نویسنده: یعقوب یسنا
تحقیق و پژوهش سبب تولید دانش میشود. رشد و توسعهی علم در همهی رشتهها نتیجهی پژوهش و تحقیق دانشمندان است. به این دلیل پژوهش را مادر علم گفتهاند. پژوهش اندیشه و نگرش انسان را نسبت به واقعیات و حقایق موجود اصلاح میکند، توانایی انسان را در پیشبینی حوادث و پیشگیری یا کنترل حوادث افزایش میدهد، انسان را به ساختن ابزار برای زندگی بهتر قادر میسازد و موجب پیشرفت و توسعهی جوامع و کشورها میشود.
معیار توسعهی کشورها در روزگار کنونی بر اساس کمیت و کیفیت پژوهش در نظر گرفته میشود. میزان سرمایهگذاری کشورهای توسعهیافته در امر پژوهش نسبت به کشورهای توسعهنایافته یا درحال توسعه، بسیار زیاد است. بنابراین سرمایهگذاری برای پژوهش در هر کشوری بیانگر توسعهیافتگی آن کشور است.
پژوهش و تحقیق باید به صورت متوازن در رشتههای علوم چه ساینسی و چه اجتماعی صورت بگیرد. اگر فقط در یک رشته، تحقیق صورت بگیرد و در رشتههای دیگر تحقیق صورت نگیرد، با علوم برخورد نامتوازن میشود. این برخورد نامتوازن بر توسعهی کلی جامعه تاثیر منفی میگذارد. یعنی در بخشی از جامعه توسعه صورت میگیرد اما در بخشهای دیگر جامعه توسعه صورت نمیگیرد. توسعهی واقعی توسعهای استکه متوازن باشد و سبب تحول و تغییر در همهی ساختارهای جامعه: صنعتی، فرهنگی، اجتماعی، هنری و… شود.
تحقیق و پژوهش معمولا در مقالههای علمی-پژوهشی و رسالههای علمی ارایه میشود که مقالهها و رسالهها از آدرس دانشگاهها و موسسههای تحقیقاتی-پژوهشی در مجلههای معتبر علمی نشر میشوند. هر مقاله و رسالهی علمی-پژوهشی، مشکلی را شناسایی میکند، مشکل را به مساله تبدیل میکند، بعد برای رفع مساله راهحل ارایه میکند.
توسعه و پیشرفت جوامع را نتیجهی تحقیق و پژوهش موسسههای علمی-تحقیقاتی دانستیم. اکنون بهتر است به این پرسش توجه کنیم که پژوهش و تحقیق چیست؟ آیا جست وجو در بارهی یک مفهوم مانند «سیاست، عدالت، انصاف و…» را در انترنت میتوان تحقیق گفت؟ آیا مطالعات روزمرهی افراد در زمینههای گوناگون تحقیق گفته میشود؟ آیا هر فعالیت فکری را میتوان تحقیق گفت؟ آیا به هر جست وجوگری میتوانیم تحقیق بگویم؟
تحقیق به معنای عام حقیقتیابیای استکه لازمهی آن جست وجوگری است؛ جست وجو برای رفع یک ابهام، برای فهم یک پدیده و مفهوم، برای پی بردن به چگونگی یا علت وقوع یک حادثه و… . همهی مردم روزانه با این موارد سر وکار دارند و کم یا زیاد به چنین اموری میاندیشند. چنین جست وجوگریای ویژگی و خصوصیت عام انسان است. یعنی انسان به صورت طبیعی موجودی جست وجوگر است. همین جست وجوگری انسان استکه انسان به تمدنی نسبتا پیشرفته دست یافته است. اما این جست وجوگریها را نمیتوان تحقیق به معنای خاص و علمی آن دانست و به این گونه افراد که شامل حال همهی انسانها میشود نمیتوان محقق، دانشمند و پژوهشگر گفت.
حقیقتیابی به معنای عام و حقیقتیابی به معنای خاص که در تحقیق و پژوهشگری مطرح است، تفاوت میکند. بنابراین حقیقتیابی به معنای خاص که تحقیق باشد، نیازمند دانش، روش علمی و پشتکار است.
با ارایهی چند تعریف، که پژوهشگران از تحقیق ارایه کردهاند، میتوان به ویژگی تحقیق پی برد. اگرچه از تحقیق تعریفهای زیاد ارایه شده استکه به نوعی باهم شبیهاند. در اینجا سه تعریف از تحقیق ارایه میشود تا با این دو تعریف بتوان جنبهها و ویژگیهای تحقیق را بررسی کرد.
«پژوهش، تجزیه و تحلیل نظاممند اطلاعات برای پاسخگویی به پرسشهای علمی است؛ به طوریکه به نوآوری بِانجامد.»
