خبرگزاری راسک: اثر «ریش دراز عقل کوتاه» مجموعهی از ۴۶ شعر بلند توسط نشرات برمکیان در کشور کانادا به چاپ رسیده و طرح جلد را الیا تهمتنی رسام پر توان کشور ایران انجام دادهاست. این اثر با زبان کنایه، تند و انتقادی از جهات مختلفی در مورد زهدبیزاری، ستیزمنشی در برابر ایدههای بروز دادهشدهی غلطانگاردندینی و جنزدگیپنداری اجتماعی که در اثر کمدقتی و یا اسیرماندگی مردم در جبر بیسوادی یا به اثر دور نگهداشتهشدن از کتاب، در آن گِل گیر کردهاند؛ سروده شدهاست.
کرمندبودن در برابر این روش نادرست و مسمومکنندهی آکنده از آیین در خدمتگذاشتهشدهی فراکسیون، آگاهانه بوده و در عمقیابی غاکهای محسوس قلم زدهشدهاند. هر از گاهی عقل در پاکیزهسازی یا غربال زلالباورها و نازلالباورهای دینی کوتاه آمد؛ ریشهای دراز و خلندهی از آن میروید که هرکسی را با آن صورتی که دوست دارد، نبیند؛ نیش میزند!
مواردی دیگری که خواننده در این گزینه با آن مواجه میشود، مناجات یا صحبتهای بیپرده بین بندهی با خدایش است که از رابطهی خیلی دوستانه و شفاف در حالات خاصی اتفاق افتیدهاست. به روح عصیانگری بر میخورید که در حضور آفرینندهی خویش نشسته با مویههای جانسوز و گاهی هم با خندههای قهقه و زمانی هم با لحن آکنده از مزاح معنامند و نیز با رخ اخمکرده و انتقادهای متعددی که رنگوبوی کنایه دارند؛ سخن میراند و از پلیدیپنداری وارثان دین او دهن به شکایت میگشاید.
خواننده در این سرایششدهها طعم و لحن طنز را مزه میکند. طنز واژهی زبان عرب و در مفهوم سرزنش یا همان طعن گفتن به فردی آمدهاست که در فارسی مزاح یا شوخی روایت میشود و در«لاتین»(ساتیرا) میآید که اسم آوند یا کاسه یا کوزهی که در آن برای خداوندان، اشرافزادگان و نجیبپوران خویش غذا، میوه و شراب تهیه مینمودند. آمیختگی چندچیز(بسیار غذاها، میوهها، شرابهای با طعم مختلف) و به کارگیری آن در چندین موارد سبب تولد این واژه(طنز) و مفهومپیدایی آن در زبان عربی شده است که در گونهها و بخشهای بیشمار مثل تئاتر، نمایشنامهها، سینما و… اجراهای کمیدی استفاده میشود.
طنز صورتهای چند بعدی و چندلایهگی داشته و در حکم تیغی تعریف میشود که غدههای سمی شدهی مردم، ملت و یا اجتماعی را با آن میشود، جراحی نمود. طنز بروزدهندهی احساس آدم و زبانی برای بیان ناهنجارها، ناسازگارها و بدرفتارها به طور غیر مستقیم بوده و اما خیلی تکاندهنده و متوجهسازنده میباشد. در طنز همیش روایتهای همپهلو با پلیدی سهم نداشته و در روی دیگر آن پاکتنی و زیباساختارها نیز کنایهوار تعریف کردهشده که شاعران و عارفان بزرگی چون عبید زاکانی این رشتههنر را تخصصی پیشبردهاند و تا دروهی معاصر طنزگویانی مانند، اسماعیل سیاه شاهر به(گزک)یا سیاه سپیدانرون از تندزبانترین طنز آفرینان الی نصیراحمد نشاط یاد کرد.
در کل همهی شعرسرایان هر زبانی این گونهی هنر کنایهگویی(طنز) را تجربهها کردهاند و از این هنر در اصلاح جامعهها، سرزنش گرگپنداران و نوازش تلفشدهگان و یا شادباشی نیکرفتاران استفاده برده و اما هرگز خود را طنز نویس نمیدانستهاند.
نویسنده میافزاید، طنز همیشه برای خندین نیست و من این بیتها را با خون دل و دریایی از اشک بهم بافتهام، ارچند طرز نوشتار و مهارت من طنزنویسی نیست و قلم من در این هنری که پرداختن برایش خلاقیت خدادادی و توان استادی میخواهد، بیشتر تمرکز نبودهاست، اما خیرهشدن به کژروشهای درونجامعهای و زیستن در محیطی یا مفازهی که با گذر از هرکوچه و جادهی آن هرلحظه چشم به فراگیرشدن غبار سمی و هلاککنندهی پخششده از اعتقادات غلطفهمی دینی برمیخورد که سکوت و بیزبانی در برابرش کشندهتر و زهریتر از آن است؛ زبان به گویش این ابیات آوردهام و طنز بودن و نبودن آن را به داوری دوستان خواننده میسپارم.