نویسنده: شیون شرق
عشق احساسی استکه انسانهای بیشماری سراغش هستند. بسیاری دنبال زندگی عاشقانه و به قول عبدالصمد نصر: دنبال یک زندگی انسانیای اند که از هر سویش احساس شیرین و شیدایی بریزد. پس جستوجوی عشق و روبرو شدن باعشق میتواند چند راه داشته باشد. اگر یک فرد دل ندهد و عاشق نشود، اما راهی استکه عشق را تجربه کند یا تجربهی عشقیای را بخواند و ببیند عشق چطور است؛ لذت آن و سختی و شیرینی آن در کجاست، سپس از این تجربهها در زندگی خود کار بگیرد و دست کم نقطههای وصل و فصل یک پیوند را متوجه شود تا در زندگی خود به مشکل و نشیبی روبرو نشود.
عشق میتواند به گونههای مختلفی ظاهر شود، اما یک راه خوب برای تجربهی عشق، خواندن رمانهای عاشقانه است.
درگیر بودن با عاطفه، احساس، عشق و امنیت تجربهی خوبی در زندگی برای ماست. این تجربه روی زندگی خود نیز سایه میافگند و طرز زندگی را تغییر داده و روشن و احساسی میکند. زندگیایکه در آن عشق و احساس نباشد، خیلی نزدیک به زندگی حیوانهاست.
بدون شک، خواندن رمانهای عاشقانه روی طرز زندگی تحول میگذارد، موارد از زندگی را اصلاح میکند، نقطههای را نیکو میکند و انسان را متوجهی خلاء خود میسازد. در کنار این همه، سرگرم کننده نیز است.
روی هم رفته، رمانهای عاشقانه تاثیرات مثبتی را روی فرد و روی زندگی ما میاورند. تاثیرات که در زندگی او و برای او، مهم و اساسی هستند و لااقل گوشهای از زندگی او را صیقل میدهند.
کاهش استرس
یکی از مهمترین مزایای خواندن رمانهای عاشقانه، کاهش استرس است. وقتی در دنیای رمان غرق میشویم، میتوانیم برای مدتی از استرسهای روزمره فاصله بگیریم، حتا بالای استرس غلبه کنیم.
تحقیقات نشان دادهاند که خواندن میتواند سطح استرس را تا ۶۸ درصد کاهش دهد. این امر به ویژه در رمانهای عاشقانه صادق است، زیرا داستانهای عاشقانه اغلب الهامبخش و امیدوارکننده هستند و با روح، احساس و عاطفه درگیر اند و این موارد را در وجود آدم زنده میکنند.
بهبود خلق و خو
خواندن رمانهای عاشقانه میتواند خلقوخوی ما را بهبود بخشد. وقتی داستانی را میخوانیم که شخصیتها عشق و شادی را تجربه میکنند، اغلب احساس مثبتی در ما ایجاد میشود. این احساس مثبت میتواند تا مدتی پس از پایان کتاب ادامه داشته باشد و به ما کمک کند تا با خوشبینی بیشتری به زندگی نگاه کنیم. وقتی احساس در وجود یک فرد زنده شود، راه برود و پدیدآید، آن سبب میشود تغییرات در روی او و خلق او ایجاد شود. خواندن تجربههای عاطفی و احساسی و عاشقانه فرد را وا میدارد تا در زندگیای خود دنبال این موارد بگردد و تشنهای پیاده کردن آن شود.
بلند بردن همدلی
رمانهای عاشقانه میتواند، همدلی را افزایش دهد، دوستی را محکم ببندد و روابط را سالمتر بسازد. وقتی داستانهای عاشقانه را میخوانیم، اغلب خود را جای شخصیتها میگذاریم و تلاش میکنیم جهان را از دیدگاه آنها ببینیم. این تمرین همدلی میتواند به ما کمک کند تا در زندگی واقعی نیز نسبت به دیگران همدلتر باشیم. سارتر میگفت: زیاد از همدلی گفتن، قوهی همدلی را در خود گوینده بیشتر میکند. برای همین استکه خواندن رمانهای عاشقانه مهم است، چون همدلی را افزایش داده و روابط را محکم یا محکمتر میکند.
ایجاد حس تعلق
این نوع رمانها میتواند «حس تعلق» را در ما ایجاد کند و همنشینی را قوت ببخشد. وقتی داستانهایی را میخوانیم که شخصیتها چالشها و تراژیدیهای مشابهی را تجربه میکنند، متوجه میشویم که تنها نیستیم؛ یکی است، چندتا است و آنان بودهاند… این حس تعلق میتواند به ویژه برای کسانیکه احساس تنهایی یا انزوا میکنند، مفید باشد.
تقویت رابطهها
رمانهای عاشقانه میتواند به «تقویت رابطهها» کمک کند، رابطهها را محکم و زیبا بسازد. وقتی داستانهای عاشقانه را میخوانیم، اغلب ایدههای برای بهبود رابطهی خود به دست میآوریم. این گونه رمان میتواند به ما کمک کند تا عشق و محبت را در زندگی خود کشت کنیم یا افزایش بدهیم و قدردان رابطههای خود باشیم.
برای همین، خواندن رمانهای عاشقانه مهم هستند و روی فرد تاثیرات را ایجاد میکنند؛ این تاثیرات میتواند زندگی او را صیقل بدهد یا پیوند روابط او را محکم بسازد و شکل زیستن او را ایدیت کند.