آرتور کول پایاننامه را چنین تعریف میکند:
«پایاننامه گزارش کتبیای از فرایند یافتن پاسخ برای یک پرسش یا راهحل برای یک مساله است. فرایندیکه پژوهشگر آن را آغاز و به عهده گرفته و به پایان رسانیده است. این گزارش باید همهی مرحلههای پژوهش از تعریف پرسشنامه (مساله) تا دستیابی به نتیجههای مدون و مرتب که با تجزیه و تحلیل اعداد، مدارک و اسناد، مستدل شده است را دربر گیرد.»
بر اساس این تعریف اگر پایاننامهها و (تحقیق؟)ها را برای گرفتن رتبههای علمی چه در دانشگاههای دولتی و چه در نهادهای (معتبر اکادمیک؟) مانند اکادمی علوم افغانستان و… در نظر بگیریم، متوجه میشویم که با علم، تحقیق و روش تحقیق چه برخورد افتضاح و مضحکی داریم.
بنابر لایحهی وزارت تحصیلات عالی افغانستان هر دانشجو در پایان تحصیل دورهی لیسانس (کارشناسی)، ماستری (کارشناسی ارشد) و دکترا باید اثر پژوهشیای بنام پایاننامه، تیزس و رساله بنویسد. این اثر در واقع عصاره و چکیدهای فعالیتهای آموزشی و پژوهشی در دوران تحصیل قلمداد میشود.
اعتبار و ارزش پایاننامه در خلق اندیشه و ارایهی راهحل برای مساله است. به گونهای میتوان پایاننامه را نشانی از توانایی پژوهش و استنباط علمی دانشجو از موضوع و مسالهای دانست. دانشجو در پایاننامهنویسی، اطلاعات (داده) را در بارهی موضوع و مسالهی تحقیق جمعآوری میکند. این اطلاعات را پالایش میدهد، یعنی اطلاعات مفید را از دادههاییکه مفید نیستند، جدا میکند. سپس این اطلاعات برای ارایهی راهحل مسالهی مورد تحقیق به آزمون و بررسی گرفته میشود.
اما در افغانستان به تعبیر عام هر کس گلوخی میماند و از آب میگذرد. در بسیاری کشورها در دروهی لیسانس، پایاننامه نیست. حتا در کشور همسایهی ما ایران در دروهی لیسانس پایاننامه نیست. دانشجویان در دروهی ماستری (کارشناسی ارشد) و در دورهی دکترا پایاننامه مینویسند.
هدف از پایاننامهنویسی
در بارهی هدف از پایاننامهنویسی نظرهای گوناگونی ابراز شدهاند. تعدادی پایاننامه را یک کار پژوهشی دانشگاهی، عدهای آن را بیانگر توان پژوهش دانشجو میدانند و شماری آن را مشارکت در دانش بشری به شمار میآورند. شاید در مفهوم عام همهی این هدفها مورد نظر باشد.
هر سه موردیکه برای هدف پایاننامهنویسی در اینجا ارایه شد، در هر سه مورد، جنبه و اهمیت پژوهشی پایاننامه مورد نظر است. بنابراین پایاننامه اشتراک و سهمگرفتن در دانش است، زیرا اگر منظور از تحقیق را به مفهوم و معنای خاص در نظر داشته باشیم، هر تحقیقی باید در رشتهای به دانش در همان رشته بِافزاید.
پایاننامه، ارایهی دریافتهای علمی و توسعهی دریافتهای علمی
پایاننامه هدف پژوهشی دارد. هدف پژوهش سهمگرفتن برای ارایهی نظریههای علمی و فلسفی، ارایهی دریافتهای علمی و توسعهی دریافتهای علمی است. اگر پایاننامه چنین هدفی را دنبال نکند، چرا نوشته شود؟ چرا وقت کسی ضایع شود و به هدر برود؟
دانشگاهها معمولا دو وظیفهی مشخص دارند:
ارایهی خدمات تحصیلی برای پرورش افراد متخصص و کارشناس در رشتههای متفاوت و تحقیق و پژوهش. تحقیق و پژوهش معمولا به عنوان پایاننامه در پایان دورهی تحصیلی ماستری (کارشناسی ارشد)، دکترا و گرفتن رتبههای علمی استادان ارایه میشود. هر پایاننامه نظریهی علمیای را در رشتهای ارایه میکند و نظریههای قبلی را به چالش میکشد یا به مسالهای پاسخ ارایه میکند و یا دریافتها و یافتههای علمی را توسعه میدهد که جنبهی آموزشمحور دارد.
اگر پایاننامهها را در افغانستان به بررسی بگیریم بهویژه پایاننامههاییکه دانشجویان در دورهی لیسانس مینویسند، نه نظریهای ارایه میکنند و نه دریافت علمیای و نه دریافتهای علمی را توسعه میدهند. از تاسیس دانشگاهها در افغانستان تا اکنون صدها پایاننامه نوشته شدهاند، اما این پایاننامهها چه سهمی در دانش و در توسعهی دانش داشتهاند؟
غیر از اینکه وقت دانشجو ضایع شده باشد، موضوعهای تکراری بازنوشته شده باشد، پِست وکاپی صورت گرفته باشد، سرقت معنوی صورت گرفته باشد و برای پایاننامهنویسی زمینهی انواع فساد فراهم شده باشد، دیگر کار پژوهشی و علمیای صورت نگرفته است.
بنابراین باید در پایاننامهنویسی آنهم در دورهی لیسانس تجدیدنظر صورت گیرد، زیرا دانشجوی لیسانس دانش لازم و مهارت کافی برای روش تحقیق ندارد تا با ارایهی پایاننامه در ارایهی دانش و توسعهی دانش سهم بگیرد. به جای پایاننامهی دورهی کارشناسی (لیسانس) میتوان یک ارایه (پریزنتیشن) را در نظر گرفتکه دانشجو در بارهی موضوعی ارایه کند. استادان بر اساس توانایی گردآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل اطلاعات، استدلال و ارایهی موضوع توسط دانشجو به دانشجو نمره و امتیاز در نظر بگیرند.