نویسنده: مریم عزیزی
با رویکارآمدن طالبان، تمام حوزههای زندگی متحول شد. مردم افغانستان پس از دودهه زندگی نیمه در آرامش، به عقب برگشتند. دستآوردهای بیستساله را از دست دادند. جایگاه و نقش آنان در جامعه فروپاشید. چارچوبهای سخت و محدودکننده علیه آنان اعمال شد. دیدگاه و حضور آنان در مجامع اجتماعی و سیاسی سرکوب شد. نگاههای غیرمتعارف و قضاوت آنان از عینک قرائتهای دینی، زندگی این طیف جامعه را متزلزل ساخت.
نگاه طالبان به زنان، «دیوبندی» و «قومی» است. این طرز تفکر، به گسترش افراطیت و پرورش رادیکالهای دوآشته منجر شد. عدم مدارا و عصبیت در پیوند به زنان، جزو فرهنگ پشتونوالی است. برداشت تحریفآمیز از دین و سرکشی از جایگاه زنان در نظام دینی، بخشی از تفکر دیوبندی و حقانیه پنداشته میشود. تفکر انحرافی و افراطی طالبان، ریشهی تبعیض و حذف زنان را آبیاری میکند.
باتوجه به شرایط فرهنگی در دودههی گذشته، قوانین سختگیرانهی طالبان در برابر زنان، سنگینتر از امارت اولی محاسبه میشود. با آنکه سالهای ۱۹۹۶ – ۲۰۰۱ موقف طالبان در برابر زنان، غیرعقلانی بود، اما تفاوت فرهنگی و دستآوردهای آنان در دور دوم بیشتر قابل مشاهده است. از دستدادن این دستآوردها، بیشتر از گذشته تبعات دارد.
با فروپاشی نظام پیشین؛ دهها فرمان علیه زنان افغانستان صادر شد. سیاست سرکوب علیه زنان، بخش کلیدی و ماموریت اصیل طالبان به شمار میرود. با انتشار هر فرمان، زندگی زنان، تار و تیرهتر از گذشته شدند. صدور فرمانها تمام حوزههای زندگی این گروه را در پی دارد. ازدواج و میراث، مهریه و تکالیف زنان جزو محتوای فرمانهای متواتر طالبان محسوب میشوند.
با شکلگیری کابینهی امارت، زنان حذف شدند. با آنکه زنان در بیستسال گذشته، در سمتهای وزارت و سفارتها گماشته شده بودند. در ردههای بلند دولتی چون قضا، ولایت و ریاست ماموریت داشتند. طالبان به این رسم نقطه پایان بخشیدند. وزارت زنان را حذف و ساختمان آن را به وزارت امر به معروف مبدل ساختند.
دختران جوان از مکاتب متوسطه و لیسه محروم شدند. با وجود اینکه بارها مدعی شدند که مسدود بودن مکاتب موقتی است، اما هنوز این تکلیف روشن نیست. دانشگاهها به روی دختران مسدود شدند. دختران اجازه اشتراک در کانکور ورودی ماستری را ندارند. در کنار تکفکیک جنسیتی میان پسران و بانوان، رشتههای دانشگاهی تقسیمبندی و سهم دختران مشخص شد. بانوان از شماری رشتههای آموزشی عمدا کنار زده شدند.
در دسمبر ۲۰۲۲ طی نامهی رسمی مانع کار زنان شاغل در سازمانهای بینالمللی شدند. باوجود تلاشهای مکرر داخلی و خارجی، این فرمان تطبیق شد و طالبان کوتاه نیامدند. قوانین سختگیرانه در برابر رسانهها نافذ شد. زنان را وادار ساختند تا با «ماسک» در رسانهها ظاهر شوند. انتشار صدای زنان در شماری از ولایات، با ممانعت مواجه شد. در دسمبر ۲۰۲۱ فرمان صادر شد تا از سفر «تنهایی» زنان جلوگیری صورت گیرد. از سفرهای خارجی زنان که بدون «محرم شرعی» بودند، ممانعت کردند.
پارکها و اماکن عمومی، ورزشگاهها و حمامهای زنانه زیر فشار قرار گرفتند. نظارت جدی در این زمینه صورت گرفت تا مراقب تطبیق توصیههایشان باشند. متخلفین در پیوند به این فرمانها، به اسرع وقت مجازات میشوند.
صدای موسیقی خاموش شد. در نخستین روزهای ظهور طالبان، «گروه ارکستر موسیقی زنان افغانستان» به پرتغال پناهنده شدند. در جمهوریت، شماری از خانمهای که توانایی خرید موتر داشتند، رانندگی میکردند. با اشغال افغانستان توسط این گروه، زنان از رانندگی هم محروم ساخته شدند. به تدریج زمان، کوچهها و پسکوچههای کابل و بیشتر از همه، مراکز کلانشهرهای افغانستان، با زنان خداحافظی کردند.
موارد فوق از سوی طالبان اعمال شدند. این موارد، زندگی زنان را در قلمرو خانه و خارج از خانه، با چالش خطرآفرین مواجه ساخت. فضای عمومی و شخصی در میان زنان، شبیه زندانها واقع شد. شماری از زنان که بهجادهها رفتند و علیه این سیاستها اعتراض کردند، سرکوب و زندانی شدند. ماهها در زندان «مردانه» گیرماندند. مبارزات و جسارت آنان سرخط خبرهای جهانی شد. فشارهای نمایشی و تحریمهای مقطعی سران طالبان، چارهساز این چالشها نشد. برعکس، اصرار این گروه بر«محدودسازی» زنان و حذف آنان از صحنههای اجتماعی است.
در کل، فرمانهای خشین و ناعادلانه افراطیون مذهبی محور حذف زنان از جهان سیاست و فضای عمومی، محرومیت از تحصیل و ممنوعیت از حق کار است. بیدرنگ در این حوزه کار میکنند تا قوانین سختگیرانهشان، عملی شود. در این پروسهی ناسالم و دور از خرد انسانی، موفقانه عمل کردند. جای زنان این سرزمین را خانه و آشپزخانه ساختند. چارچوب سیاسی و عقیدتی طالبان، بدوی و افراطی است، اما فرضیههای نیز وجود دارد که طالبان از «دیپلماسی باجگیرانه» علیه زنان استفاده میکنند. این دیپلماسی، نتیجه خواهد داد یا نه، بحث جداگانه است، اما محدودسازی زنان، جنایت نابخشودنیست.
بیشتر بخوانید: