نویسنده: دریا محبی[۱]
مقدمه
پس از نزدیک به دو سالی که حکومت طالبان در افغانستان مستقر شده است، محدودیتهای زیادی با فرمانهای رهبری طالبان بر زنان و شهروندان افغانستان وضع گردیده است. وضع کردن همه قوانین از آدرس دین در یک جامعهای مرد سالار بدون شک بر زنان جامعه بیشتر از چیزی که تصور کنیم سخت میگذرد. حذف زنان از اجتماع سنگینترین مجازات روحی است که میتوان بر آنها وارد کرد. گرفتن تمام حقوق زنان و نادیده گرفتن بیستسال زحمت و دستاوردهای یک قشر بزرگ از جامعه بدون شک عواقب ناگواری را بهدنبال خواهد داشت. در یک جامعهای که زنان حق کار حق آموزش حتا حق بیرون رفتن از خانه را نداشته باشند چطور میتوان زنان آن جامعه را زنده پنداشت!؟ در یک جامعهای مرد سالاری که فقط به زن به با نگاه جنسیت میبینند چگونه انتظار میرود بیشتر از هرچیزی دیگری به انسان بودن زن احترام بگذارند؟
سیاست طالبان در برابر زنان
در نزدیک به دوسالی که طالبان قدرت مطلق را در افغانستان بهدست گرفتند، اکثر فرمانهای رهبر طالبان به زنان افغانستان اختصاص داشته است؛ بهعبارت دیگر، زنان در افغانستان به دغدغهی بزرگ سیاستمداران و حاکم این سرزمین تبدیل شده است. هر زوی که میگذرد، فرمانها و محدودیتهای کمپیشینهای بر زنان در این کشور وضع میگردد. طالبان در افغانستان با یک روایت مردسالار و زنستیز از دین و آموزههای الهی، بر زنان و دختران چنان سخت میگیرند که تاریخ نمونه آن را سراغ ندارد؛ بخش عظیمی از این محدودیتها بر زنان در برابر آموزهها و نصوص قرآن و روایت پیامبر قرار دارد که مهمترین آن، محرومیت زنان از آموزش و تحصیل است. تفکر تحجرگرایانهی طالبان در پرتو روایت مردانه از آموزههای دینی باعث شده است که زنان و دختران افغانستان بهگونه مطلق از جامعه سیاسی افغانستان حذف شوند. بهطور کلی، آنچه بر زنان افغانستان تحت حاکمیت طالبان میگذرد، منطقه و جهان را شوکه کرده است و اما اینکه چرا جهان تصمیم جدی و عملی را در این راستا اتخاذ نمیکند، جای پرسش است.
فرمانهای برای محدودیت زنان افغاسنتان
در میان فرمانهای رهبری طالبان برای محدودهای کردن زنان در افغانستان صادر شده است، به پنج فرمان مهمی که زنان را منزوی و به حاشیه کشانیده است، اشاره میکنم؛
فرمان نخست: مسدود شدن مدارس بالاتر از کلاس ششم به روی دختران که پس از صادر شدن این فرمان، دختران صنوف شش به بالا، از رفتن به مکتب و نهادهای آموزشی محدود شدند.
فرمان دوم: مسدود شدن دانشگاه به روی دختران، دومین فرمانی زنستیزانهی طالبان در برابر زنان افغانستان بود که بر اساس این فرمان تمام دخترانی که در حال تحصیل و همچنان کسانیکه در آستانهای ورود به دانشگاه بودند، از رفتن به دانشگاه منع شدند و این تصمیم طالبان با واکنشهای زیادی در سطح منطقه و جهان مواجه شد.
فرمان سوم: مسدود شدند پارکها و ورزشگاه به روی زنان، این سومین فرمانی بود که به منزویشدن زنان در افغانستان منتهی شده است و بر اساس این فرمان تمام پارکهای تفریحی و روزشگاههای که متعلق به زنان بود، مسدود شد.
فرمان چهارم: زنان بدون محرم حق سفر ندارند؛ بهرغم همهای چالشهای این تصمیم طالبان و انتقادات موجود، این تصمیم همچنان عملی میشود. البته این فرمان شامل سفرهای داخلی و خارجی میشود و زنان در تمام سفرهای خود باید محرم شرعی خود را داشته باشند.
فرمان پنجم: بستن آرایشگاه زنانه، عمدهترین فرمانی که دست زنان را از کار و درآمد مستقلانه کوتاه کرد پس از ممنوعیت کار در سازمانهای غیر دولتی، بستن آرایشگاه زنانه بود که در آن زنان زیادی کار میکردند تا هزینههای زندگی خود را تامین کنند.
این دوسالی که طالبان بر افغانستان حکومت میکنند، زنان افغانستان را به اندازه صدها سال پژمرده و ضعیف کرد دو سالی تهوع آوری که فقط درد اشک شکنجه فقر و بدبختی دیگر چیزی را بدنبال نداشت. اینکه هرشب بخوابی و فردایش با یک خبری جدید علیه خودت بیدار شوی میفهمی چقدر این مدت بر زنان افغانستان سخت و دلگیر گذشته است. برایند این همه محدودیت و محرومیت برای زنان و جامعه افغانستان، بلند رفتن آمار خودکشی در میان زنان، افزایش آمار افسردگیها و چالشهای روانی زنان و ازدواجهای اجباری و گاهی زیر سن است و در پرتو این واقعیت، آینده افغانستان و زنان این سرزمین تیره و تار مینماید.
نتیجهگیری
بهعنوان جمعبندی و نتیجهگیری بحث، جامعه جهانی و سازمانها و نهاهای حقوقبشری اگر به افغانستان و زنان این کشور توجه جدی نکند، وضعیت از این هم بدتر خواهد شد و فاجعه انسانی به معنی واقعی کلمه در این جامعه اتفاق خواهد افتاد. محرومیت نیمی از جامعه از حقوق ذاتی و بشریشان، پیامد ناگواری به جامعه دارد. در یک جامعه بدون حضور زنان، خشونت و ستیز فراگیر خواهد شد و جنگ و بیثباتی سیاسی مداوم را برای افغانستان رقم خواهد زد.
[۱] روزنامهنگار و پژوهشگر اموزنان