خبرگزاری راسک: در شرایطی که روابط پاکستان با حاکمان گروه طالبان افغانستان از قبل بهدلیل انفعال آنها در برابر پناهگاههای تروریستی متشنج شدهاست، این گروه ممکن است در آستانهی لگد زدن به لانهی هورنتهای بالقوه دیگری باشد. برنامهی گروه طالبان برای آغاز ساخت مخازن آب در کنار رودخانهی کنر در استانی به همین نام پس از تکمیل کانال قوش تپه، نگرانیهای تازهای را در اسلامآباد برانگیخته است.
این نگرانیها در زمانی مطرح میشوند که انگشتنمایش بین دو طرف در بالاترین حد خود قرار دارد، در مجموعهای از پستهای جان اچکزی سخنگوی دولت بلوچستان در ایکس به بهترین وجه منعکس شد. وی نوشته: «تصمیم یکجانبهی طالبان افغانستان برای ایجاد بند بر روی رودخانهی کنر که به رودخانهی چیترال نیز معروف است، اقدامی خصمانه علیه پاکستان تلقی خواهد شد» و افزود: «اگر طالبان افغانستان بدون دخالت پاکستان این بند را پیش ببرند، عواقب شدیدی در تشدید تنشها و درگیریهای احتمالی خواهد داشت».
صرف نظر از نیت آنها، طالبان افغانستان ممکن است بدون پاکستان در گوشهی خود به کار سدسازی ادامه دهند. ابتکار ساخت سد نیازمند سرمایهگذاری مالی هنگفت و حمایت جامعهی بینالمللی است که رژیم طالبان در حال حاضر از هر دوی این حمایتها برخوردار نیست.
اسلامآباد در نوامبر سال گذشته تغییر سیاست عمدهای را اعلام کرد و تصمیم گرفت که حمایت از پروندهی طالبان افغانستان را در سطح بینالمللی متوقف کند یا بهدنبال ناکامی مقامهای کابل در خنثی کردن تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) ممنوع شده، هرگونه کمک دیگری را تمدید کند.
پاکستان و افغانستان نُه حوزهی رودخانهی مشترک دارند، از جمله سه حوزه در خیبرپختونخواه و شش حوزه در بلوچستان.
این حوزهها فوقالعاده غنی هستند و اکثر جمعیت خیبرپختونخواه در اطراف آنها ساکن هستند. علاوه بر این، بیش از یک سوم جمعیت افغانستان که در مجموع بیش از ۴۳ میلیون نفر است، در اطراف این حوزهها ساکن هستند.
در مجموع، حوزهها نه تنها نیازهای جمعیت قابل توجهی را در پاکستان و افغانستان، بلکه در سایر کشورهای همسایه مانند ایران، تاجیکستان و ترکمنستان برآورده میکنند. اهمیت استراتژیک آنها در این واقعیت است که تقریبا تمام جمعیت کشورهای همسایه افغانستان تنها به این رودخانهها متکی هستند.
رودخانهی کابل از مستوج در گذرگاه بروغیل در پاکستان سرچشمه میگیرد که به آن رودخانهی مستوج در چیترال علیا و رودخانهی چیترال در چیترال پایین گفته میشود.
حدود ۸۰ درصد از رودخانه در افغانستان باقیمانده است، در حالی که ۲۰ درصد آن به پاکستان میریزد. مستوج بیش از پنجاه درصد از رودخانهی کابل را تشکیل میدهد و آن را به رودخانهای منحصر به فرد در جهان تبدیل میکند. به طور همزمان، افغانستان و پاکستان هر دو در بالادست و پایین دست و همچنین ساحل بالا و پایین هستند.
در طی امضای معاهدهی آبهای ایندوس، پاکستان و هند همه رودخانهها را به جز رودخانهی کابل شامل میشوند، هرچند که در ناحیهی آتوک با رود سند همگرا میشود. افغانستان برای عضویت در آن معاهده دعوت نشد و هیچ معاهدهی دیگری در مورد رودخانهها بین کابل و اسلامآباد مورد بحث قرار نگرفت.
این یک واقعیت است که افغانستان بهعنوان منبع مهم آب برای منطقه عمل میکند و کشورهای همسایه آن با کمبود آب دست و پنجه نرم میکنند. منابع به اکسپرس تریبون گفتند که افغانستان معتقد است که حاکمیت انحصاری بر آبرسانی حوزه دارد و بر استفاده، ذخیره سازی، انحراف یا هدر دادن آن اختیار کامل دارد. از سوی دیگر، پاکستان و ایران به عنوان کشورهای حاشیهی ساحلی، ادعاهایی را بر اساس حضور تاریخی و تمامیت ارضی مطرح میکنند.
از نظر تاریخی، استفاده از آب در ابتدا براساس شیوههای مرسوم اداره میشد، بعدا تحت تاثیر میراثهای استعماری و پس از تشکیل پاکستان، مرزی بین دو طرف ترسیم شد که افغانستان هرگز متقابل آن را نپذیرفت. هیچ معاهدهی آب بین پاکستان و افغانستان وجود ندارد و مصرف فعلی آب براساس شیوههای مرسوم هدایت میشود.
با این حال، ایران و افغانستان از سال ۱۹۷۳، معاهدهای دارند که براساس آن نسبت آب ثابت ۲۲ متر مکعب در ثانیه و ۴ متر مکعب در ثانیه به عنوان نشانهی حسن نیت به ایران اختصاص داده شدهاست.
درحالی که افغانستان ادعا میکند که حق ساخت سدها و مخازن را براساس فرمولهای حاکمیتی حفظ میکند، یک فرمول تقسیم منافع میتواند به نفع هر دو کشور باشد. آژانسهای بینالمللی کمک کننده نیز از چنین پروژههای رودخانههای فرامرزی در صحنهی جهانی حمایت مالی کردهاند. مطالعات همچنین تاکید کردهاند که مسایلی که پاکستان و ایران با آن مواجه هستند عمدتا ناشی از مدیریت ضعیف آب در سطوح داخلی است.
نکته قابل توجه ، اختلافات بین ایران_ افغانستان و پاکستان_ افغانستان در درجهی اول سیاسی است نه اینکه متمرکز بر اختلافات آب باشد. آبراههایی که از افغانستان به پاکستان و ایران میریزند کمک قابل توجهی به کشاورزی منطقهای، تکمیل سطح آب، ایجاد حوضچهها، تسهیل حمل و نقل و کمک به مدیریت زباله میکنند. منابع آنها در درجهی اول به آب باران و ذوب یخچال متکی هستند. با این حال، تغییرات آب و هوایی به طرز چشمگیری الگوهای آب و هوایی را تغییر داده و تهدید شدیدی برای سیاست آب منطقه ایجاد میکند.
از نظر استراتژیک، افغانستان میتواند با استفاده از مخازن خود انرژی ارزانتری تولید کند. با این حال ، اکثر آبیاری در پایین دست به رودخانهی کابل بستگی دارد. پاکستان با کمبود انرژی مواجه است، درحالی که افغانستان به شدت به منابع غذایی متکی است که حدود ۸۰ درصد آن از پاکستان، تامین میشود.
با این حال، اگر افغانستان اصرار بر حاکمیت مطلق داشته باشد ، ممکن است تهدیداتی برای محیط زیست منطقه ایجاد کند. پاکستان که در بالادست در چیترال واقع شدهاست ، میتواند در پاسخ به رودخانهی سوات منحرف شود. بهترین راه حل این است که هر دو کشور از استفاده از این موضوع برای اهرمهای سیاسی خودداری کنند و در عوض فرمولی دوجانبه سودمند را اتخاذ کنند که در خدمت هر دو طرف باشد.