بشری، اقتصادی و فرهنگی ملت افغانستان، باعث تضعیف پایههای یک جامعه دموکراتیک و پایدار شدهاند.
برای آیندهای روشن و سازنده در منطقه، ضروری است که جامعه بینالمللی و کشورهای همسایه بهطور جدی نسبت به سرکوب و محدودسازی نفوذ طالبان اقدام نمایند. تکیه بر راهکارهای دیپلماتیک، افزایش فشارهای بینالمللی و تشویق به تغییرات بنیادین در ساختار حکومت افغانستان، از جمله اقداماتی است که میتواند در کاهش نفوذ و قدرت طالبان موثر باشد. ازبکستان به عنوان یک کشور هوشمند و مدبر در منطقه، نقش مهمی در ایجاد ثبات، امنیت و توسعه اقتصادی در افغانستان ایفا میکند.
با تکیه بر استراتژیهای چندوجهی در زمینه امنیت، اقتصاد و دیپلماسی، این کشور سعی دارد تا فضای مساعدی برای رشد و شکوفایی در افغانستان فراهم آورد. اما در مقابل این تلاشهای مثبت، نظام طالبان با سیاستهای سرکوبگرانه و تضعیف جامعه مدنی، مانعی بزرگ بر سر راه تحقق این اهداف محسوب میشود.
در پایان، لازم است تأکید شود که سرکوب و محدودسازی نفوذ طالبان، تنها از طریق همکاریهای منطقهای و فشارهای بینالمللی و حمایت جوامع مدنی ممکن است به تحقق یابد. ایجاد گفتوگوی سازنده و تدوین راهکارهای مبتنی بر عدالت و همبستگی ملی، کلید اصلی برای گذار از دوران تاریک نظام طالبان به سوی جامعهای باز، مدرن و توسعهگرا در افغانستان خواهد بود.