نویسنده: حمید اسلمی
یک- نهم مارچ ۲۰۰۱ جهان در کمال ناباوری شاهد تخریب یکی از باشکوهترین آثار تاریخی ثبتشده در سازمان یونسکو در افغانستان بود. سربازان جوان و سرشار از افراط و توهم دینداری، دو مجسمه بزرگ ۵۳ متری و ۳۵ متری بودا در بامیان را با کارگذاشتن مواد منفجره ویران کردند. طالبان از قبل گفته بودند که دست به این کار خواهند زد. اعتراضات زیادی در سراسر جهان و خصوصاً در مناطق بودایینشین شرق آسیا علیه این جنایت تاریخی انجام شد، اما این گردهماییهای مردم نهتنها رهبران تندرو طالبان را از انجام این عمل شرمآور بازنداشت بلکه آنها را بیشتر تهیج کرد. سازمانهای فرهنگی و بینالمللی ظاهراً تلاش بسیاری کردند تا با فشارآوردن بر طالبان و حامیان اصلی آنها، سران این گروه را از این عمل بازدارند، اما این تلاشها کوچکترین سودی نداشت و بالآخره در کمال ناباوری و بهت مردم سراسر گیتی، جهان شاهد انجام این جنایت تاریخی بود.
دو پیکره که در دل کوهی در بامیان تراشیده شده و حدود هزار و پنجصدسال به نمادی از گذشتهی باشکوه تاریخی افغانستان و خصوصاً بامیان تبدیلشده بود، توسط جنگجویان بیابانگرد و نادان در عرض چند دقیقه به تلی از خاک تبدیل شدند. آنزمان افغانستان در محراق بیتوجهی جهان قرار داشت و ازاینرو طالبان بدون هیچ واهمهای از پیآمدهای جهانی این عمل نادرستشان، با تخریب دو پیکرهی تاریخی ضربهی محکمی به تاریخ جمعی منطقه وارد کردند. صدها میلیون بودایی سرخورده از این عمل طالبان، شاهد اهانت به نماد مذهبیشان بودند و طالبان به اعتراضات و درخواستهای آنها هیچ توجهی نکرد. این رویداد پیآمدهای سیاسی برای طالبان نداشت و همه کشورهای جهان در این مورد صرفاً بهخاطر تاریخیبودن آثار و ثبت آن در سازمان یونسکو، به این عمل طالبان اعتراض کردند.
شگفتتر اینکه در سال ۲۰۲۳ والی بامیان بدون هیچ دلیل و منطقی از این عمل طالبان دفاع کرده و آن را موجه دانسته بود. گویا طالبان از بزرگ و کوچک فرقی میان «بت» که ارزش مذهبی داشته و توسط کسانی پرستش میشود و «پیکرهی تاریخی» ارزش تاریخی، فرهنگی و نمادین دارد، قایل نیستند.
دو- فردی عراقیالاصل مقیم کشور سویدن با سوزاندن قران مجید در پایتخت این کشور، دل صدها میلیون مسلمان را به درد آورد. این عمل دولتی نبود. یک مهاجر عراقی با سوءاستفاده از آزادیهای مدنی در کشوری چون سویدن، صرفاً بهخاطر عقدهگشایی و نفرتپراکنی دست به این عمل بسیار زشت و نابخردانه زد. مسلمانان در سراسر جهان و دستگاههای دیپلماتیک کشورهای اسلامی تلاش کردند که از این عمل جلوگیری شود. ولی این تلاشها فایدهای نداشت و ازآنجاکه کشورهای غربی عموماً سکولار بوده و به نمادهای مذهبی ادیان مختلف دیدگاه خنثی دارند. ازاینرو قوهی مجریه آن کشورها بدون اجازه قوهی قضاییه در این موارد حق مداخله ندارند.
کشورهای اسلامی فقط به محکومیت لفظی این عمل بسنده کردند. آنها نیک میدانند که اهانت به قران کریم صرفاً یک عمل شخصی بوده و نهادهای حکومتی سویدن در این عمل هیچ دستی نداشتند. تظاهراتی هم در برخی از کشورهای اسلامی برگزار شد. دیری نگذشت که قضیه به فراموشی سپرده شد.
سه- یکی از سختترین و البته جالبترین واکنشها را در این مورد گروه طالبان به نمایندگی از جهان اسلام از خود بروز دادند. طالبان دستور دادند که تمامی فعالیتهای بشردوستانه مربوط به کشور سویدن در افغانستان تا عذرخواهی رسمی دولت سویدن در افغانستان ممنوع شود. دولت سویدن بهجز کمکهای خیریه تحت نام کمیتهی سویدن برای افغانستان و ارایهی خدمات به خانوادههای فقیر و جنگزده افغانستان، هیچ فعالیت رسمی دیگری در افغانستان ندارد. کمیتهی سویدن نزدیک به چهاردهه در افغانستان فعالیت داشته و برای بهبود وضعیت زندگی و بهداشت مردم تلاش میکند. بستن این کمیته هیچ سودی برای طالبان ندارد، هیچگونه فشاری هم بر دولت و مردم سویدن وارد نمیکند. تنها آنعده از شهروندان افغانستان ضربهی اصلی را میخورند که سالهای سال از این کمیته خدمات دریافت میکنند. بستن کمیتهی سویدن توسط طالبان دقیقاً شلیک بهپایخود است. این مساله دو نکتهی دیگر را هم ثابت میکند: نخست اینکه طالبان هیچ جایگاهی در جهان ندارند، بلکه از طریق دیپلماتیک چند کشور را با خود همسو کرده بر دولت سویدن فشار وارد کنند. دوم اینکه سران طالبان با تعطیلی این موسسه ثابت میکنند که به شهروندان فقیر افغانستان نیز رحمی ندارند. این واکنش خندهدار طالبان بهخوبی وضعیت آشفتهی واکنش این گروه به مسایل جهانی را نشان میدهد.
چهار- اهانت به مقدسات مردم جهان مردود و محکوم است. توهین به کتاب مقدس مسلمانان جهان بههیچوجه قابل دفاع نبوده و این عمل ضداخلاقی، غیرانسانی، زشت و شنیع هیچ توجیهی ندارد. اما باید توجه کرد که حمله بر معابد و نمادهای مذهبی دیگران هم به همان اندازه زشت و ناروا است؛ فرقی نمیکند که حمله بر درمسال سیکها باشد یا تخریب مجسمههای بودا. طالبان از تخریب تندیسهای تاریخی بودا که ارزش دینی در میان ملتهای بودایی جهان دارد، دفاع میکنند اما اهانت به نمادهای مسلمانها را محکوم میکنند. در قران کریم آیه ۱۰۸ سورهی انعام، به مسلمانان دستور دادهشده است که به مقدسات دیگران اهانت نکنند تا آنها هم از سر نادانی دست به عمل متقابل نزنند. با توجه به این موضوع، میتوان گفت که طالبان با بیتوجهی به این آیهی قران کریم خود آغازگر این روند ابلهانه و غیراخلاقی بودهاند.
هدف این نوشته فقط نشاندادن تناقض استدلالی و رفتار این گروه نسبت به مقدسات مذهبی مردم جهان است. طالبان و مسلمانان جهان خود باید به مقدسات مذهبی ادیان دیگر احترام بگذارند. چطور میشود کسی که خرما میخورد، دیگران را از خوردن خرما منع کند؟ اهانت به کتاب مقدس مسلمانان حقیقتاً زشت و ناپسند است. این عمل مصداق بارز سوءاستفاده از آزادی بیان بوده و هیچ هدفی جز تحریک احساسات مردم و پاشیدن بذر نفرت میان ادیان جهان ندارد. برای زیست مسالمتآمیز تمامی مردم جهان در این کرهی خاکی راهی جز مدارا و همدیگرپذیری نیست. برای نخستین گام، همه باید قبول کنند که به عقاید دیگران چه آن را درست و یا نادرست بدانند، احترام گذاشته شود.
بیشتر بخوانید: