نویسنده: ادیب محمدی
غصب علفچرها، زمینهای زراعتی، مناطق تحت آب و مساعد برای دامداری و زراعت، کوچ اجباری و تصرف خانههای اقوام غیرپشتون، بهخصوص در شمال افغانستان، به عنوان یک ستم تاریخی از زمان عبدالرحمن خان با قتل عام هزارهها آغاز و تا اکنون این ستم با استفاده از نظامنامهی کاذب ناقلین به سمت قطغن ادامه دارد. تداوم این فرایند نامیمون در طول تاریخ افغانستان امنیت، محیط زیست و نظم اجتماعی را در شمال افغانستان به خصوص در سالهای پسین برهم زده است. نظامنامهی ناقلین به سمت قطغن یکی از اسناد مکتوبی است که این روند شوم را تسریع بخشید و اشغال این مناطق را قانونی و سیستماتیک ساخت که در هر دورهی تاریخی ما شاهد تحقق آن بودهایم
تصویب و ماهیت نظامنامهی ناقلین
از نام و متن نظامنامهی ناقلین به سمت قطغن پیداست که این سند به عنوان یکی از اسناد مکتوب اشغال زمینها و مناطق مسکونی اقوام غیرپشتون میباشد. این نظامنامهی شوم در زمان امانالله خان در ۴ میزان ۱۳۰۲ که تجددگرایی و ناسیونالیسم ملی از شعار اساسی او بود. پس از تصویب شورای موظف توسط دستگاه سلطنتی به چاپ رسید. همانگونه که در مقدمه اشاره شد، این نظامنامه توسط امانالله خان به منظور اشغال و غصب زمینهای مردم شمال تصویب شده بود که متاسفانه براساس آن، مناطق زیادی در شمال افغانستان اشغال و نظم اجماعی تقریباً برهم خورده است. از این خاطر امانالله خان به عنوان چهرهی شناخته شده است که فرایند تبعیض و بیعدالتی را در کشور سیستماتیک ساخت. بدین منظور، طرفداران امانالله خان به دلیل همتباربودن و نیز قباحتزدایی از سیاستهای اشغالگرانه و اشتباهات سیاسی او در تاریخ، او را شاه تجددگرا میدانند و بر این باور اند که نظام شاهی امانالله برمبنای ناسیونالیسم ملی و مدرنیسم غربی شکل گرفته بود. اما قضیه برعکس بود و نظامنامهی ناقلین او بیانگر این است که ناسیونالیسم ملی او، همان ناسیونالیسم قومی یا پانافغانیسم میباشد که تا اکنون این فرهنگ تقلب وجود دارد. ناسیونالیسم ملی امانالله خان در واقع همان ناسیولیسم مورد نظر محمود طرزی بود که بر محور مسایل قومی میچرخید؛ یعنی این ناسیونالیسم شبیه همان پانترکیسم اتاترک در ترکیه بود که اینجا به نحوی پانافغانیسم به نام ناسیونالسم ملی در قالب نظامنامهی ناقلین به گونهی غیرمستقیم شکل گرفت. عمدهترین اهداف تصویب این نظامنامه، تصفیهی قومی و نابودی هویتهای غیرپشتونی بهمنظور تقویت پانافغانیسم یا به تعبیر دیگر پشتونیسم قومی و از سوی دیگر تصرف خانههای مسکونی و زمینهای زراعتی مردم شمال و محدسازی ساحهی زندگی آنان بود.
بنابراین، نظامنامهی ناقلین به سمت قطغن از جمله قوانین بود که امانالله خان با استفاده از آن زمینهی اشغال سیستماتیک زمینهای شمال افغانستان را مساعد ساخت. این قانوننامه اولین پایههای تبعیض و بیعدالتی و برهمزدن نظم جمعیتی در شمال افغانستان را پیریزی کرد و نتایج فاجعهبار آن تا امروز ادامه دارد و طعم تلخ آن را نسل امروز میچشد.
قابل یادآوری است که اشغال و تصرف زمینهای غیرپشتونها و تصفیهی قومی از زمان عبدالرحمن خان آغاز شده بود و امانالله خان با تصویب نظامنامهی ناقلین به سمت قطغن، این مساله را به نحوی قانونی ساخت و تمام رهبران پشتونتبار در دورههای مختلف تاریخی این سرزمین از نادر غدار گرفته تا ظاهرشاه، کرزی، اشرف غنی، ملا محمد عمر و نیز امروز ملا هیبتالله رهبر قومی طالبان از این قانون نیز قاطعانه پیروی کردند.
مواد نظامنامه
بندهای مختلف این نظامنامه نشان میدهد که تفکر پانافغانیسم افغانستان، از همان روز اول تا اکنون دنبال حذف هویتهای قومی و اشغال ملکیتهای غیرپشتونها بوده و میخواستند با استفاده از این نظامنامه، همه اقوام غیرپشتون را بیوطن ساخته و قبایل پشتون را جایگزین آنان نمایند و حتا سند قانونی آن را به دست خود سران غیرپشتون امضاء نمایند. چنانچه در بنده اول این نظامنامه آمده است: «کسانی که از اهالی ولایت کابل و حکومتهای اعلای مشرقی و جنوبی به زمینداری در قطغن راغب باشند و روانه قطغن میشوند، نائبالحکومت قطغن و مدیر زراعت قطغن فوراً برای سکونتشان مطابق مواد این نظامنامه مکلف و موظف شمرده میشود.»
از مواد اول این قانوننامه دو مساله را واضح میتوان دریافت نمود: اولا ادبیات و شیوهی بیان این ماده نشان میدهد که امانالله خان کاملا در صدد اشغال و به تصرف ملکیت تمام غیرپشتونهای افغانستان به زور و تقلب بوده و پشتونها را صاحبان اصلی این سرزمین میدانسته و از سوی دیگر این ماده بیانگر این است که بزرگان و سران محلی غیرپشتون بهخصوص در شمال افغانستان، نقش غلام را داشتهاند و مجبور بودند که همواره به طبل شاه میرقصیدند که متاسفانه این مساله تا هنوز هم کماکان وجود دارد و هستند کسانی که غرور و شجاعت مردمش را به زمین زد و به خاطر حفظ و جایگاه خودش دست به معامله میزنند. مطابق مادههای دوم و چهارم این نظامنامه، سران پشتون در قدم اول دنبال غصب مناطق تحت آب بودند و در قدم دوم مناطقی را تحت نظر داشتند که امکان آبرسانی را داشته باشد و در گام سوم مناطق علفچرها را زیر نظر داشتند. چنانچه در مواد دوم و چهارم این نظامنامه چنین آمده است:
ماده۲: «مطابق نظامنامهی تفریق وظایف حکام، مدیریت زراعت قطغن قبل از رسیدن ناقلین زمینهای قطغن را به نظر دقت گرفته و برای اسکان ناقلین استحضارات اولیه را اجرا میدارد، ازآن جمله زمینی که حالا آب داشته و برای اسکان ناقلین تیار باشد، مشخص میکند و تعداد نفری ناقلین را که درین زمینها سکونت و گذاره کرده میتوانند تعیین میکند.»
ماده۴: «علاوه برزمینهایی که به تحت جوی آب میباشند، نائبالحکومه و مدیر زراعت قطغن مکلف و موظف هستند که سررشتهی نهر امام صاحب و امثال آنرا نیز ملاحظه میکنند، نائبالحکومه بذریعهی مدیر زراعت قطغن پیمایش انهاری را که جدید کشیده میشود تعیین میدارد و برای کشیدن انهار مذکور بذریعهی وزارت تجارت تخصیصات لازمه منظوری حاصل میدارد.»
