نویسنده: نیروانا مهرآیین
درآمد
خانهی آموزگاران که در افغانستان از آن به نام «دارالمعلمین» یاد میشود، کانون تربیت آموزگاران حرفهای و مسلکی برای دبیرستان/ مکتبهای کشور بوده است. در واقع نهتنها افغانستان که بسیاری از کشورهای جهان برای دبیرستانهای خود کانون «تربیت آموزگار» دارند. این نهاد که در سراسر استانها و گاهی حتا شهرستانهای کشور فعالیت میکند دو کار کرد مهم و ارزشمند دارد: یکی، تربیت نسل آموزشدیده و مسلکی و دوم، آمادگی برای ورود به مقاطع بالاتر برای کسانی که فرصت کافی برای ادامهی تحصیل در شرایط خاص را ندارند. از گذشتههای نهچندان دور این نهاد بازوی نیرومند برای دانشگاهها و دبیرستانها بوده است. اکنون که به نظر میرسد این نهاد قرار است از تشکیلات معارف افغانستان حذف شود، پرسشهایی را برانگیخته است که یکی از آن پرسشها مربوط به طرح جایگزین میشود. چون اصل در ایجاد، اصلاح و یا حذف نهادها این است که طرح جایگزین وجود داشته باشد که همان هدف را بهگونهی بهتری بتواند برآورده سازد: تربیت کادر علمی آموزشدیده و حرفهای برای دبیرستانها. حالا که کادر علمی افغانستان از کشور بیرون شده است و حتی دانشگاهها به کمبود کادر مواجهاند، چرا باید این نهاد حذف شود. اگر افغانستان ظرفیت این را میداشت که برای دبیرستانها دانشآموختگانی باسطح تحصیلی لسانس و یا ماستر جذب نماید، آنگاه حذف این نهاد معقول به نظر میرسید. اما در صورتی که افغانستان از چنین توانی برخوردار نیست، چرا باید این نهاد از ساختار تشکیلاتی معارف کشور حذف شود. برای فهم این مساله این نوشته تلاش میکند پاسخ ارایه دهد.
- تبدیل خانهی معلم به خانهی ملا
یکی از مهمترین دلیل حذف آن میتواند تبدیل این نهاد از خانه معلم به خانه ملا باشد. یعنی اینکه معلمانی که دانش مسلکی دارند، در ایدیولوژی طالبان جای نداشته و باید جای دانش اینجهانی با دانش آنجهانی پر شود. این اندیشه و فکر برآمده از دشمنی دیرینهی ایدیولوژی بنیادگرایی با معرفت علمی مدرن است. در حقیقت، علوم که تخصص میطلبد، میتواند دامنهی داوری طالبان را محدود و زمینه را برای اظهارنظر آنها در موارد زیادی تنگ نماید. از اینرو، حذف آن نهاد حداقل مشکل آنها را در سطح معارف کاهش میدهد و به آنها اجازه میدهد تا بتوانند در مضامین دبیرستانها به شیوههای سنتی تدریس نمایند. از سوییهم، این کار کمک میکند تا آنها بتوانند آموزگاران را با جذب در نهادهای دیگر تحت تاثیر فکری قرار داده و یا زیر نظر داشته باشند. این در واقع همان پروسهی ملاسازی نهادهای علمی مدرن است که از سوی این گروه روی دست گرفته شده است.
- جبران ناتوانی در تدریس
دومین دلیل اصلی حذف نهاد مذکور، ناتوانی آنها در تدریس مضامین تخصصی، بهویژه مضامین غیراجتماعی است. چون گروه طالبان باید برای اعضای خود شرایط کار فراهم نمایند و از آنجایی که این اعضا توان تدریس مضامین مسلکی را ندارند و نیز شرایط و توان شمولیت در دارالمعلمین را هم ندارند، با حذف خانهی معلم اعضای طالبان بدون یک فیلتر قوی میتوانند وارد دبیرستانها و نهادهای آموزشی شوند. گرچه این مشکل صرفا در سطح پایین طالبان محدود نبوده و سطوح بالاتر این گروه نیز توان علمی ندارند، لیکن با این کار به خوبی میتوانند از حضور آموزگاران آموزشدیده و مسلکی جلوگیری نمایند.
- پیآمدهای حذف خانهی آموزگار
در صورتی که طالبان موفق شوند این نهاد را حذف نمایند، افغانستان شاهد چهار پیامد خواهد بود. پیآمد نخست، اقتصادی است. بیکارشدن ۴۰۰۰ خانواده، آنهم در شرایط موجود، به فقر بیشتر میانجامد. پیآمد دوم، ایدیولوژیک است. در صورتی که برنامهی حذف نهایی شود، ساختارهای معرفتی افغانستان ایدیولوژیک خواهد شد. زیرا حضور معلمان تحت نظارت گروه طالبان از یکسو و حضور اعضای طالبان در دبیرستانها به ایدیولوژیک شدن جامعه میانجامد. سومین دلیل، سیاسی است. در صورتی که این اتفاق بیفتد، معارف افغانستان سیاسی خواهد شد و در نتیجه جای علماندوزی را سیاستورزی خواهد گرفت. چهارمین پیامد، علمی است. در صورتی که خانهی آموزگار، آنهم بدون طرح جایگزین حذف شود و توان جذب کادر لیسانس در دبیرستانها وجود نداشته باشد، آنگاه سطح علمی دبیرستانها افت خواهد کرد.
جمعبندی
گروه طالبان تصمیم گرفتند تا نهاد خانهی آموزگار/تربیت معلم را ببندند. دلایل زیادی میتواند قابل ذکر باشد، مگر دو دلیل مهماند: ۱- اینکه علم مدرن برایشان قابل پذیرش نیست و در نتیجه میخواهند به جای آن دارالعلومها را که به تعبیری میتوان از آن به نام خانهی ملا یاد کرد، مورد حمایت قرار دهند. روی دیگر این بازی میتوانداینگونه فهم شود: باید جای معلم را ملا بگیرد و جای علوم عصری را موضوعات دینی. از همینرو من آن را جابهجایی خانهی معلم با خانهی ملا نامیدهام. ۲- اینکه چون این گروه توان ادامهی تحصیل در علوم مدرن را ندارند و از سوی دیگر نمیتوانند این مضامین را تدریس نمایند، باید این نهاد را ملغا و کادر آن را در نهادهای دیگر جابهجا نمایند که در نتیجه زیر نفوذ طالبان قرار خواهند گرفت.
پیآمد حذف خانهی آموزگار هم در چهار نکته قابل ذکر است که یکی آن اقتصادی است، دوم ایدیولوژیک، سوم سیاسی و چهارم علمی است. در صورتیکه طرح جایگزین وجود نداشته باشد، این کار میتواند زمینه را برای ادغام فرهنگی- هویتی در سطح کلام فراهم نماید.
بیشتر بخوانید: