نویسنده: یعقوب یسنا
آیا فکر کردهایم که ۶ روز هفته در ۹ ماهِ ۱۲ سال، کودکان خود را به مکتب برای چه میفرستیم و میخواهیم کودکان ما چه بیاموزند؟ در شرایط کنونی، خانوادهها و جامعهی جهانی دو نگرانی در بارهی کودکان افغانستان دارند: نگرانی نخست این استکه طالبان آموزش دختران را ممنوع کردهاند و نگرانی دوم در بارهی خود مکتب و شیوهی آموزشی استکه در مکتبهای زیر سلطهی طالبان فعالیت دارند.
پرسشها اینها استند که طالبان پسران را چه یاد میدهند؟ آیا آنچه در مکتبهای زیر سلطهی طالبان تدریس میشود، اصول و معیار آموزشی معاصر و علمی در آن رعایت میشود؟ یا اینکه کودکان در مکتبهای زیر سلطهی طالبان دچار شستوشوی مغزی میشوند و ایدیولوژیهای تندروانه به آنها تلقین و تدریس میشوند؟ درصورتیکه ایدیولوژیهای تندروانه به کودکان تلقین و تدریس شوند، آیندهی این کودکان چه خواهد شد؟
آموزش معاصر دارای چهار اصل اساسی استکه باید در تهیهِ نصاب آموزشی و در ارایهی درس این چهار اصل درنظر گرفته شوند: تفکر انتقادی، گفتوگو، همکاری و خلاقیت.
چارچوب ذهنی انسان در کودکی شکل میگیرد. طبعا خانواده، جامعه و بهویژه چگونگی آموزش در مکتب در نخستین شکلگیری ذهنیت ما تاثیرگذار استند. آموزش طوری باید ارایه شود به کودک امکان چارچوب ذهنی منطقی و انتقادی را فراهم کند که کودک رویدادها، مسایل و موضوعات را بدون دلیل و علتیابی و توضیح نپذیرد و توانایی پرسش سوال و انتقاد را داشته باشد. اگر آموزش، کودک را تسلیمپذیر بار بیاورد، کودک دچار بندگی ذهنی میشود. متاسفانه طالبان در مکتبها میخواهند کودکان رعیت و بنده بار بیاید. بنابر ایدیولوژی آموزشی این گروه، روحیهی پرسشگری و انتقادگری گناه است.
انسانها با گفتوگو جامعههای دموکراتیک، کثرتگرا و با مدارا را شکل میدهند. اگر افراد جامعهای اهل گفتوگو نباشند، آن جامعه دچار خشونت و جنگ میشود، زیرا با گفتوگو استکه تفاهم بین افراد جامعه صورت میگیرد. ما گفتوگو را در کودکی توسط آموزش در مکتب باید یاد بگیریم. بنابراین آموزش به کودک این امکان فکری و معرفتی را بایستی فراهم کند تا کودک اهل گفتوگو بار بیاید، نه اهل تحکم، زور و سلطه یا اطاعت و بندگی فکری و رفتاری.
آیا فکر کردهاید چرا انسان نسبت به جانوران دیگر برای رفع مشکلات در زندگی خود به راهحلهای موفقانه دست یافته است؟ شاید هر کدام ما نظرهای متفاوتی داشته باشیم، اما آنچه انسان را در زندگی موفق کرده و توانسته مشکلات را رفع کند و اجتماعهای بزرگ را شکل بدهد و مدیریت نماید، بنابر همکاری بوده است. همکاریای را که انسان توانسته بسیار به صورت گسترده ایجاد کند، هیچ جانوری دیگر نتوانسته به چنین همکاریای دست یابد. بنابراین انسان با همکاری مشکلات بشری را حل کرده است. اینکه انسان نسبت به جانواران دیگر در جهان امتیاز دارد، نتیجهی فرهنگ همکاری انسان در سطوح گسترده است. آموزش باید جنبهی همکاری را در فکر کودک تقویت کند تا کودک بتواند با دیگران همکاری کند و دیگران برای همکاری با خود فرابخواند. اما نصاب آموزشی طالبان انسانها را به کافر، مسلمان، دشمن و… دستهبندی میکند و دهها تعبیر منفی جنسیتی، فرهنگی، اعتقادی، مذهبی و… در بارهی انسانها ارایه میکند که به جای رواج فرهنگ همکاری به رواج نفرت و تعصب انسانها از یکدیگر و دشمنی با یکدیگر میپردازد.
خلاقیت استوار بر تفاوت فکر و نگرش است. احترام به تفاوت و حمایت از تفاوتِ فکر و نگرش در خلاقیت اصل است. اگر از تفاوت فکر و نگرش حمایت نشود، خلاقیتی صورت نمیگیرد، زیرا در نبود تفاوت همه باهم یکسان میشوند. طالبان تفاوت فکری را از نصاب آموزشی حذف کردهاند و میخواهند کودکان را طوری بار بیاورند که همه بدون فکر و تفاوت فکری اما دارای ایدیولوژی اعتقادی یکسان باشند و حتا در ظاهر نیز شبیهی هم باشند. بنابراین نصاب آموزشی طالبان انسانِ گلهوار، همسان و تابع پرورش میدهد. اگر دقت کنیم اختراعها و کشفهای علمی و دیدگاههای متفاوت عقلانی و فلسفی برای درک کثرتگرایی فرهنگی و اجتماعی نتیجهی خلاقیت، جستوجوگری و کنجکاوی انسان است. آموزش باید از تفاوت فکری حمایت کند و امکان خلاقیت را در کودک تقویت کند تا کودک کنجکاو و جستوجوگر بار بیاید. اگر افراد جامعه در شیوهی زندگی، در رفتار اجتماعی، در کار و شغل، در رابطهی خانوادگی و اجتماعی و در تخصص خلاقیت نداشته باشند، به این معنا استکه نظام آموزشی، نصاب آموزشی و خدمات آموزشی در کشور دچار مشکل بوده است.
این چهار اصل بنابر سال و سطح فکری کودک در تهیه نصاب آموزشی بایستی درنظر گرفته شوند. در نصاب آموزشی ما قبلا نیز این چهار اصل به صورت دقیق درنظر گرفته نشده بودند، اما تلاش وجود داشتکه این چهار اصل در نصاب آموزشی نهادینه شوند. متاسفانه با رویکار آمدن طالبان این چهار اصل آموزشی از نصاب آموزشی کنار گذاشته شدند و طالبان نصابی را ارایه کردند که از اساس مخالف این چهار اصل آموزشی است. بنابراین باید نگران باشیم و دقت داشته کنیم که فرزندان ما زیر سلطهی طالبان چه میآموزند؟!