در این نظامنامه برنامهی اسکان پشتونها در شمال افغانستان، طوری طراحی شده است که دولت در همکاری حاکمان محلی مکلف است تا تمام مراحل انتقال و اسکان را قانونی و از طریق ادارات دولتی انجام دهد تا بتواند ناقلینی که به سمت شمال افغانستان انتقال میشوند، داری اسناد منظم حقوقی باشند. چنانچه در ماده پنجم نظامنامه چنین صراحت دارد:
ماده۵: «بعد از منظوری تخصیصات مدیریت زراعت تاریخ افتتاح و اختتام کار و مقدار زمین و مقدار گنجایش تعداد نفوس را بصوابدید نائبالحکومه تعیین میدارد، و بعد از اختتام کار مطابق تفصیلات فوق از اختتام کار و مقدار زمین و مقدار گنجایش تعداد نفوس بوزارت داخلیه اطلاع میدارد. وزارت داخلیه نیز موافق تفصیلات فوق حصص ولایت کابل و حکومتیهای اعلای سمت مشرقی و جنوبی را مشخص کرده برای والی ولایت کابل و حکام اعلای سمت مشرقی و جنوبی اخبار مینماید. والی کابل و حکام سمت مشرقی و جنوبی مطابق اطلاع وزارت داخلیه برای اهالی متعلقه حکومت خود اشتهار کرده مطابق تفصیلات این نظامنامه کسانی که آرزوی زمینداری قطغن را داشته باشند آنها را بطرف قطغن روانه میدارند. ویک سند بنام نائبالحکومهی قطغن از طرف والی کابل یا حکام اعلای سمت مشرقی و جنوبی که تعداد نفوس وجای سکونت سابقهء شان مندرج باشد، برای اشخاصیکه به علاقه قطغن میروند داده میشود، همچنان یک راپورت نفری مذکور را بوزارت داخلیه میدهند.»
همچنان تصرف و غصب زمینهای زراعتی مردم بومی و اصیل شمال افغانستان، یکی دیگر از مواد نظامنامهی ناقلین به سمت قطغن میباشد و علاو بر توزیع زمین امتیازات ویژه و زیادی برای ناقلین در این قانوننامه در نظر گرفته شده است. در بند اول ماده ششم چنین تذکر رفته است:
«الف: برای هر فرد ذکور و اناثیه خانهو اری که هفتساله و یا بالا باشد فی نفر هشت جریب زمین آبی از اراضی که برای ناقلین مخصوصو معین میشود در علاقه و نواحی حکومت قطغن داده میشود.»
مواد ذکر شده و مواد دیگر این نظامنامه نشان میدهد که نظامنامهی ناقلین به سمت قطغن به مثابهی قانون اشغال سرزمینهای مردم شمال بوده و تمام سران و رهبران پشتون از بدو تصویب این قانون تا اکنون قاطعانه از این نظامنامه پیروی کردند و مواد آن را تطبیق نمودهاند.
نتایج و جمع بندی
در کل نظامنامهی ناقلین به سمت قطغن، یکی از قوانین غیرعادلانه و تبعیضآمیز است که در واقع طرح منظمی برای غصب قانونی و سیستماتیک ملکیتهای مردم شمال افغانستان میباشد. عمدهترین دلایل تصویب این نظامنامه اولا تصرف ملکیتهای شمال افغانستان به خاطر آب و هوای این مناطق و مساعدبودن زمینهی زراعت و دامداری و گام دوم برهمزدن جمعیتی در این جغرفیا میباشد تا پشتونها در آینده بتوانند بر تمام افغانستان تسلط داشته باشند. از سوی دیگر مواد این نظامنامه نشاندهندهی آن است که رهبران پشتونها صاحبان اصلی این سرزمین خود را میدانند و دیگران را مهاجر فکر میکنند. پشتونها در این حالت به خود حق میدهند که هر وقت خواسته باشند تصمیم بگیرند که با مردم غیرپشتون در این سرزمین چه کاری بکنند. درحالی که صاحبان اصلی این سرزمین اولا تاجیکها و بعدا اوزبیکها میباشند. آنچه که اکنون برای شوونیستهای قومی غرور کاذب داده است، ریشه در تصویب این نظامنامه کاذب دارد.
بیشتر بخوانید: