راسکRASC: از زمان سلطهی گروه طالبان بر افغانستان و به دستگرفتن قدرت سیاسی این کشور در یک معاملهی قومی توسط اشرفغنی احمدزی و در تفاهم با ایالات متحده آمریکا، گروه طالبان در صدد غصب زمین و ملکیت مردم بومی و پشتونیزهساختن اقوام غیرپشتون در استانهای شمال بوده و جهت تحقق این آرزو از اِعمال هیچ ابزاری دریغ نکردهاند.
رسانههای بینالمللی در ماه خرداد/جوزای سال روان گزارشهایی را مبنی بر انتقال تحریک طالبان پاکستان و پشتونهای قبایلی به شمال افغانستان و غصب خانههای باشندگان بومی (تاجیکها، اوزبیکها و هزارهها) و کوچ اجباری آنها از سوی گروه طالبان، منتشر کردند.
با نشرگزارشهای متعدد از این رسوایی و سلطهخواهی قومی گروه طالبان در استانهای شمالی، سخنگوی گروه طالبان در ماه خرداد/جوزای سال روان، انتقال پشتونهای وزیرستان پاکستان را به شمال کشور رسما تایید کرد و بعد از آن سراجالدین حقانی وزیر داخلهی این گروه، طی یک سفر پنجروزه به استانهای شمالی از جمله بلخ، بغلان و جوزجان رفت. منابع محلی در صحبت با خبرگزاری راسک گفتهاند که سفر حقانی مرتبط به جابهجایی پشتونها در استانهای شمال بود و این پروژهی طالبانی همزمان با سفر او عملا آغاز شد.
انتقال پشتونهای وزیرستانی توسط گروه طالبان به استانهای شمال، زمانی با واکنشهای گستردهی سیاستگران و شهروندان غیرپشتون در افغانستان مواجه شد که رنا ثناالله، وزیر داخلهی پاکستان در مصاحبهای گفت: «گروه طالبان افغانستان به اسلامآباد وعده کرده بودند تا اعضای تحریک طالبان پاکستانی (تیتیپی) را از مناطق مرزی دیورند به سایر مناطق افغانستان انتقال دهند.» همزمان با این اظهارات، روزنامهی «اکسپرستریبیون» پاکستان، شمار این دسته از مهاجران پاکستانی جابهجا شده در شمال افغانستان را حدود ۸ تا ۱۲ هزار تن تخمین زده است که همراه با خانوادههایشان به ۴۰هزار تن میرسند.
در همین حال فعالان سیاسی و سیاستگران غیرپشتون در داخل و خارج افغانستان این اقدام گروه طالبان را به شدت محکوم نموده و گفتهاند، گروه طالبان میخواهند قوشتیپه را به طالبان پاکستانی توزیع کنند تا هم پاکستان را قناعت دهند و هم «اهداف فاشیستی» خود را اعمال کنند.
همزمان با این نگرانیها، وزارت زارعت گروه طالبان جلسهی توزیع زمینهای اطراف کانال قوشتیپه را برگزار کرده گفت، این گروه تصمیم دارند که در مسیر ۲۸۵ کیلومتری کانال قوشتیپه و دیگر مناطق شمال افغانستان، حدود سه میلیون پشتون را اسکان بدهند.
منابع آگاه که به دلیل حساسیت موضوع نخواستند نامی از آنها در گزارش ذکر شود در صحبت با راسک میگویند: «برنامهی گروه طالبان در شمال افغانستان، از بینبردن بافت جمعیتی این جغرافیا است و این مساله به تدریج در حال عملی شدن است.»
بربنیاد یافتههای این گزارش، در نزدیک به دوسال سلطهی گروه طالبان بر افغانستان، شماری از روستاها در تخار، سرپل و فاریاب از وجود ساکنان بومی توسط گروه طالبان تخلیه شده و به پشتونهای مرزی و قبایلی توزیع شده است.
اخیرا منابع محلی در صحبت با خبرگزاری راسک گفتهاند: «مهاجران پاکستانی جدا از غصب خانه و زمینهای آنان به ناموس آنها نیز چشم دوخته و مردم محل را لت وکوب و شکنجه میکنند.» بهگفتهی منابع، این افراد با حمایت گروه طالبان، ساکنان بومی را که اوزبیکها، تاجیکها، هزارهها و ایماقها هستند از روستاهایشان بیرون رانده و در شمار دیگری از روستاهای شمال نیز، تنش میان ناقلین و بومیها جریان دارد.
تصاویر منتشرشده در صفحههای اجتماعی از شکنجه، لت و کوب شهروندان بومی استانهای شمال توسط پشتونهای وزیرستانی، تکاندهنده بوده و نشاندهندهی سلطهی قدرتمند این مهاجران در تبانی با گروه طالبان بالای ساکنان بومی است. یکی از باشندگان بومی شمال با بدن برهنه و شکنجهشده در شبکههای اجتماعی میگوید که توسط مهاجران پاکستانی به شدت لت و کوب شده و این مهاجران زندگی را بالای آنان دشوار ساخته اند. او گفته است: «به لحاظ خدا ما آرام بودیم و پاکستانیها به خاطر غارت کردن خانههای ما اینجا آمدهاند، این دزدها و افراد زناکار توسط گروه طالبان به خاطر ناآرامی ما اینجا آورده شده اند.»
با این حال سیاستگران افغانستانی و جبهات نظامی مخالف گروه طالبان در مورد این پروژهی قبیلهای گروه طالبان واکنشهای جدی داشته و گفتهاند، گروه طالبان در تلاش «پشتونیزهساختن» اقوام غیرپشتون هستند.
جبههی مقاومت ملی افغانستان گفته است: «شهروندان افغانستانی هرگونه تلاش تروریستهای خارجی برای تجاوز به سرزمین ما، تضعیف هویت، حیثیت و آزادی ما و یا تحمیل تروریسم و افراطگرایی را به شدت رد خواهند کرد.»
عبداللطیف پدرام رهبرحزب کنگرهی ملی افغانستان در واکنش به این پروژهی گروه طالبان گفته است: «تهاجم بىسابقه و سازمانیافتهى پشتونها به شمال، موجب بحران و نبرد شمال و جنوب مىشود و در نهایت پارسیزبانها و تُرکزبانها و غیره اقوام، تحمل نمىکنند.»
حزب جنبش ملی افغانستان به رهبری مارشال عبدالرشید دوستم نیز به این اقدام گروه طالبان واکنش تُندی داشته و با نشر اعلامیهای گفته است در این مورد بیتفاوت نخواهند بود و برای جلوگیری از آن تلاش همهجانبه میکند.
در اعلامیهی این حزب آمده است: «نمیگذاریم گورستان شهدا، اماکن مقدس و ارزشهای ملی افغانستان زیر پای تجاوزگران لگدمال شود.» این حزب تاکید کرده است که با همآهنگی دیگر احزاب سیاسی به دنبال راهحل سیاسی برای پایان اشغال افغانستان استند.
در همین حال کارشناسان میگویند، این جابهجاییها بخشی از تعهدهای پنهانی گروه طالبان با غرب به ویژه با آمریکا بوده که هدف آن گسترش دامنهی ناامنیها و تشنج در شمال افغانستان است و آسیای میانه است.
جابهجایی پشتونهای پاکستان از سیمای اصلی سیاستهای تروریستپرورانهی گروه طالبان و مداخلهی بیحد و حصر جنرالان پاکستانی در امور داخلی افغانستان پرده برمیدارد و به صدا درآمدن زنگ خطر برای چین، ایران و روسیه است که تا کنون فریب بازیهای رهبران گروه طالبان را خوردهاند.
آگاهان سیاسی جابهجایی پشتونهای وزیرستانی در شمال را نوع تفکر ناسیونالیسم پشتونی خوانده واز مردمانی که خانههایشان توسط گروه طالبان غصب شده است میخواهند منتظر سقوط نظامی طالبان نبوده و خودشان نظام این گروه را ساقط کنند.
شمسالرحمن فروتن، آگاه مسایل سیاسی در صحبت با خبرگزاری راسک گفته است گروه طالبان با تفکر ناسیونالیسم پشتونی میخواهند به آرمان پشتونیزهساختن افغانستان که از یک قرن بدینسو توسط امانالله آغاز شده بود، به هدف سلطهخواهی قوم پشتون و پشتونیزهساختن شمال افغانستان خانههای اقواع تاجیک، اوزبیک و هزاره را به پشتونهای پاکستانی توزیع نموده و اقوام غیرپشتون را در شمال سرکوب نمایند.
به باور آقای فروتن، کشورهایی منطقه و فرامنطقهای از حماقت گروه طالبان به نفع خویش استفاده مینمایند.
آقای فروتن گفته است، گروه طالبان برای هیچ کشوری حتا کسانیکه به گفتهی او آنان را تولد کرده و بزرگ کرده اند، مانند پاکستان قابل اعتماد نیستند و در آینده نیز نخواهند بود. به باور او، آنعده از شهروندان افغانستانی که توسط گروه طالبان از مناطقشان کوچ اجباری داده شده، زمینها وخانههای آنان به پشتونها داده شده است، اگر در مقابل این گروه ایستادگی نموده و دست به دفاع از خانه و زمین خویش بزنند. کسانی در داخل و بیرون از افغانستان به حمایت آنان خواهند شتافت و اگر آنان در برابر این ظلم و استبداد خاموش بمانند هیچ فرد و گروهی یا هم کشوری به داد آنان نخواهد رسید. او گفته است: «مردمی که زمینشان توسط طالب غصب شده است، خانهی خود را از دست دادهاند، زندگی خود را از دست دادهاند، ناموسشان پامال شده و حیثیتشان زیر سوال رفته؛ وقتی این مردم واکنش نشان داده و بلند شده حقشان را بخواهند قطعا چه در صف داخلی و چه در صف بینالمللی کسانی پیدا خواهند شد که از آنان حمایت کنند. اگر مردم غفلت کنند، کشورهای جهان هم در مقابل این جنایت گروه طالبان واکنشی نخواهند داشت.»
به باور آقای فروتن جابهجایی پشتونها در شمال افغانستان پایدار نیست و زمانیکه حکومت قومی پشتونیزم مطلق، کنار زده شود، در آنصورت مردمان بومی محل برخواهند گشت و خانههایشان را دوباره خواهند گرفت که ممکن است منجر به خونریزی بیشتر نیز شود. او گفته است: «مردمان قربانی شمال، منتظر سقوط گروه طالبان نباشند بلکه طالب را آنان سقوط دهند، همین حالا بلند شده و از مال و ناموس خویش دفاع نمایند.»
با این حال شمار دیگری از آگاهان میگویند، جابهجایی پشتونها در شمال، قرنها پیش، از زمان احمد شاه درانی آغاز شده و پس از یک دوره وقفه دوباره بهوسیلهی همتباران او آغاز شده است.
احمدشاه درانی دوبار به شمال افغانستان در سالهای ۱۷۴۹ و ۱۷۶۸ لشکرکشی کرد و یکدسته قشون پشتون را بهنام «کهنهلشکر» در آنجا مستقر نمود. علیرغم تلاشهای او، حاکمیت دولت احمدشاه در این مناطق بهصورت کامل تامین نگردید.
بعد از مرگ احمدشاه، دوستمحمدخان با حمایت انگلیسها به شمال لشکرکشی نمود و با تاسیس پایگاههای نظامی موفق به حاکمیت کامل در مناطق شمال نشدند و مقاومتها در شمال ادامه داشت.
جابهجایی پشتونها درشمال تا زمان عبدالرحمانخان شامل نظامیان، مامورین دولتی و تعداد معدود خانوادهها و قبایلی بود که بهدلایل سیاسی به آن مناطق تبعید میشدند؛ اما در زمان امارت عبدالرحمانخان روند انتقال داوطلبانهی قبایل پشتون به شمال با تعیین مشوقهای مالی آغاز شد.
این تشویقها سبب شد که جمعیت پشتونها در شمال طی سهسال هشت برابر افزایش یابد، یعنی از سال ۱۸۸۵ تا ۱۸۸۸ از ۳۵۰۰ خانواده به ۴۰هزار خانواده رسید.
این پروژه در زمان امیرحبیباللهخان و در محوریت محمود طرزی زیر چتر ایدیولوژی ناسیونالیسم افغانی هستهگذاری شد؛ اما این پروژه جنبهی عملی پیدا نکرد تا آنکه روند انتقال قبایل پشتون بهسوی شمال افغانستان در دوران سلطنت امانالله با وضع «نظامنامهی ناقلین بهسمت قطغن» در سال ۱۳۰۱ خورشیدی شکل قانونی گرفت.
گروه طالبان درحال حاضر ادامهی همان سیاستهای ناتمام قومی عبدالرحمن و امانالله را دنبال نموده و هیبتالله میخواهد با تکمیل این پروژه جایگاه خاصی در میان قبیلهی پشتون بهدست آورد.