نشانههایکه بیانگر جابهجایی قومی در محلهای تاجیکنشین و اوزبیکنشین و درکل در سمت شمال بود، به مرحلهی اجرایی و تحقق رسیدهاند. از وقتیکه گروه طالبان رویکار آمدند، آغاز به کار کانال قوشتپه و جابهجایی افراد پاکستانی در سمت شمال افغانستان کردند. همه شاهد بودیم که در این جابهجاییها نزاع و درگیریها بین مردم محل و ناقلین پشتون پاکستانی رخ داد، اما گروه طالبان از ناقلین حمایت کردند و مردم محل را از خانههاشان کوچاندند و خانههای آنها را به ناقلین پاکستانی دادند. هزینهی کانال قوشتپه را حکومت پاکستان برای گروه طالبان تهیه میکند. اینها همه نشانههای جابهجایی پشتون پاکستان در سمت شمال و مناطق فارسیزبان افغانستان است.
متاسفانه فارسیزبانهای افغانستان همهچه را ساده و نادیده میگیرند، اگرنه این جابهجایی قومی بیشتر از صدسال استکه شروع شده و همچنان ادامه دارد، اما در این دوره قرار است، پروسهی یکقرنهی جابهجایی قومی تکمیل شود و دموگرافی و جغرافیا و بافت قومی افغانستان در مناطق فارسینشین کاملا تغییر کند و پشتونسازی شود. پشتونسازی مناطق سمتشمال و فارسینشین افغانستان تصمیم جدی و تاریخی است و این تصمیم اجرایی میشود، اما پیامدش به تجزیهی واقعی افغانستان منجر خواهد شد.
اینکه چرا جابهجایی قومی باعث تجزیهی افغانستان میشود، بنابر این دلایل است: نخست اینکه افغانستان از نظر قومی و فرهنگی تجزیه است. دوم اینکه هیچ وقتی افغانستان حکومت شهروندمحور نداشته و همیشه حکومت در افغانستان قوممحور بوده که قوممحوری حکومت در افغانستان برای نخستینبار از طرف سازمانملل نیز تایید شد و در آخرین گزارش خود در بارهی گروه طالبان گفت که حکومت این گروه پشتونمحور است. سوم اینکه حکومت قوممحور همیشه در پی سلطه و سرکوب اقوام دیگر بوده و بر اساس سلطه و سرکوب میخواهد بر دیگران حکومت کند. اما چهارمین دلیل که در کنار دلیلهای قبلی میتواند باعث تجزیهی افغانستان شود و تجزیهی افغانستان را تحقق بخشد، آوردن افراد پشتون پاکستانی برای تغییر بافت قومی در مناطق فارسینشین افغانستان است.
این جابهجایی افراد خارجی با دیدگاه قومی در افغانستان، در مرحلهی نخست موجب تنش، خشونت و جنگ قومی بزرگ و فراگیر میشود و در مرحلهی دوم این جابهجایی قومی برای کشورهای همسایه نیز پیامد منفی دارد و کشورهای همسایه را ناگزیر به اقدام میکند، زیرا درصورتیکه اقدام نکنند، از این جابهجایی قومی دچار آسیب میشوند.
طوریکه گروه طالبان بهعنوان یک جریان قومی از قوم خارجی خود حمایت میکنند و میخواهند اقوام دیگر را کوچ اجباری دهند؛ طبعا کشورهای خارجی نیز به خود حق میدهند از قوم خود در داخل افغانستان حمایت کنند، زیرا این افراد اگر آواره شوند، ناگزیرند به کشورهای بروند که با آنها قوم استند. این رفتن به کشورهای همسایه پیامد منفی اقتصادی، سیاسی و… برای آنها دارد. مهمتر از همه، گروه طالبان یک گروه مهاجم اند و با جابهجایی قومی در مرز کشورهای همسایه میخواهند مرزها را ناامن کنند و با لشکر قومی خود بر کشورهای همسایه حمله کنند.
گروه طالبان برای جابهجایی دو محل را زیر نظر دارند که این دو محل سمت شمال در مرز کشورهای آسیاسی میانه و غرب در مرز شرقی ایران است. انتخاب این دو محل برای جابهجایی دو هدف را با دو چشمانداز داخلی و خارجی دنبال میکند. هدف داخلی تغییر بافت جغرافیای فارسیزبان و اقوام غیرپشتون در هرات و سمت شمال است و هدف خارجی، جابهجایی گروههای تکفیری و تروریستی قومی در مرزهای کشورهای آسیاسی میانه و ایران است. بنابراین با این جابهجایی به صورت بالقوه این کشورها مورد تهدید ناامنی قرار میگیرند و ناگزیر برای تامین امنیت ملی خود، اقدام کنند.
طوریکه تاکید شد پس از این جابهجایی تنش و جنگ قومی در داخل افغانستان رخ میدهد و کشورهای همسایه نیز درگیر و ناگزیر به اقدام میشوند و آنچه از این درگیریها به دست خواهد آمد این استکه افغانستان تجزیه میشود و هر قومی در پی این میبراید که کشور مستقل قومی خود را داشته باشد که این به نفع کشورهای همسایه نیز است. اگر اقوام غیرپشتون نتوانند کشورهای مستقل خود را داشته باشند، برای پشتونسازی افغانستان دچار نابودی و نسلکشی میشوند، زیرا ماشین پشتونسازی افغانستان توقف نمیکند و برای پیشرفت و تحقق خود، هرگونه فاجعهایکه اتفاق بیفتد، عقبنشینی نمیکند و رو برنمیگرداند.