«تحقیق فرایندیست برنامهریزی شده، هوشیارانه، نظاممند و قابل اعتماد برای یافتن حقایق یا فهم عمیق مسایل».
«بررسی علمی و نظامیافتهی پدیدههای مختلف جهان با اعتبار و پشتوانهی نظری و با هدف پاسخگویی به یک یا چند مساله یا دستیابی به راهحل یک یا چند مشکل.»
واژگان کلیدی به کاررفته در این سه تعریف، ویژگیهای پژوهش علمی را بیان میکند. به بررسی واژگان کلیدی تعریفِ نخست پرداخته میشود:
تجزیه و تحلیل: تجزیه و تحلیل وظیفهی اصلی پژوهشگر است. نخست دادهها را در بارهی موضوع مورد پژوهش گردآوری میکند؛ این دادهها را تجزیه و تحلیل میکند؛ با تجزیه و تحلیل دادهها دادههای درست و نادرست را بنابر شواهد و دلایل تشخیص میدهد تا دادهها به اطلاعات تبدیل شوند؛ و سرانجام برای گشودن گرههای تحقیق از اطلاعات درست و معنادار استفاده میکند تا پاسخ مناسبی برای پرسشهای تحقیق ارایه کند.
نظاممند: تعبیر نظاممند به این معنا استکه تحقیق دارای اصول، قاعده و قواعد و روش است. بنابراین پژوهشگر باید از آغاز تا پایان به روش تحقیق پایبند باشد. زیرا روش و کار روشمند استکه تحقیق را به نتیجه میرساند. اگر تحقیق از روش برخوردار نباشد، نتیجهای در پی نخواهد داشت.
اطلاعات: اطلاعات، مواد و مواردی استند که پژوهشگر برای موضوع تحقیق گردآوری کرده است. ممکن یک پژوهشگر برای موضوعی، هزار مورد را یادداشتبرداری کرده باشد. اما این موارد را بررسی میکند و از بین همهی اطلاعاتیکه یادداشتبرداری کرده است، پنج صد مورد آنها برای موضوع تحقیق معنادار و مهم استند؛ پنج صد مورد دیگر برای موضوع تحقیق بنابر بررسی پژوهشگر زاید و اضافی استند که در تحقیق از آنها استفاده نمیشوند. بنابراین لازم نیست هرچه اطلاعاتی در بارهی موضوعی پیدا کردیم، در تحقیق خویش بگنجانیم. باید دانش و فهم پالایش اطلاعات را داشته باشیم. زیرا اطلاعات بدون تجزیه، تحلیل و بررسی، اطلاعات به معنای خاص نیستند، بلکه دادهها استند که اعتبار اطلاعات را ندارند.
پرسش علمی: اساس هر پژوهشی پرسش علمی است. هر تحقیق علمیای بر اساس پرسش علمی شکل میگیرد. پرسش علمی سوالی استکه تا هنوز به آن پاسخ داده نشده است، یا پاسخهای موجود در بارهی آن کافی نیستند. بنابراین هر تحقیقی باید برای پاسخگویی به پرسش علمی شکل گرفته باشد، در غیر آن تحقیق علمی نخواهد بود.
نوآوری: نوآوری مهمترین خصوصیت پژوهش علمی است. نوآوری ارتباط میگیرد به تحقیقات قبلیایکه در بارهی موضوع و مسالهای صورتگرفته است. پژوهشگر باید پیشینهی تحقیق در بارهی مساله و موضوعی مورد تحقیقش را بداند تا کار دیگران یا کاری را که دیگران پیش از او انجام داده است، انجام ندهد. در ادامهی تحقیقاتیکه در بارهی موضوع انجام یافته است، تحقیق کند و تحقیقات را به مسیر تازهای یا به پیش هدایت کند تا آیندگان در ادامهی تحقیق او تحقیق کنند.
نوآوری در پژوهش فقط به این معنا نیستکه پژوهشگر موضوع یا مسالهی تازهای را کاویده باشد. نوآوری عرصههای مختلفی دارد که بهبود روشها و رویکردها، ارایهی دیدگاههای نو، طبقهبندیهای تازه، کشف یا تولید ابزارهای پژوهشی جدید و الگوهای بدیع و نظریههای نو و… استند.
نتیجهی تحقیق به تولید علم میانجامد. بنابراین بهتر است بدانیم علم چیست؟ زیرا با شناخت چیستی علم استکه میتوان گفت تحقیق درست بوده، روش علمی و پیامد علمی داشته است. «علم دانستنیهای قابل سنجش، قابل استدلال و قابل اثبات بر اساس روشهای معتبر و قابل آزمون در بارهی پدیدهها و مفاهیم و روابط بین پدیدهها و مفاهیم است.»