درآمد
افغانستان کشوری است که ۹۹ درصد آن را اسلامباوران تشکیل میدهد. در امتداد تاریخ این کشور اسلامی، آموزش علوم ابتدایی دینی در مساجد و مدارس محلی بهعنوان یک عرف حسنه همواره بوده است. اکثریت دانشمندان و خبرگان، علوم ابتدایی دینی، نظیر خواندن و نوشتن، قرائت قرآن شریف و برخی ازکتب را نزد ملای قریه آموختهاند. بهرغم اعمار صدها هزار مکاتب و مراکز آموزشی مبتنی بر علوم مدرن در سراسر افغانستان، تعلیم علوم اسلامی به مثابهی یک اصل همواره مورد توجه بوده است. یعنی قشر تحصیلیافته افغانستان در کنار علوم مدرن، بر دروس اساسی علوم دینی نیز اشراف دارند. از سوی دیگر، از نظر اعتقادی و دینمداری مردم افغانستان در سطح کشورهای اسلامی از دیگران یک سر وگردن بلندتر اند. آنان به ارزشهای یومیهی مذهبی و مناسک مذهبی نسبت به همسایگان و سایر جوامع اسلامی به مراتب پابند و متعهدتر هستند. اما نگاه ابزاری طالبان نسبت به ارزشهای اسلامی و شستشوی مغزی جوانان مسالهی خطرآفرین و قابل تامل است. افغانستان از منظر تاریخی جایگاه شامخی را در راستای تعامل و پذیرش علوم مدرن در کارنامهی خویش دارد. به گونهی نمونه از ایجاد نخستین مکتب رسمی دولتی متناسب به علوم مدرن بیشتر از ۱۲۰ سال میگذرد. یعنی در سال ۱۲۸۲ لیسه حبیبیه کابل پایهگذاری شد. پرواضح است که ترقی و پیشرفت یک جامعه منوط به فراگیری علم و دانش و بیشتر تجهیزشدن با علوم مدرن و جدید تلقی میشود. افغانستان بیش از یک سده میگردد که مقتدرانه این روند را آغازکرد. اما بنا به دلایلی از سوی گروههای مذهبی متوقف گردید. آنچه که مایهی تحسر و ناخرسندیست این است که افغانستان امروز درکجا و در چه شرایطی قرار دارد و چه عقبگردی بر این کشور تحمیل گردیده است. حالا پرسشی که مطرح میشود این است که مدرسهسازی طالبان چه خطرهایی را متوجه مردم افغانستان و کشورهای همجوار و منطقه خواهند نمود؟ در پاسخ به این سوال به بررسی پیامدهای ناگوار داخلی و بیرونی این مساله میپردازیم.
تبعات هولناک داخلی
در بیش از دوسال استقرار ادارهی گروه طالبان هیچ برنامهای به میزان مدرسهسازی جدی و سراسری نبوده است. آنان تصمیم دارند که در مرکز هر ولایت/ استان یک مدرسهی بزرگ دینی و در هر شهرستان از سه تا ده مدرسهی دینی بسازند. این ارقام را اگر براساس تعداد استانها و شهرستانهای افغانستان محاسبه نماییم، در برنامهی مدرسهسازی گروه طالبان بیشتر از سه هزار مدرسهی دینی کوچک و بزرگ در سراسر این کشور ساخته خواهد شد. اصل مسالهای که منجر به نگرانی میشود این است که نگاه طالبان به این مدارس، صرفا نگاه آموزشمحور نیست، بلکه آنها به این مدارس به مثابهی پایگاههای اجتماعی و به دانشآموزان آن به عنوان سربازان بالقوه در جنگهای آینده مینگرند تا باشد دهههای متمادی از چنین نیروی افراطی جنگی در جهت منافع قبیلهای-گروهی استفاده نمایند. بدین ترتیب، جامعهی افغانستان برای چندین دههی دیگر درگیر افراطگرایی خواهد بود و با جنگ، خشونت، تکفیر، سنگسار و محکمه صحرایی بیش از هر زمان دیگر مواجه خواهد شد.
تبعات هولناک بیرونی
حافظهی تاریخی ما تصریح میکند، در صورتی افغانستان مامن امن گروههای هراسافگن افراطی و بنیادگرا باشد، روزگار به کام همسایگان و کشورهای منطقه حزین و غمینترخواهند شد. به نظر میرسد بازیگران منطقهای با چشمانداز اجمالی به دو دورهی ادارهی طالبان در افغانستان به درستی به این حقیقت پی میبرند. محققا تاکید و سماجت کشورهای همجوار مبنی بر ایجاد حکومت فراگیر و همهشمول، متاثر از نگرانی فربه شدن افراطیت در افغانستان است. دولتهای خارجی بهویژه همجواران افغانستان که با رویکرد اضطراب و دلواپسی، سیاست تعامل محتاطانه با طالبان را در دستور کار قرار دادهاند و دنبال میکنند، بدانند که استراتژی ایجاد مدارس مذهبی که بهگونهی سراسری درافغانستان ادامه دارد، منجر به افزایش بیسابقهی تنش و نابسامانی در منطقه خواهند گردید.
قاعدتا، به هر میزانی که افکار افراطیت فزونی یابد به همان مقیاس دامنهی ستیزهجویی و آشوبگری گستردهتر خواهد شد.
نتیجه
چنانچه اشاره گردید، استراژی مدرسهسازی که بر مبنای اغراض سیاسی و تحقق منافع قبیلهای-گروهی صورت میگیرد. تبعات دلخراش و غمبار را در سطح داخلی و همچنان در سطح بیرونی تحمیل خواهد نمود. بزرگان طالبان همواره با ابزار قراردادن ارزشهای دینی جوانان را طعمهی نبردهای خونین نمودهاند. در دو دههی گذشته هزاران مدرسهی دینی که در جغرافیای پاکستان وجود داشت/ دارد. خوراک فکری را برای جنگجویان طالب فراهم میکرد/ میکند. حالا گروه متحجر طالبان تلاش بر این دارند که با ایجاد مدارس دینی، بستر فراهمسازی خوراک فکری جوانان در داخل افغانستان هموارگردد. به نظر میرسد که کشورهای مجاور در کنار مردم افغانستان مسوولیت خطیر دارند که مانع تحقق این پروژهی مخاطرهآمیز شوند، در غیر آنصورت نهتنها افغانستان در باطلاق افراطیت سیهروز خواهد شد، بل همسایگان نیز به اثر تشدید و هجمهی افراطگرایی غرامتهای جدی را متقبل خواهد شدند.