نویسنده: شیون شرق
خبری مبنی براینکه رهبران و بزرگان جمعیت اسلامی افغانستان گرد هم آمده و ” شورای عالی تصمیمگیرنده ج. ا ” ایجاد کردهاند، نشر شد. این خبر در صفحهی عطامحمد نور، رهبر شاخچهی انشعابی جمعیت اسلامی، یونس قانونی و دیگر بزرگان جمعیت اسلامی منتشر شد. احمد مسعود نیز این اعلامیه را در برگهی خود نشر کرد. این خبر در حالی نشر میشود که تضادها و ستیزهها در بین هر دو شاخچهای جمعیت اسلامی پس از انشعاب، جاری بوده و حتا این روند گریبانگیر اعضا و هواداران دو سو شده بود. شتم، مشاجرهی لفظی و تنشهای مجازی در بین دوجناح روزافزون بود و آرامش و سکوت جای خود را به سرکوب داده بود. در این مدت جناح رییس صلاحالدین از مدارا و دوستی کار میگرفت و بیشتر انتقاد و ستیزهها از سوی جناح عطامحمد نور نشر و پخش میشد.
در پنجشنبه، ۲۸حوت/اسفند، ۱۳۹۹، کنگرهی جمعیت اسلامی دایر شد و بیشترین اعضای کنگره عطامحمد نور را بهحیث رییس جمعیت اسلامی انتخاب نمودند. از میان ۷۵ رأی، ۶۵ رأی بهعطا محمد نور، ۷ رأی به حفیظ منصور و ۳ رأی به قدریه یزدانپرست ریخته شد. آن روز، مراسم با تیراندازی و تقلب دچار شده بود. صلاحالدین ربانی، رییس جمعیت اسلامی و بسیاری دیگر از بزرگان جمعیت بهکنگره تشریف نیاوردند. در حقیقت دایر شدن کنگره بهنوع کودتا علیه رییس سابق آن بود. کودتای که بزودی و آسانی رخداد و با جعل و تقلب همراه بود.
آن زمان، اعضای که در هیات مدیرهی جمعیت جای داشتند، در مقابل پول رأی خود را بهصندوق عطامحمد نور ریختند. پس از مدتی آشکار شد که دایر نمودن کنگره چیزی بیشتر از “کودتا علیه ربانی” نبود. رأیها بهتزویر و تقلب و پول خریده شد و حتا هویدا شد اشخاص که کاندید ریاست جمعیت بودند از سوی اقای نور پول دریافت کرده و رأی خود را به او واگذار کرده بودند. آنچه پیدا بود اقای قانونی و اسماعیل خان نقش مهم و سازندهی در این کنگره داشتند که پسانها انگشت انتقاد بهسوی قانونی بیشتر رفت. انتقاد که بعید بهنظر نمیرسید، خیلی نزدیک بهحقیقت بود. قانونی که نقش سازنده در این نشست داشت، در جلسهی “بن” نیز مرتکب خیانت شده بود. اسماعیل خان نیز چار استان را که در دوران جهاد زیر دستش بود در مقابل گرفتن وزارت آب و انرژی… به کرزی واگذار کرد.
عطامحمد نور در آن زمان، بیشترین سود را از این دو برد. هردو نقش سازنده و مهم در ایجاد کنگره و انتخاب عطامحمد نور بهحیث رییس جمعیت اسلامی و دور زدن صلاحالدین ربانی از ریاست داشتند. امروز نیز این دو کنار هم ایستاده و با بقیهی بزرگان جمعیت “شورای تصمیمگیرندهی جمعیت” را ایجاد نمودند.
در نگارههای که تازه از این جلسهی تشکیل “شورای تصمیمگیری…” نشر شده است، مهمترین چیزی بهنظر میرسد موجودیت صلاحالدین ربانی در کنار آنهاست. سابق، در کنگره پیش… وقتیکه جمعیت انشعابی اعلان شد عبدالفتاح احمدزی، سخنگوی حزب جمیعت بهرهبری صلاح الدین ربانی گفت:” امروز گروه انشعابی جمعیت زیر نام کنگره، همایشی را برگزار کردند که هیچ تعلقی به جمعیت اسلامی افغانستان نداشته و هیچگونه اعتبار قانونی ندارد”. با این پیام مخالفت شدید خود را با این گروهک انشعابی اعلان نمود. اما حال، نگارهی رییس صلاحالدین کنار آنها دیده میشود که این نشاندهندهی حضور او در جلسه و تایید تصمیم اتخاذ شده است.
قصه بهکجا میرود؟
مخالفت دیروز اقای ربانی سبب شد کار جمعیت کند پیشبرود. البته شعبهی که رییس آن ربانی مانده بود. پس از ایجاد شعبهی استاد عطا جامعه گواه کار مهم و بنیادی از هر دو سو نبوده است، در چند سال، هردو تیم بیشتر اعلامیه دادهاند و نشست داشتهاند؛ کاری که بدرد جامعه و مردم نخورد. فقط جنبهی تزویر و خودنمایی داشت و یا بحث قدرتنمایی را در میان میگذاشت. حتا شاخچهی استاد عطا جوانان را ترغیب میکرد تا علیه اقای ربانی بنویسند، اقای ربانی در ظاهر سکوت اختیار کرده بود و حتا بارها گفت: ” ما این جمع را که بهظاهر انشعاب کردهاند، از خود جدا نمیدانیم، آنها دیر یا زود پس میایند.”
اما یگانه دلیل که در این شرایط این دو سو را کنار هم کشیده، مسئلهی غربت و بیچارگی شان است. اینها میبینند دیگر در کشور خود نه خانه دارند و نه جای و نه ملک و نه سلطه، آنچه دارند آوارگی و بیچارگی است. این مسئله سبب شده است کنار هم بنشینند و دست به اقدام تازه بزنند. آیا با کنار هم نشستند صلح متعهدانه بین شان صورت گرفته؟ مگر چه نوع صلحی؟
در واقع پاسخ یافتن برای این پرسشها سخت است، نیاز است زمانه مرور کند و سیاهیها سپید گردند یا سپیدیها سیاه، آنگاه معلوم میشود حقیقت چه بوده است. آقای ربانی خود را رهبر جمعیت اسلامی میداند، از سوی دیگر عطامحمد نور پیوسته میگویند که من توسط کنگرهی دایر شدهی رسمی، رییس جمعیت انتخاب شدهام. ماهای پیش از رسانهها گلایه کرد که او را رهبر جمعیت نمیخوانند، استاد عطامحمد نور میگویند، برای رسانهها گفت که من رهبر اصلی جمعیت اسلامی استم. این حس زیادهخواهی، افزونخواهی، تندروی و بلندپروازی در وجود عطامحمد نور سبب شده استکه در بین بسیاری به نام “لافوک” خطاب شود.
با این وجود، آنچه که از تشکیل “شورای جمعیت” پیدا میشود اتفاق ظاهری بین شاخچههای جمعیت صورت گرفته است، اما تا کجا این اتفاق راه میرود؟ معلوم نیست. ولی زندگی عطامحمد نور میگوید، افزونخواهی او یا این صلح موقتی را میشکناند یا هم کودتای دیگری علیه اقای ربانی در راه است. کودتای که او را از صحنه بردارد و بهحاشیه ببرد. بار پیش دایر شدن کنگره نیز سبب شد او بهحاشیه برود. آقای ربانی نزدیک به ۹ سال رییس جمعیت اسلامی بوده است، اما در این همه سال خدمتی کلان و حسابیای از او سرنزده است، نه برای مجاهدین و نه برای مردم. او جمعیت را میراثی ساخته بود و تصور میشد جمعیت فقط مال پدر اش است، نه ملت. در کنار او عطامحمد نور نیز مسول اجراییهی جمعیت بود که گاهی یکی دیگر را بهمعامله کردن از آدرس جمعیت متهم میکردند.