نویسنده: سینا راشدی
دفتر والی بلخ، دوشنبه هشت جوزا، اعلام کرد که هر هفته یک مدرسه در این ولایت ساخته خواهد شد. در این پیام به نقل از معاون والی بلخ آمده است که جمهوریت، مدارس دینی را تخریب میکرد. مانع گسترش فعالیت عالمان دین میشد. عامل گسست میان نسل جوان و دروس شرعی شده بود، اما حالا امارت به هر جایکه گام بگذارد، یک مدرسه احداث میشود.
«هر هفته یک مدرسه دینی» این شعار طالبان است. با رویکارآمدن این گروه، شتاب بر سر تطبیق این شعار و ساخت مدارس دینی، افزایش یافته است. از حاکمان ملی تا محلی همه با هم مدعی اند که جمهوریت زمینهساز فعالیتهای غیردینی بود، دودههی گذشته اعتقادات مذهبی مردم را صدمه زد و انگیزه «جهاد» را از مردم گرفت.
با حاکمیت مجدد طالبان، تمرکز این گروه در خصوص ساخت و فعالسازی مدارس دینی و مساجد افزایش یافته است. آمارهای منتشرشده نشان میدهند که بیشتر از دوهزار مسجد در سراسر افغانستان ساخته شدند. کابل در ردیف اول قرار دارد. پروان، بدخشان، وردک و لوگر به ترتیب در ردههای پایین قرار دارند. امامان و خطیبان مساجد را که با اندیشه این گروه همسو نباشند، برکنار کردند و افراد متعلق به خودشان را جایگزین ساختند. سوژههای سخنرانی در روزهای جمعه برای امامان از سوی امارت تعیین میشوند و نظارت جدی از روند فعالیتهای آنان صورت میگیرد.
رهبران طالبان آموزشهای اسلامی و دینی را نسبت به علوم معاصر ترجیح میدهند. علوم انسانی را مغایر ارزشهای اسلامی معرفی میکنند. محتوای نظام آموزشی از مکاتب تا دانشگاهها را برحسب میل و قرائتهای طالبانی تعدیل کردند. باور اکثریت غالب این است که با این ترفند به راحتی، افراطگرایی گسترش پیدا میکند و نیز زمینه را برای همسوسازی با عقاید این گروه فراهم میسازد.
در کنار تلاش طالبان جهت اعمار مساجد دینی، شماری از کشورهای اسلامی در این زمینه با طالبان همکاری میکنند. بهطور مثال ترکیه؛ این کشور با هزینه یک میلیون و ۲۰۰ هزار دالر یک مدرسه دینی در شهرستان «نرخ» وردک ساخت. این مدرسه ظرفیت گنجایش بیشتر از دوهزار طلبه دینی را دارد. علاوه براین، بنیاد خیریه «ایدیف» متعلق به ترکیه پنج مسجد به شمول مسجد با ظرفیت حضور حدود ۴۰۰ نمازگزار در تپهی وزیر اکبرخان شهر کابل میسازد.
مدارس دینی جزو پایگاههای باالقوه قدرت طالبان است. آنان در دودهه جنگ علیه دولت افغانستان و متحدان غربیاش، نیروی جنگیشان را از مدارس به دست میآوردند. دستگاه پروپاگندا طالبان از مدارس به شکل دقیق و همهجانبه، جهت جذب سربازان جنگی استفاده میکردند. افرادیکه در پایگاههای آموزشی آنان راه مییافتند، هراس از کشتهشدن نداشتند. با ذهنیتسازی طلبهها، ماشینهای جنگی این گروه به چرخش میآمدند. این رویکرد سربازگیری تا حال جریان دارد.
در دودههی گذشته، مدارس دینی و پایگاههای سربازگیری طالبان در پاکستان فعالیت میکردند. میدانهای جنگ علیه نظام قبلی، از مدارس پاکستان تمویل میشدند. تشنگان «شهادت» و عاشقان «جهاد» با آموزشهای دینی به سبک طالبان سنگرهای جنگ را شعلهورتر میساختند. در جامعه سنتی افغانستان، شماری از خانوادهها فرزندانشان را به پاکستان جهت کسب آموزشهای دینی میفرستند. به تبعات آن فکر نمیکنند. زمانیکه طلبههای جوان از پاکستان برمیگشتند، خونگرم و دوآتشه سراغ جنگ نیابتی میرفتند. این روال، سرانجام منجر به گسترش افراطیت در افغانستان شد و پیامد ناگوار بر زندگی مردم وارد کرد.
با سرنگونی دموکراسی نوظهور افغانستان و افزایش مدارسی دینی، حضور دختران و پسران به مدارس گسترش یافت. آمار دختران برای پیگیری آموزشهای دینی رو به افزایش است. افزایش هفتهوار ساخت مدارس دینی با کمک مالی طالبان یکی از نگرانیهای جدی محسوب میشود. این گروه، اجرای شرعیت اسلام را از جمله اولویتهای اصلی دولتداری خود میدانند و مدعی استند که در این مورد انعطاف و گذشت نشان نخواهند داد. عقاید زنستیزانه، دشمنی علیه علوم معاصر، نگاه ابزاری به دین و عدم سازش با مخالفان سیاسی دیدگاههای طالبان دههی ۹۰ میلادی است. در پیوند به این عقاید، کوتاه نیامدند. انعطافناپذیری این گروه، زمینه را برای زندگی آمیخته با ذلالت مساعد ساخته است.
هدف شعار «هر هفته یک مدرسه» روشن است؛ تحکیم پایگاههای جنگندههای که با ذهنیتسازیهای استخباراتی، فرمانبردار شدند. بدون شک با ساخت مدارس دینی، دست نیازمندیشان از این ناحیه نسبت به پاکستان، کوتاهتر خواهد شد. نسل تازه از جنگجویان جوان و سختکوش را تربیت و آماده نبرد میسازند. قرائتهای تندروانه طالبان جزو مباحث اصلی دروس مدارس پنداشته میشوند. به دلیل سودمندیهای این دروس، افراطیت گسترش یافت و طالبان از این ناحیه به پیروزهای نادر دست یافتند. روی این دلایل، خاستگاههای سربازگیری طالبان، به کانون توجه طالبان تبدیل شده است.
بارها مقامهای ارشد طالبان به صراحت گفتند که مدارس دینی نسبت به آموزشگاههای چون مکتب و دانشگاه با ارزشتر است. به باور آنان، افرادشان ماستری و دکتری ندارند اما روحانی و دیندار استند. این نماد برتری خواهد بود. عدهی دیگر از مقامات بلندپایه طالبان گفتند که جنگجویان این گروه نظر به فعالیتهای جهادی، به ادارههای دولتی جذب خواهند شد. با اینحال، آموزش در آموزشگاههای دینی و جنگیدن در صفوف آنان، معیار اصلی جهت جذب آنان در ادارههای دولتی پنداشته میشود. تداوم حاکمیت و ایدئولوژی طالبان، تداوم ویرانی و عقبگرد افغانستان است. این ایدئولوژی ریشه در افراطیت و سرکوب مخالفان دارد. بنیاد اصلی این اندیشه از مدارس دینی ناشی میشود که با قرائتهای ساختگی آفرینشگران، همخوانی دارد.
بیشتر بخوانید: