نویسنده: یعقوب یسنا
نوشتار/خط چهرهی مکتوب زبان است. همانگونه که زبان از مجموعهی اصول و قواعدی بنام «دستور زبان» پیروی میکند، خط نیز باید پیروی اصول وضوابطی باشد. مجموع این اصول وضوابط را «دستور خط/نوشتار» نامیدهاند.
خط پارسی یکی از نوشتارهای رسمی افغانستان و منطقه است. اسناد رسمی، مکاتبات، کتابهای علمی وپژوهشی وکتابهای درسی به این خط نوشته میشود که پیشینهی بیشتر از هزار سال دارد. طبعا چنین خطی باید قواعد وضوابطِ معلوم و مدون داشته باشد تا همگان با رعایت آن، هویت خط را تثبیت کنند و محفوظ بدارند.
در خط پارسی میان اهل نظر، اختلافِ سلیقه وجود دارد و تا اندازهای میتوان با این سلیقه مدارا کرد، اما در نگارش علمی بهتر استکه رسمخط و نوشتار یکدست و شناختهشدهای را رعایت کنیم.
نگهداری چهرهی خط و الفبا
حفظ چهره وصورت خط در تامین و حفظ پیوستگی فرهنگی زبان، نوشتار وادبیات نقش اساسی دارد. نباید شیوهای را برگزید که چهرهی خط پارسی به صورتی دیگرگون شود که مشابهت خود را با آنچه درگنجینهی زبان پارسی دارد از دست بدهد و متنهای کهن برای نسل کنونی و نسلهای آینده نامانوس و ناآشنا شود. طوریکه در تاجیکستان صورت خط پارسی تغییر کرد، به جای آن از صورت خط روسی استفاده میشود. بنابراین نسل کنونی تاجیک، نمیتوانند متنهایی به خط پارسی دری را بخوانند، درحالیکه به پارسی سخن میگویند اما با خط روسی مینویسند.
وضع سه قاعده برای جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی
جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی کلمهها امری ضروری است، اگر رعایت نشود، سبب بدخوانی و ابهام میشود.
در نگارش پارسی سه اصل را در نوشتن کلمهها رعایت باید کرد: جدانویسی (یک اسپیس)، پیوستهنویسی (بدون اسپیس) و نیمفاصلهنویسی (کنترول + شیفت + ۲). اما مهم این استکه جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی را بنابر کدام قواعد رعایت و اجرا باید کرد؟
اگر بخواهیم جدانویسی، نیمفاصلهنویسی و پیوستهنویسی را رعایت کنیم، قاعده و قانونی باید وضع کرد. این قاعده و قانون را باید از ساختِ منطقی واژهسازی زبان پارسی استخراج کرد. در صورتیکه نتوانیم قاعده و قانونی وضع کنیم، درغیر آن هرگونه پیشنهاد و ابراز نظر، سلیقهای خواهد بود.
مشکل این استکه ما همیشه دو قطبی عمل میکنیم، یا کاملا جانب سنت استیم که به این جانبداری سنتزدگی گفته میشود یا ندانسته، شیفتهی آوانگاردیسم و پستمدرنیسم میشویم که این جانبداری، ایسمزدگی است. بهتر این است با درک عقلانی مدرن از سنت، امکان، ظرفیت و بهسازیهای مدرنیت و نوگرایی را باید پذیرفت.
نوشتار و خط پارسی پیشینهی هزار ساله دارد. بنابراین هرگونه نوگرایی در خط پارسی بایستی با شناختِ قاعده وقواعدِ واژهسازی و ساختمان واژههای زبان پارسی و با فهمِ جنبههای زیباییشناسانه و حفظ خط و نوشتار پارسی اما با امکان و سهولتهای کیبورد (حرفنگار) کمپیوتر باید صورت بگیرد.
اگر این دو مورد را در نظر نداشته باشیم و نتوانیم بنابر درکِ فرهنگی خط پارسی و بنابر شناختِ ساختِ دستوری واژهسازی و ساختمان واژههای زبان پارسی، قانون و قاعده وضع کنیم، نمیتوانیم پیشنهاد اصولی وساختمندی برای جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی واژهها ارایه کنیم.
زبان پارسی از زبانهایی استکه بر اساس پیوند و… واژههای جدید میسازد. در زبان پارسی سه گونه واژه داریم: ساده (بسیط)، ساخته (مشتق) و آمیخته (مرکب). بنابراین قاعدهی جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی بر اساسِ ساختِ قواعدِ دستوری این سه گونه واژه باید تنظیم شود.
من بنابر ساختمان و ساختِ واژهسازی واژههای زبان پارسی قاعدههایی را برای اینکه چرا و چگونه جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی را اعمال کنیم، وضع کردهام. پس از چند سال خطا و آزمون به این نتیجه رسیدم که این قاعدهها را وضع کنم.
قاعدههایی را که من وضع کردهام با قاعدههای شورای گسترش زبان فارسی ایران متفاوت است. شورای گسترش زبان فارسی جدانویسی، نیمفاصلهنویسی و پیوستهنویسی را بیشتر بر اساس سنت خط زبان پارسی درنظر گرفته است، اما من مشخصا بر اساس ساختمان واژههای زبان پارسی، قاعدههای جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی را در نظر گرفتهام.
قاعدهی نخست: جدانویسی کامل بین واژهها صورت میگیرد (واژه یک واحد لغوی استکه معنای مستقل و اعتبار دستوری دارد. اسم، صفت، ضمیر، قید، فعل و… است). بنابراین بین واژهها باید جدانویسی کامل (یک اسپیس) رعایت شود.
«فرید آرایشگر در مهمانخانه است.» بین واژههای «فرید، آرایشگر، در، مهمانخانه، است» باید جدانویسی کامل رعایت شود. زیرا هر کدام آنها به تنهایی یک واژه استند.
«در» یک واژک بسته است، اما درصورتیکه در جمله استقلال کاربردی خود را نسبت به واژههای دیگر داشته باشد، باید در نوشتن آن جدانویسی کامل رعایت شود.
«فرید» واژهی ساده است. «آرایشگر» واژهی ساخته (آرایش+گر) استکه از یک واژهی ساده و از یک پسوند (واژک بسته) ساخته شده است. «مهمانخانه» واژهی آمیخته (مرکب) استکه از دو واژهی ساده (مهمان+خانه) ساخته شده است. «است» فعل است. هر کدام این واژهها یک واژه استند که جدانویسی کامل (یک اسپیس) بین آنها باید رعایت شود.
قاعدهی دوم: حرفهای واژههای ساده پیهم یا پیوست نوشته میشوند. مانند واژههای «حقیقت، فضیلت، پدر، شهر، رفتار، گفتار، سخن، روز، دیدار، کار، درخت و…».
قاعدهی سوم: واژههاییکه ساده نیستند، بیشتر از یک بخش دارند، بخشها و اجزای آنها (درصورتیکه حرف آخر اجزای واژه با هم بچسپند) بدون استثنا باید با رعایت نیمفاصله نوشته شوند. منظور از واژههای دارای اجزا واژههای ساخته (آرایشگر، نگهبان و آهنگر) و آمیخته (وزارتخانه، مهمانخانه و سلطنتطلب) استند و درصورتیکه این اجزای آنها نیمفاصله رعایت نشود، حرفهای آخر اجزای آنها به هم میچسپند: «مهمانخانه، روزنامهنگار، گلزار، حقیقتیاب، شبتاب، پایاننامه و…» اجزای این واژهها را باید با نیمفاصله بنویسم: «مهمانخانه، روزنامهنگار، گلزار، حقیقتیاب، شبتاب، پایاننامه و…»
واژههاییکه دارای اجزا استند، اما حرفهای آخر اجزای آنها با هم نمیچسپند، نیاز به نیمفاصلهنویسی ندارند، زیرا با هم نچسپیدهاند: «روزگار، روزنامه، کارزار، کشورداری، مرزبان و…» اگر اجزای واژهها را با نیمفاصله بنویسم در شناخت ساختمان واژه و در آموزش واژه به ما کمک میکند، زیرا میدانیم که واژه چند بخش دارد و از پیوند چند واژک و واژه ساخته شده است.
در گذشته اجزای چنین واژههایی یا با فاصله (جدایی کامل) یا پیوست نوشته میشدند. اینکه در گذشته با فاصله یا پیوست نوشته میشدند، سهولت کیبورد کمپیوتر فراهم نبود، اکنون آسانسازی (سهولت) حرفنگار کمپیوتر (کیبورد) فراهم است. بنابراین با استفاده از حرفنگار کمپیوتر میتوان اجزای واژهها را با نیمفاصله نوشت.
اجزای واژههای ساخته و آمیخته (درصورتیکه حرف آخر اجزا با هم بچسپند) همه شامل نیمفاصلهنویسی میشوند. واژهی «دلنشین» را «دلنشین» ننویسیم. واژهی «دلشده» را «دلشده» ننویسیم. واژهی «بیکار» را «بیکار» ننویسم. واژهی «همسر» را «همسر» ننویسم. واژهی «دانشگاه» را «دانشگاه» ننویسیم. واژهی «دانشکده» را «دانشکده» ننویسیم. واژهی «همراه» را «همراه» ننویسیم. واژهی «همنوا» را «همنوا» ننویسم. واژهی «بینوا» را بینوا» ننویسیم. واژهی «همشیره» را «همشیره» ننویسیم. واژهی «خدمتگار» را «خدمتگار» ننویسیم. واژهی «دانشسرای» را «دانشسرای» ننویسیم.
زیرا اجزای این واژهها با هم پیوند یافتهاند و واژههای نو و تازهای را ساختهاند. هر جزیی از این واژهها در زبان و در دستور زبان هویت مستقل و جایگاه دستوری خود را دارند. بنابراین درست این استکه برای رعایت ساختمان واژه، برای درک واژهسازی و برای شناخت اجزای واژه، اجزای واژههای ساخته و آمیخته باید با نیمفاصله نوشته شوند. به طور مثال، چرا واژهی «بهتر» را «بهتر» ننویسیم؟ برای اینکه «به» یک واژک باز (ساده) است، «تر» یک واژک بسته و صفتساز است. بنابراین «بهتر» یک واژهی ساخته استکه دو جز دارد. در زبان پارسی هنوز «به» به تنهایی کاربرد دارد: «از شما به نباشد، احمد دوست من است.»
شورای گسترش زبان فارسی بنابر سلیقهی زیباییشناسی سنت خط فارسی گفته استکه «هممنزل» را «هممنزل» بنویسید، اما «همنشین، همدل، همکار و…» را «همنشین، همدل، همکار و…» بنویسید. درحالیکه ساخت واژهسازی و ساختمان واژهی «هممنزل و همنشین» یکی است. اعمال چنین سلیقههایی به این تعبیر که سنت زیباییشناسی خط و نوشتار پارسی در نظر گرفته شده است، گیجکننده و سادهانگارانه است.
شورای گسترش زبان فارسی روش نگارش واژههای فارسی را قاعدهمحور نه، بلکه واژهمحور مورد بحث قرار داده است. مثلا تعدادی از واژههاییکه هجا کم دارند، گفته شده پیوست نوشته شوند و تعدادی از واژههاییکه حرف آخر یک جز واژه با حرف آغاز جز دیگر واژه همسان است، گفته شده با نیمفاصله نوشته شوند: هممنزل. زیرا «م» تکرار شده است.
چنین بحثهای نگارشی واژهمحور را کسی یاد نمیگیرد و نمیداند، زیرا نگارش هر واژهای طبق سلیقهی زیباییشناسانهی هیات علمی شورای گسترش زبان فارسی تفاوت میکند، با میلیون واژهی زبان فارسی بایستی میلیون برخورد سلیقهای داشت و مهمتر از همه پیشنهادهای نگارشی شورای گسترش زبان فارسی بر اساس ساخت دستوری، ساخت واژهسازی و ساختمان واژههای زبان پارسی صورت نگرفته است.
اگر برای جدانویسی، نیمفاصلهنویسی وپیوستهنویسی طبق چند قاعدهی مشخصی عمل نشود و برای نوشتن هر واژهای برخورد جداگانه و سلیقهای صورت بگیرد، نمیتوان در نوشتن هزاران واژه به نتیجهی نسبتا مطلوب و مشترکی دست یافت.
بنابراین بهتر این استکه برخورد ما برای چگونگی پیوستهنویسی، جدانویسی و نیمفاصلهنویسی طبق تعریف چند قاعده، تقلیلگرایانه باشد. یعنی ساخت و ساختمان واژهها را مشخص باید کرد، بعد طبق آن ساخت و ساختمان، چگونگی نوشتن صدها واژه را به چند قاعدهی خاصی تقلیل داد. قاعدهها باید ساده باشند. سه قاعدهای را که من درنظر گرفتهام: واژههای ساده حرفهایش سرهم و پیوسته نوشته میشوند: روز، دل، پدر، مادر، درخت، سنگ، گل … . واژههای ساخته (دلگیر، گلزار، رُفتگر، دانشگاه و…) و آمیخته (مهمانخانهدار، وزارتخانهها، گلگشت، دولتزن، دولتمرد، دولتدارها و…) که دارای اجزا استند یعنی از چند واژهی ساده و پیشوند و پسوند ساخته شدهاند، بین اجزای آنها نیمفاصله رعایت میشود. بین واژهها جدانویسی کامل (یک اسپس فاصله) درنظر گرفته میشود: من با مهمانخانهدار ریاستجمهوری صحبت کردم.