طالبان در آغاز خواستند زمینلرزهی هرات را نادیده بگیرند و انکار کنند. بنابراین اعلام کردند در زمینلرزهی هرات به مردم آسیبی نرسیده است. اما این فاجعه آنقدر بزرگ بود که طالبان نتوانستد فاجعه را کتمان کنند. پس از اینکه نتوانستند فاجعه را کتمان کنند، جلوی خدمترسانی به آسیبدیدگان را گرفتند، نه خودشان برای بیرون کردن مردم از زیر آوار اقدام کردند و نه مردم را گذاشتند.
مردم آسیبدیده از محل گزارش دادهاند که طالبان مردم را به بهانهای اینکه محرم نیستند به زنان زیر آوار دست بزنید، از همکاری برای بیرون کشیدن افراد زیر آوار ممنوع کردهاند. اگر میگذاشتند مردم با آسیبدیدگان همکاری کنند، افراد زیادی از زیر آوار زنده بیرون میشدند. طالبان تنها مردم را از کمک به آسیبدیدگان زمینلرزه در هرات ممنوع نکردند، خود طالبان نیز در روز نخست هیچگونه اقدامی برای نجات جان آسیبدیدگان انجام ندادند و متاسفانه مواردی دیده شده که زنانی در زیر آوار زنده استند، به افراد اجازه ندادهاند که آن زنان را از زیر آوار بیرون کنند و گفتهاند که باید محرم شرعی این زنان پیدا شود. در چنین فاجعهای، محرم شرعی از کجا پیدا شود، همهی اعضای خانواده زیر آوار شدهاند.
زنانی که زنده مانده بودهاند وحشت زده فرار میکردهاند تا در جای امنی پناه بگیرند، این زنان توسط طالبان مورد خشونت و لت و کوب قرار گرفتهاند که چرا بدون محرم اید و چرا حجاب درست ندارید. طالبان به گروهی از زنانی که میخواهند به مناطق آسیبدیده بروند و برای زنان در آنجا کمک و خدمت رسانی کنند، اجازه ندادهاند.
اینکه طالبان جلوی کمک مردم را به افراد آسیبدیده بهویژه به زنان برای اینکه دست افراد نامحرم به زنان نخورد گرفتهاند و شماری از زنان را آزار و اذیت کرده که چرا حجاب درست و محرم ندارید و خود شان نیز به افراد زلزلهزده کمکی نکردهاند، چه دلیلی غیر از انگیزهی قومی و مذهبی میتوانند داشته باشند؟! واکنش و برخورد طالبان با زمینلرزهی هرات و پکتیکا را مقایسه کنید! در آن زلزله حدود یک هزار تن جان باختند، اما در زلزلهی هرات که هنوز انجام عملیات صورت نگرفته بیشتر از سه هزار نفر مفقود و زیر آوار استند.
فاجعههای طبیعی مانند زمینلرزه در هر کجای جهان میتوانند رخ بدهند، اما آنچه مهم است برخورد حکومتها برای مدیریت پس از فاجعه است. اگرچه حکومتهای مسوول، مدیریت پیش از فاجعههای طبیعی را نیز درنظر گرفتهاند که با اتفاق رویدادهای طبیعی، مردم آسیب کمتری میبینند، زیرا به ساخت و ساز و زیرساختها توجه شده است. مثلا در ژاپن زیرساختها استاندارد استند که از فاجعهی زمینلرزهها جلوگیری میکنند. اگر زمینلرزههای ژاپن در بخشهای دیگر جهان رخ بدهد، فاجعهای بسیار عظیم رخ میدهد. زمینلرزهی ترکیه اگر در ژاپن رخ میداد به پیمانهایکه در ترکیه منجربه به فاجعهی بشری شد در ژاپن به چنان فاجعهای نمیانجامید.
از طالبان توقعی نیستکه برنامههای پیشا فاجعه داشته باشند، زیرا خود طالبان برای افغانستان فاجعه استند و آنچه در افغانستان رخ میدهد فاجعهای بر فاجعه است. از آنجاییکه طالبان قدرت را در تصرف دارند و وسایل حکومتی و… نیز در تصرف شان است، بایستی در مدیریت پس از زمینلرزهی هرات بدون عصبیت قومی و مذهبی خدمترسانی میکردند تا افرادی که زیر آوار زنده بودند، نجات داده میشدند. متاسفانه بنابر انگیزههای نادرست و سلیقهای شان بهانههای متفاوتی پیش کشیدهاند و مانع کمک مردم به افرادی شدهاند که زیر آوار گیر مانده بودهاند.
اما طالبان بعد از اینکه بنیاد عزیزی و… به آدرس آسیبدیدگان زمینلرزهی هرات اعلام کمک کردند، ملا عبدالغنی برادر را به هرات فرستادند تا بتوانند کمکها را به نفع خود مدیریت کنند و بین افراد خود تقسیم کنند. بنابراین طالبان از این فاجعهی بشری که در هرات رخ داده است، میخواهند سوءاستفاده کنند. از یکطرف به آسیبدیدگان هیچ کمکی نکردند که شماری از زیر آوار نجات یابند، مردم را نیز نگذاشتند که افراد از زیر آوار بیرون کنند، اما اینبار میخواهند حق مردم فاجعهدیده را بقاپیند و بگیرند.
متاسفانه طالبان حتا بازار را کنترل نکردهاند و همهچه در هرات گران و قیمت شدهاند. یک خیمه که هشت صد بود، حالا بیشتر از دو ونیم هزار روپیه به فروش میرسد و زلزلهزدگان که سرپناهی ندارند، ناگزیرند به دو نیم هزار روپیه خیمه بخرند، اما طالبان جلوی این گرانفروشی را نمیگیرند.
به تازگی شاهدان عینی از محل زلزلهزده گزارش دادهاند که با آمدن ملابرادر خیمههای برپا شده و افراد مشکوکی در خیمه جابهجا شدهاند که ما نمیدانیم کیستند. مردم محل برپایی خیمهها و جابهجایی افراد مشکوک را در آن خیمهها توطیهای برای سوءاستفادهی کمکها توسط طالبان میدانند.