وقتیکه زبان مادری، زبان پارسی دری باشد؛ لاجرم تنها زبان مادری نیست بلکه زبان فکر و فرهنگ و هویت و تمدن هم است.
تجلیل از زبان فراقومی و فراکشوری زبان پارسی که میراث مشترک تمام اقوام و هویت های ساکن افغانستان امروز، مردمان خراسان بزرگ و کل ایرانشهر تمدنی بهحساب می رود؛ امر دشوار و حساس می باشد.
زبان فارسى دری که روزگارى از قسطنطنیه تا ماورای قفقاز و از مدائین تا کاشغر، بر قصر هاى سلاطین، فاتحان بزرگ و فرمانروایان تاریخ آفرین فرمان می داد و سلطنت مى کرد؛ نه یک زبان محلى است و نه قومى بلکه زبان تمدن و فرهنگ و علم و اخلاق و هنر و کلام و فقه و نجوم و ریاضی و فلسفه می باشد.
زبان فارسى نه به حکم نامش برآمده از پارس است و نه به طبع صفت اش متعلق به دربار، خاستگاه اش فرارودان و خراسانست، اما در پارس پربار و فربه شده و به قوام و قیام و کمال و جلال رسیده است.
زبان پارسی دری معجزهٔ جاویدان الهیست، که هر مهاجم و فاتح و جهانگشا در برابر جاذبهی سحرانگیزش سر تعظیم فرود آورده است.
لشکر مهاجم عرب با تمام انجماد و عصبیت و قبیله گرایی، در چشمه سار مهرآفرین زمزم این زبان، طهارت محبت و نماز عشق و عرفان را آموختند.
جهانگشایان مغرور و بی باک ترک زبان، بعد از استقرار دراین سرزمین، از معماران افتخار آفرین و خدمتگزاران بزرگ زبان و فرهنگ پارسی/ دری شدند.
زبان فارسى، زبان ملى و علمى بیش از صد ها قوم و هویت های تمام این سرزمین هاى پهناور: از کرد و بلوچ و ازبیک و ترک زبان، افغان ( پشتون ) شیرازى و اصفهانی و سمرقندى و بخارایى و تاجیک و بدخشانى و پنجابى (لاهورى ) و هندى ( دهلى ) چینى ( کاشغر) مى باشد و تمام مردمان این جغرافیای پهناور در غنامندى و فربه شدن آن نقش شایسته و سهم ارزشمند داشته اند.
زبان فاخر رسمی و دارای تمامامپراطوری های خاندانی، مانند: صفاریان، سامانیان، غزنویان، خوارزمشاییان، سلجوقیان، تیموریان، غوریان، طاهریان، بابریان و آخرین فرمانرواى خراسان بزرگ و ایران شرقی احمد شاه ابدالی، پارسی/ دری بوده است.
زبان پارسی درى، امروز با تن رنجور و خاطر پریش اما امیدوار به آیندهٔ درخشان و پرعظمت خود، مطمئن و آرام به پیش مى رود.
روز زبان مادرى، روز عقده گشایى و طعن و لعن و نفرین به سایر زبانها نیست و نباید باشد؛ بلکه روز پذیرش تنوع و تکثر و مهر ورزی و مهربانی است.
متأسفانه سیاست خصمانهی عصر امپراطورى شیطانى اتحاد شوروى هنوز هم بر ساختار سیاسى تاجیکستان سایه افکنده است و خط سریلیک همچون دیوار بلند بیگانگی میان دوسوی رود آمو قد برافراشته است.
اکنون بر کشور تاجیکستان است که به خط و الفباء نیاکان برگردد و روح بلند رودکی را بیش ازاین میازارند.
متأسفانه وضعیت زبان و فرهنگ فارسی در بخارا و سمرقند اسفبارتر و و نگرانکنندهتر میباشد.
زبان فارسى متعلق به یک قوم خاص نمى باشد و نباید اقوام و سایر هویتها احساس بیگانگى و عدم تعلق به این زبان را داشته باشند.
گاهى هم دوستان نادان یا دشمنان دانا از احساسات پاک جوانان ما سؤ استفاده مى نمایند و با تعریف غلط و ناقص از زبان و جغرافیاى زبان فارسى، دست به تحریک عواطف و احساسات دیگران مى زنند که کار غلط و خدمت به دشمنان این آب و خاک مى باشد.
ای زبان فارسی، ای درّ دریای دَری
ای تو میراث نیاکان، ای زبان مادری
در تو پیدا فَرّ ما، فرهنگ ما، آیین ما
از تو برپا، رایتِ دانایی و دانشوری
کابل و تهران و تبریز و بخارا و خُجند
جمله، ملک توست تا بلخ و نشابور و هری
جاودان زی، ای زبان دانش و فرزانگی
تا به گیتی، نور بخشد آفتاب خاوری
فارسی را پاس میداریم، زیرا گفتهاند
قدر زر، زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری
درپایان روز زبان مادری را به تمام هویت های فرهنگی و شهروندان افغانستان مبارک باد عرض می نمایم.
عبدالحی خراسانی