نویسنده: نورالحق فروغ
درآمد
جبههی مقاومت ملی تنها جبههای است که علیه حاکمیت نامشروع و ضدتمدنی طالبان برای آزادی مردم از حسارت، ظلم، تبعض قومی و زبانی و تمام نابرابریهای اجتماعی مبارزه میکند. این جبهه روزنهای امید برای تمام غیرپشتونهایی است که از ظلم و شکنجهی جسمی و روانی طالبان به ستوه آمدهاند. چنان که مشاهده میشود، با گذشت هر روز و افزایش ظلم طالبان بالای مردم و وضع محدودیتها بر زنان و دختران؛ تمایل نوجوانان و جوانان در روستاها و شهرها به پیوستن به این جبهه بیشتر شده است. این ترس باعث شده تا طالبان در استان پنجشیر و استانها و شهرهای همجوار آن مانند گلبهار، پروان، کاپیسا و … زندگی روزانهی مردم را بیشتر تحت نظارت داشته باشند. پرسش اصلی این نوشتار این است که آیا جبههی مقاومت ملی توانایی نبرد اطلاعاتی با طالبان را دارد؟
دستگاه اطلاعاتی طالبان
دستگاه مخوف اطلاعاتی طالبان که چیزی از انسانیت و مسلمانی در آن دیده نمیشود، اکنون به ماشین کشتار غیرپشتونها و دسیسهسازی تبدیل شده است. از طرف دیگر، حضور اعضای حزب دموکراتیک خلق (که اکثریت مطلق آن پشتونهای کمونیست هستند) بر رفتار و عملکرد کارمندان این دستگاه مخوف تاثیر گذاشته است. به عبارت دیگر، خلقیها در دو عرصه با طالبان همکاری میکنند: نخست، آموزش شیوههای شکنجه و دوم، توطیهسازی. به نقل از یک دوست نزدیک که چندی قبل زندانی طالبان در ششدرک بود: «روزیکه طالبان با مشت و لگد مرا شکنجه میکردند، آن روز بدترین روز زندگی من بود؛ زیرا آنها انواع شکنجه را بالای من انجام دادند. از آویزانکردن با ریسمان تا برقدادن بیضهها، بیدارخوابی و حتا ادرارکردن به صورتم.» این حرفی است که پس از رهایی آن دوست از بند طالبان از او شنیدم. اکنون اگر بخواهیم حضور خلقیها را در دستگاه اطلاعات طالبان ثابت سازیم، مصاحبههای رزاق مامون، ژورنالیست نامآور کشور با تعداد زیادی از افراد و اشخاصی که گذشتهی استخباراتی و آشنایانی در این نهاد دارند، حضور خلقیها را ثابت میکند.
دستگاه توطیهی طالبان از چند جناح حمایت میشود. نخست، سازمان اطلاعاتی پاکستان حامی درجه یک آن است. دوم، خلقیها با اشتراکگذاری تجارب خود از شکنجه و دسیسهسازی طالبان را کمک میکنند تا علیه مقامات و اعضای جبههی مقاومت ملی دسیسه بسازند. سوم اما نه آخر، ظاهرشدن هواپیماهای بیسرنشین آمریکا در آسمان مناطق شمال کشور به چه معنا است؟ آمریکا قبل از خروج از افغانستان به اصطلاح به «دشمنی خود با طالب» خاتمه داد و افغانستان را به شکل کامل به آنها سپرد. منطق ندارد که بگویم هواپیماهای آمریکا برای نظارت طالبان در آسمان افغانستان در گردش است. این نشان میدهد که آمریکاییها از طریق هواپیماهای خود تحرکات سربازان جبههی مقاومت ملی را زیر نظر دارد. در چندین مورد، زمانیکه سربازان جبههی مقاومت ملی در استان بدخشان آمادهی انسجام و حمله بالای طالبان بودند به یک بارگی طالبان بالای آنها حملهور شده و تعداد زیادی این سربازان کشته شدند. این بیانگر آن است که دستگاههای تجسسی از آسمان و زمین در کمین اعضای این جبهه است.
جبههی مقاومت
جبههی مقاومت ملی مانند سایر جنبشهای آزادیخواه در پی آزادسازی افغانستان از چنگ یک گروه خونآشام و ضد انسانیت است. خوشبختانه تعدادی از جوانان تحصیل کرده در عرصههای مختلف در خدمت این جبهه قرار دارند. برای نمونه در عرصهی رسانهای، آشکارسازی ظلم طالبان، در هر گوشهای که این گروه ظلم کردهاند، اعضای این گروه با تصویربرداری آن در مقابل جهانیان قرار داده است. در عرصهی سیاسی، حضور پررنگ جوانان در محافل سیاسی در خارج از کشور خود بیانکنندهی آن است که از جهان میخواهند متوجه رفتارهای ضد انسانی و تهدیدات احتمالی ناشی از طالبان باشند. در عرصهی نظامی، چریکهای جبهه در اکثر استانها حضور فعال داشته و در صورت بروز فرصت از حمله بالای دشمن دریغ نکردهاند. در عرصهی اطلاعاتی نیز از نفوذیهای داخلی برای نابودی دشمن استفاده شده است.
نتیجهگیری
دستگاه اطلاعاتی طالبان یکی از مخوفترین نهادهاست. بیحرمتی به کرامت انسان، شکنجه و کشتار روزانه در آن صورت میگیرد. در کنار این عوامل، حمایت پاکستان، خلقیها و هواپیماهای آمریکایی بر فعالیتهای این گروه افزوده است. خلقیها با آموزشدادن شکنجه و توطیهگری در حقیقت میخواهند تا پایههای ظلم قومی را استوار نگهدارند. موضوع پاکستان همچون آفتاب آشکار است. در مقابل جبههی مقاومت ملی نیز از پوتانسیل خوبی برخوردار است. حضور افراد و اشخاص تحصیلکرده و با تجربه به پویایی این جبهه افزوده است. فعالیت در عرصههای مختلف به آهستگی طالبان را زمینگیر میسازد. این جبهه با استفاده از پوتانسیلهای که دارد در ضد اطلاعات علیه طالبان موفق بوده و توانسته است به اهداف خود نزدیک شود.