نویسنده: م. سعیدی
عمران خان، فوق ستاره سابق کریکت، نخست وزیری که در آوریل گذشته از قدرت برکنار شد و سهشنبهی گذشته در یک پروندهی فساد دستگیر گردید. عمران خان نزد طرفدارانش به عنوان منجی تلقی میشود که پاکستان مدتها منتظرش بوده است، اما در مقابل برای برخی دیگر عامل بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که امروزه پاکستان را در معرض فروپاشی قرار داده است.
عمران خان کسی است که برای اولین بار در پاکستان شکوه بازی کریکت را در سال ۱۹۹۲ به ارمغان آورد و او را در کشورش به شهرت رساند. اما خان به شهرت ورزشی اکتفا نکرد او که تحصیلکردهی آکسفورد بود، در سال ۱۹۹۶ مصمم گردید وارد عرصهی بازی قدرت گردد. این ایده را با تأسیس حزب سیاسی جدیدی بهنام جنبش پاکستان برای عدالت یا حزب تحریک انصاف پاکستان، تعقیب کرد و شعار تحریک انصاف را دموکراسی، پیشرفت و تخصصگرایی برای کشوری اعلان نمود که مدتها بود با مداخله یا کنترل کامل ارتش و تسلط چند سلسلهی قدرتمند سیاسی متوقف شده بود.
خان بعد از یک دهه فعالیت در نقش اپوزیسیون، برنامهی ملیگرایانه را در پیش گرفت که بر دو رکن اسلامگرایی و غربستیزی استوار بود. او با توجه به فضای حاکم بر کشور که در التهاب اسلامگرایی به سر می بَرَد به عنوان یک مسلمان متدین تغییر موقف داد وعلیه «جنگ ضد تروریسم» ایالات متحده موضع گرفت و با شعار مبارزه با فساد در انتخابات شرکت کرد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند حمایت تشکیلات نظامی قدرتمند پاکستان بود که زمینه را برای کسب قدرت عمران خان فراهم نمود؛ چرا که تشکیلات نظامی مذکور از زمان تأسیس پاکستان همواره به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم و از طریق دستنشاندههای خود بر پاکستان حکومت کردهاند. لذا عدهای بر این باورند که قدرتگیری عمران خان نیز از این قاعده مستثناء نبوده و حمایت تشکیلات نظامی عامل اصلی اقتدار وی محسوب میگردد.
آنچه موجب گردید، خان به عزیز دردانهی ارتش مبدل شود، اختلاف ارتش با گروههایی بود که بر سیاست کشور مسلط بودند. در نتیجه نظامیان با رویگردانی از آنها در جستجوی چهرهی جدیدی برآمدند و چنین شد که عمران خان به عنوان نخستوزیر انتخاب گردید.
به گفتهی کسانی که در داخل دولت خان حضور داشتند، به ژنرالها کنترل بخشهای مهمی از امور اعطاء شد، سیاستهای طرفدارانهی نظامی تصویب گردید و رسانهها به شدت تحت کنترل قرارگرفتند. مخالفان خان به شدت سرکوب شدند و بسیاری از آنها به زندان افتادند.
اما در سال ۲۰۲۱، شکافهایی در این رابطهی فشرده کمکم آشکار شد. عمران خان که اعتماد به نفسش بالا گرفته بود و دلیل چندانی جهت تحمل دخالتهای ارتش نمیدید و یا خواستههای ارتش از توانش فزون یافته بود؛ در نتیجه شروع به مقاومت در برابر ارتش کرد و به صراحت اعلام نمود که از دولتش «باج گیری» میشود. این در حالی بود که وضعیت اقتصادی پاکستان رو به وخامت میگرایید و این حقیقت بهانههای لازم را به ارتش جهت رویگردانی از حکومت سرکششدهی عمران خان به آنها میداد؛ لذا آرام و بیسر و صدا شروع به لغو حمایت خود کردند، در نتیجه دولت خان علناً تضعیف شد و سرنوشت حاکمیت خان در دستان پارلمان قرار گرفت. خان تلاشهای زیادی نمود تا زمینهی رأی عدم اعتماد پارلمان را از بین ببرد؛ از جمله اقدام به انحلال غیرقانونی پارلمان نمود و حتی تهدید به حکومت نظامی کرد، اما پس از اینکه دهها نمایندهی حزب تحریک انصاف از حمایت خود دست کشیدند، وی با رأی عدم اعتماد پارلمان در آوریل ۲۰۲۲ از قدرت برکنار شد.
اما این برکناری چشمانداز دیگری از جایگاه وی در مناسبات قدرت در پاکستان را ترسیم میکرد. در این پرده، خان خود را قهرمان میدان مقابله با تشکیلات سنتی قدرت در پاکستان میدید. در نتیجه شورشی را علیه جنرالانی به راه انداخت که در کسب قدرت و اشتهار او نقش اساسی داشتند. به این ترتیب توقع داشت که حمایت عناصر ضدسلطهی نظامیان را به دست آورد و به قهرمان آنان مبدل گردد. این درحالی بود که به حمایت قوم پشتون که خود از میان آنها برخاسته بود نیز امید فراوان داشت. در سخنان ضد غربیاش نیز عناصر تندروی اسلامگرا را مدنظر داشت که در پاکستان به مدد سیاست نظامیان حاکم به جریانی عام و قدرتمند مبدل گشته و از توان نظامی و تشکیلاتی منظم مانند «تیتیپی» برخوردار بودند.
او در سخنرانیها و رسانههای اجتماعی ارتش را به سازماندهی «توطئهای تحت حمایت غرب» برای سرنگونی خود متهم و سرزنش میکرد. خان که بعد از ورود به تشکیلات قدرت در پاکستان به تصویری دقیق از مناسبات قدرت دستیافته بود، در سخنرانیهایش سرسختانه علیه قدرتمندترین شخصیتهای نظامی کشور که قبلاً غیرقابل لمس بودند سخن میراند.
در ماه نوامبر، پس از آنکه در تجمعی در پنجاب توسط یک مرد مسلح مورد اصابت گلوله قرار گرفت، او آشکارا دولت و ارتش را به تبانی با قدرتهای خارجی برای ترور او متهم کرد.
بدین ترتیب عمرانخان هماکنون با دهها پروندهی مرتبط با فساد و فتنهگری برانگیختن آشوب سیاسی به قصد دستیابی به اهداف خودخواهانه مواجه است که به گفتهی او انگیزههای سیاسی دارند.
چنانچه عمرانخان تشخیص داده بود در میدان مقابله با جریان سنتی حاکم بر مناسبات قدرت، تنها نماند و از سوی عناصر ضد قدرت نظامیان و سایر گروههای قومی و مذهبی مورد حمایت قرار گیرد، در عمل نیز چنین شد. دقیقاً همانگونه که پس از دستدادن قدرت، هزاران نفر به خیابانها آمدند، محبوبیت پایدار خان ساعاتی پس از دستگیری او در روز سهشنبه، زمانی که بسیاری از وفاداران سرسخت او در اعتراضات سراسر کشور به خیابانها آمدند، آشکارتر گردید.
با تکرار ادعاهای خان علیه نظامیان، بسیاری از مردم از ارتش خشمگین هستند و خواستار برگزاری انتخابات عمومی زودهنگام شدهاند که قرار بود در ماه اکتبر برگزار شود. اگر چنین امری اتفاق بیفتند – و خان اجازه رقابت داشته باشد، تصور عموم بر آنست که او برنده خواهد شد.