مخالفت و ضدیت طالبان علیه «نوروز» به دلایل مختلفی صورت میگیرد که برخی مخفی هستند و برخی دیگر آشکار. از دلایل مخفی آن برنتابیدن تداوم یک آیین خراسانی است که طالبان از لحاظ تاریخی قرابتی با آن احساس نمیتوانند. اما دلیل جلی و آشکارشان تکیه بر انتساب ایین نوروزی به شیعیان و فارسی زبانهاست. در حالیکه آیین نوروز مورد احترام اهل سنت و مورد تأیید مراجع دینی حنفی ها نیز بوده است، هر چند که این مراسم ریشه در تاریخ باستان داشته است. مستند این ادعا به روایتی از ﺍﺑﻦﻧﺪﯾﻢ برمیگردد که مدعی است، ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﺼﺐ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺑﺼﺮﻩ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭﺯﯼ ﮔﻔﺖ : « ﻣﻦ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺑﻦ ﺣﻤﺎﺩ ﺑﻦ ﺍﺑﯽﺣﻨﯿﻔﻪ ﺑﻦ ﻧﻌﻤﺎﻥ ﺑﻦ ﻣﺮﺯﺑﺎﻥ ﺍﺯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺯﺍﺩﻩ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﻫﺴﺘﻢ . ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪﺧﺪﺍ ﻣﺎ ﻫﯿﭻﮔﺎﻩ ﺑﺮﺩﻩ ﻧﺒﻮﺩﻩﺍﯾﻢ . ﺟﺪ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۸۰ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪ . ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺟﺪﺍﺩ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻋﻠﯽ ( ﻉ ) ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻃﻠﺐ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﻋﻤﺮ ﻭ ﺍﻭﻻﺩ ﺍﻭ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩ . ﻣﺎ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺩﻋﺎﯼ ﻋﻠﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﻖ ﻣﺎ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﮐﻨﺪ . ﺣﻤﺎﺩ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ : ﻭ ﻧﻌﻤﺎﻥ ﺑﻦ ﻣﺮﺯﺑﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﺍﺑﯽﻃﺎﻟﺐ ﻓﺎﻟﻮﺩﻩ ﻫﺪﯾﻪ ﮐﺮﺩ . ﻋﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﺎﻥ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺑﺎد»
( ﺍﻟﻔﻬﺮﺳﺖ، ﺑﻪ ﮐﻮﺷﺶ ﺭﺿﺎ ﺗﺠﺪﺩ، ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺷﺸﻢ، ﻓﻦ ﺩﻭﻡ، ﺹ ۲۵۵ ) .
توجه به چند نکته در این روایت ضروری است:
۱. ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺑﻦ ﺣﻤﺎﺩ ﻧﺴﻞ ﺷﺸﻢ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺍﺑﻮﺣﻨﯿﻔﻪ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻘﺎﻡ ﻋﺎﻟﯽ ﻗﻀﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺎﻣﻮﻥ ﺩﺍﺭﺩ، ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺭﺍ تجلیل ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺳﻨﺖ ﺁﺑﺎﯾﯽ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ.
۲. عبارت «ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺗﺎﻥ ﻧﻮﺭﻭﺯ » ﺳﺨﻦ حضرت ﻋﻠﯽ (رض) ﺍﺳﺖ، خلیفه چهارم مسلمین. دعاییه حضرت علی در این روایت مبین نظر مثبت ایشان به این آیین پسندیده و انسانی است.
در این میان این سوال مطرح میشود که آیا طالبان از چنین روایت هایی بیخبر اند یا خود را از مقام حضرت علی (رض) و امام ابوحنیفه (رح) بالاتر میپندارند ؟!