خبرگزاری راسک: شماری از باشندگان استان بلخ در شمال افغانستان تایید میکنند که با تسلط دوبارهی گروه طالبان بر کشور میزان بیکاری و فقر در این استان افزایش چشمگیری داشته و مردم را نگران ساختهاست.
آنان به این باوراند که تعداد زیادی از مردم کارهای شان را از دست داده و از دو سال به اینسو در یک بیسرنوشتی و دشوارهای اقتصادی شب و روز خود را سپری میکنند.
با رویکارآمدن گروه طالبان در افغانستان صدها نهاد، سازمان و موسسهی ملی و بینالمللی از کار بازمانده و هزاران تن که بیشتر شان تحصیلات عالی دارند، بیکار شدهاند.
در کنار اینکه افراد کم سواد و بیسواد در استان بلخ اشتغال دایمی و پایدار ندارند، افراد تحصیلیافته نیز از نبود کار به شدت نگران استند و آیندهی شان را تاریک میبینند.
چوک (خیابان) شهرداری مزارشریف یگانه محل تجمع کارگران است که روزانه هزاران تن در آنجا گردهم آمده و انتظار کار روزمزد هستند اما کار مناسب وجود ندارد.
در میان این کارگران روزمزد جوانان تحصیلیافته و دانشگاهی نیز استند که پیش از حاکمیت گروه طالبان در سازمانها و یا نهادی مشغول کار بودند اما اکنون بیکار شدهاند.
احمد فهیم نیکزاد یکی از جوانان تحصیلیافتهی استان بلخ است. وی پیش از این با یک موسسه به عنوان کارمند اداری و مالی کار میکرد اما با سقوط نظام جمهوریت این موسسه بستهشده و کارمندان آن به شمول آقای نیکزاد بیکار شدند.
این جوان دو سال است، کار دایمیاش را از دست داده و در خیابان شهرداری مزارشریف در میان کارگران روزمزد نشسته است، تا کاری که آنهم شاقه باشد، پیدا کند.
او از بیسرنوشتی و ناامیدی روزگار شکایت کرده، گفت:« من خود تحصیل کردم، درس خواندم به امیدی که روزی زندگی آرام داشته باشم اما میبینید که سرنوشت با ما چی میکند و من مجبور شدم سر چوک بیایم و دنبال یک کار باشم، آنهم کار شاقه.»
آقای نیکزاد که با خبرگزاری راسک صحبت میکرد، ادامه داد که وضعیت زندگی در افغانستان هر روز بدتر شده و مردم با دشوارهای زیادی دستوپنجه نرم میکنند.
هممانند این جوان تحصیلیافته؛ تعداد زیادی دیگر از جوانان استان بلخ استند که سالهای زیاد و طولانی تعلیم و تحصیل کردند اما حالا در یک بیسرنوشتی مطلق به سر میبرند.
سباون اچکزی یکی دیگر از باشندگان استان بلخ نیز از افزایش بیکاری و فقر ابراز ناامیدی کرده، میگوید مردم از مشکلات زندگی به تنگ آمده و سختیهای زیادی را میکشند.
وی به خبرگزاری راسک از دشوارها و شرایط ناگوار شاکی بوده، گفت:«من خودم دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه بلخ را خواندم اما حالا بیکار و بیروزگار در خانه افتادهام و در یک ناامیدی و بیسرنوشتی کامل به سر میبرم. »
این جوان تحصیلیافتهی استان بلخ به موج مهاجرتهای قانونی و غیرقانونی جوانان اشاره کرده، توضیح داد که یگانه دلیل مهاجرتهای جوانان نبود اشتغال پایدار در کشور است.
در کنار این جوانان شماری دیگر از کارگران روزمزد در خیابان شهرداری مزارشریف نیز از نبود اشتغال دایمی ابراز نگرانی کرده و آیندهی شان را تاریک عنوان کردند.
آنان که روزانه از صبح تا عصر در کنار جاده ایستاده و انتظار کار را دارند، میگویند که سختیهای روزگار آنان را چنان مجبور کردهاند که هر کاری باشد، انجام میدهند.
محمد قاسم رنگمال یکی از این باشندگان استان بلخ که در خیابان شهرداری انتظار کار را دارد.
وی که ۴۱ سال عمر دارد، رنگمالی را در یکی از کشورهای همسایه به گونهی مسلکی و حرفویی آموختهاست اما حالا در افغانستان به ویژه در استان بلخ کاری برای او وجود ندارد.
قاسم که امکانات و وسایل رنگمالیاش را در دست دارد، گفت:« صبح تا شام میآیم در این محل (چوک شهرداری) میباشیم تا یک کسی پیدا شده و برای ما کار بدهد اما این که یکی پیدا شود، کارگران بالای او هجوم برده و هرکس تلاش میکند که خودش با آن شخص تفاهم کند و یک روزه کار پیدا کند.»
با این حال بشیر احمد (نام مستعار) یکی از استادان دانشکدهی اقتصاد دانشگاه بلخ نیز افزایش بیکار و فقر در اجتماع را پذیرفته و عوامل آن را بیبرنامه حکومت خواند.
وی که با خبرگزاری راسک صحبت میکرد، توضیح داد که در هر جامعهی بیکاری و نبود اشتغال گاهی بهوجود میآید اما حکومت آن جامعه مسوول اشتغالزایی برای شهروندان است.
این استاد دانشگاه بلخ از بیبرنامهگی طالبان در راستای اشتغالزایی انتقاد کرده، میگوید که این حکومت هیچ برنامهی اقتصادی ندارد از این رو هر روز میزان بیکاری در کشور بلند میرود.
آقای بشیر احمد به این باور است که اگر برنامههای مدون و طرحریزی شده در راستای ایجاد فابریکههای تولیدی، تطبیق پروژههای زیربنایی و حمایت از سکتورهای خصوصی وجود داشته باشد، سطح بیکاری به شکل اتوماتیک کاهش پیدا میکند.
از سوی هم ساکنان استان بلخ معتقد استند که گروه طالبان توانایی فراهمسازی کار و اشتغال را برای مردم ندارد از همین سبب مردم هر روز از این گروه فاصله میگیرند.
آنان تاکید کردند که خود مردم باید به هر گونه که میشود برای شان کار جستجو کرده و پیدا کنند.
این گفتهها در حالی صورت میگیرد که بعضی از رویدادهای دلخراش مانند خودکشی جوانان هم ناشی از نبود اشتغال، فقر و بیکاری، سختی و دشوارهای زندگی گزارش شدهاست.
گفتنیست که با حاکمیت گروه طالبان میزان خودکشی جوانان که دلیل بیشتر شان نگرانیهای مالی و اقتصادی خوانده شدهاست، در گوشه و کنار افغانستان افزایش پیدا کردهاست.