نویسنده: سینا راشدی
نتایج کانکور دولتی اعلام شد. عبدالسلام حنفی، معاون نخستوزیر طالبان، ۱۳ سنبله در این مراسم حضور داشت. ملا حنفی تعداد شرکتکنندگان آزمون ۱۴۰۲ را بیشتر از سال قبل اعلام کرد. براساس خبرنامهی مرکز آزمون طالبان، محمود فرزند عبدالجمیل از استان فراه نفر اول کانکور افعانستان شد.
عبدالباقی حقانی، رییس ادارهی کانکور طالبان، میگوید که در سال جاری، ۸۸ هزار تن در این آزمون اشتراک کردند. از این میان، ۸۲ هزار تن آنان به دانشگاهها راه یافتند. شماری از متقاضیان باقیمانده، به موسسات نیمهعالی پذیرفته شدند. در همین حال، امروز نتایج کانکور مدارس دینی نیز اعلام شد. مدارس دینی پایگاه اصلی تربیت جنگجویان امارت طالبانی گفته میشود.
چندین مساله در این کانکور وجود دارد. با توجه به تجارب، اخبار منتشرشده از سوی طالبان، همیشه تحریف میشوند. آمار داوطلبان امسال، پایینتر از اعلام طالبان است. از اینکه میزان اشتراک متقاضیان را بیشتر از سال گذشته میدانند، فریب افکار عامه است. جعلکاری در انتقال پیام، جزو سیاست امارتیها محسوب میشود. شگاف میان دانشگاه و جامعه به حدی زیاد است که سابقه ندارد. این مساله خیلی روشن است. گزارشهای منتشرشده نشان میدهند که بیشتر از ۲۰۰ هزار تن در ۱۳۹۹ و ۱۷۹ هزار تن در کانکور ۱۴۰۱ اشتراک کرده بودند. فاصله کمی میان اشتراککنندگان امسال و سالهای قبل، بسیار زیاد است. در سالهای قبل ۲۰۰ هزار دانشجو در دانشگاههای دولتی افغانستان مصروف ادامهی تحصیل بودند که ۴۵ درصد را دختران تشکیل میدادند. ۳۰۰ هزار تن در دانشگاههای خصوصی مصروف آموزش بودند که ۵۰ درصد را دختران در بر میگرفت. حالا این رقم با کاهش چشمگیر در شمار اشتراککنندگان پسر و صفر شدن دختران مواجه است.
با سپری شدن هر سال، میزان علاقه به تحصیل، کمرنگتر میشود. از اینکه اسلام طالبانی در دانشگاهها تدریس نمیشود، عقدهی آنان نسبت به این مراکز، بیشتر است. اسلام با تفسیر این گروه، در مدارس دینی آموزش داده میشوند. بدین ملحوظ، از مدارس دینی بیشتر حمایت میکنند.
مسالهای دیگر در کانکور امسال، جای خالی دختران است. این جمعیت عظیم، کمکم اما جدیجدی از صحنه حذف میشوند. منطق بدوی طالب، با جهان امروز همخوانی ندارد. این گروه با روکش اسلامی و میراث پدرانشان، به هیچ ارزش انسانی پایبند نیستند. از اسد ۱۴۰۰ تا حال، دهها فرمان زنستیزانه منتشر کردند. در نظام اینها؛ شلاق و سنگسار، دره و سرکوب، وحشت و حذف رقیب مجوز دارد، اما بقیه امور حرام است. هر فرمان علیه زنان، نماد نفهمی و دشمنی صریح با زنان این سرزمین پنداشته میشود. تبعیض نظاممند علیه زنان و محرومیت از حقوق اولیهی این طیف جامعه، با هیچ اصول و موازین ملی و بینالمللی شباهت ندارد.
طالبان ادعای نظام اسلامی میکنند اما با آموزش زنان مخالف اند. درحالیکه بقیه کشورهای اسلامی، با آموزش زنان هیچ مشکل ندارند. ۵۸ درصد دانشجویان در مالزیا و ۴۹ درصد در مصر دختران استند. ۴۷ درصد در ترکیه و ۵۱ درصد در عربستان سعودی را دختران تشکیل میدهند. ۴۹ درصد در ایران و ۴۵ درصد دختران در دانشگاههای پاکستان درس میخوانند. قرائت دینی این گروه، در تناقض با اسلام قرار دارد. تفسیر سختگیرانه در برابر زنان، منطق و توجیه عاقلانه ندارد. خطمش طالبان نشان میدهد که بدبینی و تنفر نهتنها علیه این جریان قومی-مذهبی، بل نسبت به ارزشهای دینی افزایش یافته است. سیاستهای سرکوبگرانه از نشان دین، زمینهساز تنفر شهروندان از طالبان قرار گرفتند.
محکومیتهای بین المللی در برابر طالبان کارساز تمام نشد. سازمان همکاری اسلامی و اتحادیهی اروپا، بریتانیا و آلمان، فرانسه و ترکیه، ناروی و سعودی، پاکستان و شماری از کشورهای دیگر، ابراز نگرانی کردند. این کشورها با محکومکردن این سیاست طالبان، آیندهی افغانستان را تار و تیره میخوانند. با اینحال، جریان حاکم در افغانستان به واکنشهای داخلی و خارجی، اعتنا نکردند. بیاعتنایی این گروه، این کشور را به گور دستهجمعی آرمانهای زنان و دختران مبدل کرده است. فشارهای تبعیضآمیز و هدفمندانهی این گروه، تبعات چون جهل و ویرانی در قبال خواهد داشت.
عدم حضور دختران در کانکور ۱۴۰۲، بغضهای نهفته در گلوها را تازهتر ساخت. شلاقهای خونین، مانع تداوم دهها هزار دختر در دانشگاهها شدند. سربازان اصیل جنگهای استخباراتی، به جز تحقیر، ماموریت دیگر ندارند. با حذف زنان از دانشگاهها، در پی گسترش افراطگرایی از طریق مدارس دینی تلاش مستمر میکنند. افغانستان فاقد نظم سیاسی، زیر سقف افراطیت دینی، سختترین روزها را تجربه میکند. دختران و زنان این سرزمین از معدود گروههای اجتماعی استند که بیشترین آسیب را متقبل شدند. اگر وضعیت موجود دوام کند، جبران آن، کار ساده نخواهد بود.