خلافت عثمانی که در زمان خود نماد اقتدار و مرکز جهان اسلام شمرده میشد و رسماً عنوان “خلافت” که نشان از “دینی بودن” آن دولت داشت را باخود حمل میکرد، نوروز را با شکوهِ تمام جشن میگرفت. این روز هم در دربار خلیفه و هم از سوی مردم در خانهها و محلههای شان به عنوان نماد تحول طبیعت گرامی داشته میشد. در این روز حکیمباشیهای دربار معجونی با نام “نوروزیه” تهیه کرده و به سلطان، خانواده وی و اهالی دربار میخوراندند. منابع مختلف تاریخی از اشتراک خلفای عثمانی در جشنهای نوروزی و قبول تبریکات و هدایای نوروزی از سوی آنها خبر میدهند. با توجه به همین امر، نوروز در خلافت عثمانی زیر عنوان “نوروز سلطانی” یاد شده و جشن گرفته میشد.
شاعران دورهی عثمانی در وصف نوروز به زبانهای فارسی و عثمانی در قالبهای مختلف به ویژه قصیده شعر سروده و به خلیفه/سلطان تقدیم مینمودند و در عوض پاداشهای درخوری دریافت میکردند. از این شعرها که با نام “نوروزیه” یاد میگردید، امروزه نمونههای فراوانی به ویژه در زبان عثمانی برجای مانده است. نوروز در این دوره وارد موسیقی نیز گردید و مقام موسیقییی زیر نام “مقام نوروز” شکل گرفت.
در پهلوی رونمایی از تقویم جدید سال خورشیدی که به گونه رسمی در دربار صورت میگرفت، در این روز هدایای گرانبهایی به خلیفه به ویژه از سوی صدراعظم پیشکش میگردید که از آن با نام “نوروزیه پیشکشی” (پیشکش نوروزی) یاد میشد.
در اباحت بزرگداشت از نوروز و عدم منافات آن با اسلام، فتواهای چندی نیز در دورهی عثمانی از سوی “شیخالاسلام” که عالیترین مقام دینی و مرجع فتوا در خلافت اسلامی شناخته میشد، صادر گشته است که از این میان یکی از نمونههای آن فتوای معروفترین شیخالاسلام دورهی عثمانی ابوالسعود افندی است. ابوالسعود افندی شیخالاسلام دورهی سلطان سلیم اول، سلطان سلیمان قانونی و سلطان سلیم دوم بوده و فتوای خویش را با این محتوا صادر نموده است:
“… نوروز مجوسی دکولدور، نوروز سلطانی دیر.”
یعنی: “… نوروز مجوسی (متعلق به دین دیگر و در تقابل با اسلام) نیست، نوروز سلطانی (مربوط به سلطنت/دولت عثمانی بوده و یک عادت یا رسمِ موجود در عرف) است.”
ذبیحالله ساعی