نویسنده: سینا راشدی
بخش دوم
افزایش بیگانگان در هر کشور با ستیز همراه است. پناهجویان قانونی یا غیرقانونی، برای کشورهای مهاجرپذیر، بهای سنگین وارد میکنند. باتوجه به ادبیات رایج، «صنعت مهاجرت» بخشی از زندگی جهان معاصر است. با وجود تمام سهولتهای زندگی، مهاجرت بخشی ناگسستنی قرن بیستویکم خوانده میشود. پاکستان یکی از کشورهایست که ضمن چالشهای متنوع، بیشترین مهاجر افغانستانی در آن زندگی میکنند. این کشور از ۱۹۷۹ تا ۲۰۲۱ با موجهای گستردهی مهاجرت افغانستانیها مواجه است. بر بنیاد آمارهای رسمی، ۴.۵ میلیون شهروند افغانستان در پاکستان زندگی میکنند. از این میان، ۱.۷ میلیون تن آنان فاقد مدرک قانونی اند. حکومت پاکستان یکی از لابیان همیشگی رژیم طالبان است. از نقش پاکستان در امر به قدرت رسانیدن طالبان، چشمپوشی کرده نمیشود. باوجود تمام یارگیریهای اسلامآباد جهت به رسمیتشناسی طالبان، اختلافات میان این دو کشور افزایش یافته است. یکی از تنشهای کابل-اسلامآباد، اخراج مهاجرین افغانستان است. نگارنده در این نوشته به عوامل مهاجرستیزی حکومت پاکستان میپردازد.
تصمیم پاکستان مبنی بر اخراج پناهجویان
حکومت پاکستان تصمیم گرفته است تا اوایل ماه نوامبر، ۱.۷ میلیون پناهجو افغانستانی را اخراج کند. جلیل عباس وزیر خارجه دولت موقت پاکستان گفته است که مهاجرین غیرقانونی را «مرحلهوار و به ترتیب» از این کشور خارج خواهند کرد. سرفراز بوگتی وزیر داخله موقت پاکستان به این باور است که شهروندان افغانستان در حملات انتحاری دخیل اند. بر بنیاد آمار وزیر داخله، شهروندان افغانستان از ۲۴ حملهی انتحاری، در ۱۴ حمله دست دارند. حکومت پاکستان در این خصوص قاطعانه عمل میکند. قبل از مهلت دادهشده، سهشنبه ۱۸ میزان/مهر، ۱۵۰۰ فامیل افغانستانی از گذرگاه سپینبولدک بهگونهی جبری اخراج شدند. نهادهای حقوقبشری این تصمیم اسلامآباد را بهدور از قوانین بینالمللی میدانند. به باور آنان، پناهجویان افغانستانی حق اخلاقی دارند تا در پاکستان بمانند، اما این اعتراضهای حقوقبشری نتیجه ندارد. تصمیم پاکستان مبنی بر اخراج اجباری و حتا اعمال خشونت علیه مهاجرین، امر حتمی و نهایی شده است.
هرجومرج سیاسی
ژیوپلیتیک منطقه در حال تغییر است. این روند بر امنیت داخلی پاکستان تاثیر میگذارد. پاکستان بخشی از جنوب آسیا و نقطهی تقابل قدرتهاست. آشفتگیهای جنوب آسیا، تاثیر مستقیم بر فرایند حکومتداری در پاکستان دارد. دو قطب جهانی در این منطقه رقابت میکنند و پاکستان با همسویی پکن در این قضیه دخیل است. چین با درک حساسیت و تنشهای همیشگی میان هند-پاکستان، میخواهد پاکستان را دستگیری کند تا این کشور سد راه چیرگی هند بهعنوان رقیب هند در جنوب آسیا گردد. هند با روابط نزدیک و همسویی تمامعیار که با ایالات متحده دارد، میخواهد جایگاه و نقش پاکستان را در منطقه مهار کند. ایالات متحده در این وضعیت جانب هند قرار میگیرد و مانع قدرتیابی پاکستان در منطقه میگردد. چون امریکا میداند که پاکستان با گرایشیکه به سمت چین دارد، میتواند مانع باالقوه در برابر استراتژی هند و سپس امریکا در جنوب آسیا قرار گیرد. برعلاوه مشکلات منطقهای، پاکستان با هرجومرج داخلی مواجه است. کنارزدن عمران خان و اعتراضات داخلی، تقویت گروههای سیاسی رقیب و تغییرات زودهنگام در کابینه، پاکستان را متضرر ساخته است. با آنکه قدرت در اختیار ارتش است، اختلافات و حتا اعتراضها مهار نشدند. در کنار اینهمه، روابط دیپلماتیک اسلامآباد با کابل، خالی از بنست نیست. با اینحال، اسلامآباد باتوجه به فشارهای سیاسی داخلی و خارجی، میخواهد پناهجویان را اخراج کند.
تهدیدات امنیتی
پاکستان با نگرانی امنیتی درگیر است. تشدید تنش در مرزها جریان دارد. هرازگاهی با دهلی و کابل درگیری مسلحانه رخ میدهد. نگرانی امنیتی افزایش یافته و موج جدیدی از تروریسم به اسلامآباد رسیده است. با قدرتگیری طالبان، تیتیپی احساس قدرتمندی میکند. حملات تحریک طالبان پاکستان، بر فرآیند حکومتداری اسلامآباد سایه انداخته است. هند، محور امنیتی اسلامآباد-پکن را تهدید برای خودش میداند. نزدیکی امریکا و هند سبب کاهش جایگاه پاکستان در تناسب با هند در جنوب آسیا خواهد شد. یکی از مهمترین مناسبات میان هند و امریکا، مبارزه علیه تروریسم و سیاست داخلی پاکستان است. اگر به سیاستهای هردو کشور در زمینهی امنیتی نگاه شود، متوجه میشویم که تروریسم نقطهی مشترک تهدید امنیتی برای هردو کشور است. طبق این سیاستها، چین و پاکستان متعهد اند تا برای حفظ مرزهای مشترک دو کشور در راستای مبارزه عیله تروریسم، جداییطلبی و افراطگرایی مبارزه کنند. این مبارزه نه تنها نتیجهبخش نیست، بل اسلامآباد را بیشتر از گذشته با تهدید امنیتی مواجه ساخته است. مسایل امنیتی افغانستان ربط مستقیم به پاکستان دارد. کابل تحت اشغال طالبان، در مسایل امنیتی به دغدغههای منطقه تمکین نمیکند. پاکستان و افغانستان در یک نقطهی امنیتی در افغانستان مشکل دارند که آن بحث تحریک طالبان پاکستانیست. این مساله باعث تنش در روابط کابل-اسلامآباد شده است. در کنار دو عامل دیگر، تهدیدات امنیتی در پاکستان، باعث تحقق و تطبیق سیاست اخراج مهاجرین افغانستان شده است. پاکستانیها به این عقیدهاند که با اعمال این راهبرد، زمینه برای تامین امنیت شهروندانش مساعد خواهد شد. در اعلامیههای نهادهای امنیتی نیز پاکستان آمده است که شهروندان افغانستان در حملات انتحاری و انفجاری پاکستان دست دارند.
تورم اقتصادی
پاکستان شریک استراتژیک چین است. شیجین پینگ رییس جمهور چین در سال ۱۳۹۴ در پاکستان ۴۶ میلیارد دالر سرمایهگذاری کرد. این سرمایه مخصوص به بندر گوادر بود. چین میخواست از این طریق به اهداف اقتصادیاش در منطقه دست یابد. در شرایط کنونی، پاکستان با روزگار غیرقابل تصور اقتصادی همراه است. پکن نتوانست دست اسلامآباد را بگیرد و از این وضعیت نجاتاش دهد. پاکستان با بحران اقتصادی بیپیشینه مواجه است. بدهیهای خارجی و افزایش تورم، کاهش پول ملی و گسترش گرانی، کسر تراز تجارتی و بحران محیط زیست، کرونا و سیلابهای ویرانگر، بحران انرژی و کاهش صادرات از معدود چالشهای اقتصادی اسلامآباد خوانده میشوند. این کشور با بدترین بحران پس از ۱۹۴۷ مواجه است. سوء مدیریت مالی، پاکستان را به لبه پرتگاه خواهد برد. درصدی بلند از مخارج این کشور را بدهیهای خارجی تامین میکند. چندی قبل، صندوق بینالمللی پول سه میلیارد دالر وعدهی قرضه به پاکستان داده بود تا تورم اقتصادی در این کشور کاهش یابد. محاسبات نشان میدهند که ۱۶ میلیارد دالر نیاز است تا پاکستان از این وضعیت نجات یابد. اسلامآباد با ۲۳۰ میلیون جمعیت از سالهای متمادی تلاش میکند تا جایگاه اقتصادیاش را تثبت کند، اما تلاشهایش فاقد نتیجه است. باوجود این همه نگرانیها، پناهجویان افغانستان بار سنگین بر شانههای پاکستانیهاست. بنابراین یکی از متغییرهای که موجب اخراج مهاجرین افغانستان میگردد، افزایش نرخ تورم اقتصادی در پاکستان است.
واکنش طالبان
طالبان با آنکه سربازان استخباراتی پاکستان استند، در این زمینه واکنش نشان دادند. ذبیحالله مجاهد سخنگوی این گروه، برخورد با مهاجران را غیرقابل قبول میخواند. مجاهد به نمایندگی از امارت طالبانی از پاکستان خواسته است که در سیاست اخراج مهاجرین تجدیدنظر صورت گیرد. سخنگوی طالبان مدعی است که شهروندان افغانستان در ناامنی پاکستان دست ندارند. محمدخالد والی طالبان در کابل، تصمیم پاکستانیها را پذیرفتنی نمیداند. این والی طالبان، مهاجرستیزی پاکستانیها را به «ظلم اسرایل علیه فلسطین» تشبیه میکند. در اوج مهاجرستیزی پاکستان، ملا هبتالله رهبر این گروه، کمیسیونی را جهت رسیدگی به چالشهای پناهجویان، ایجاد کرده است. هیچ تردیدی وجود ندارد که موقفگیری این گروه نتیجهمحور نیست. پاکستان تصمیمگیرندهی اصلیست و برای موضع شبهنظام حاکم، تمکین نمیکند. این استراتژی برمبنای منافع داخلی و خارجی اسلامآباد تدوین یافته است. تا زمان تحقق سیاست داخلی-خارجی خویش، واکنش طالبان موثریت ندارد.
پایان
افغانستان یک دولت مشروع و قانونی ندارد. تقاضا و موقفگیریهای این کشور نتیجهمحور نیست. سران گروه طالبان ماموران متعهد و صادق پاکستان استند. تصامیم اسلامآباد اگر به قیمت خون طالبان هم تمام شود، طالبان اعتراض عملگرایانه نخواهند کرد. با توجه به بحران اوکراین-روسیه، فلسطین و اسرایل، جهان را مردمان افغانستان فراموش کرده است. اخراج اجباری پناهجویان افغانستان از پاکستان، عوامل مختلف دارد. این برنامهی غیرانسانی توأم با خشونت، مهاجرین فرارکرده از شر طالبان را به دم تیغ آنان میفرستد. پاکستان در کنار اینکه با بحرانهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی مواجه است؛ روابط نیک با طالبان افغانستان ندارد. همچنان با این اقدام، میخواهند از غرب به بهای پذیرش و اسکان مجدد مهاجرین غیرقانونی افغانستان، امتیاز بگیرند.