خبرگزاری راسک: سه سال پس از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، این گروه تروریستی نهتنها کشور را بهسوی ویرانی سوق داده، بلکه بار دیگر افغانستان را به مرکز تربیت و صدور تروریسم جهانی بدل کرده است. طالبان، که با استفاده از وحشت و سرکوب به قدرت رسیدند، اکنون نشان دادهاند که هیچ ارادهای برای ایجاد ثبات، امنیت و رفاه در این کشور ندارند و بهجای آن، به تهدیدی جدی برای صلح و امنیت بینالمللی تبدیل شدهاند.
تحلیلگران امنیتی تاکید دارند که طالبان بهجای عمل به وعدههای خود در قبال مردم افغانستان، به پناه دادن به گروههای تروریستی و حمایت از آنها پرداختهاند. این گروه نهتنها هیچگونه تعهدی به قطع همکاری با القاعده و داعش نداشته، بلکه با تقویت روابط با این گروهها، زمینههای فعالیت آنها را در افغانستان فراهم کرده است. سیاستهای طالبان در این زمینه، بهشدت جامعه بینالمللی را نگران کرده و افغانستان را به یک «بمب ساعتی» تبدیل کرده است که هر لحظه ممکن است امنیت منطقه و جهان را به خطر اندازد.
در همین حال، بحران انسانی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان به سطحی بیسابقه رسیده است. این گروه که همواره با سیاستهای سرکوبگرانه و زنستیزانه شناخته میشود، با تحمیل قوانین سختگیرانه و غیرانسانی، زندگی میلیونها افغانستانی را به جهنمی روی زمین تبدیل کرده است. زنان و کودکان، بهعنوان آسیبپذیرترین اقشار جامعه، بیشترین فشار را متحمل شدهاند. طالبان با منع زنان از تحصیل، کار و مشارکت در جامعه، نیمی از جمعیت افغانستان را به حاشیه رانده و آنها را از ابتداییترین حقوق بشری محروم کردهاند.
اقتصاد افغانستان تحت حاکمیت طالبان بهطور کامل فروپاشیده است. این گروه، که هیچ تخصصی در مدیریت اقتصادی ندارند، با سیاستهای نابخردانه و فساد گسترده، اقتصاد کشور را به ورطه نابودی کشاندهاند. فقر و گرسنگی اکنون به واقعیت تلخ زندگی روزمرۀ افغانستانیها تبدیل شده است. مردم افغانستان، که پیش از این نیز با چالشهای زیادی مواجه بودند، اکنون تحت حکومت طالبان با شرایط بیسابقهای از نابرابری و بیعدالتی روبهرو هستند.
در این میان، جامعه جهانی که مسئولیت بزرگی در قبال وضعیت کنونی افغانستان دارد، هنوز نتوانسته است راهبردی جامع و موثر برای مقابله با تهدیدهای ناشی از حکومت طالبان ارائه دهد. ادامه سیاستهای انزوا و تحریمهای بینالمللی، نهتنها رفتار طالبان را تغییر نداده، بلکه وضعیت زندگی مردم افغانستان را نیز بهطور فاجعهباری وخیمتر کرده است. این نشاندهنده ضعف و ناتوانی جامعه جهانی در مقابله با یک گروه تروریستی است که بیتوجه به خواست و نیازهای مردم، بهدنبال تحکیم قدرت خود از طریق خشونت و ترور است.
با این اوصاف، آینده افغانستان تحت حاکمیت طالبان در هالهای از تاریکی و ناامیدی قرار دارد. کشوری که زمانی با تلاشهای بینالمللی به سوی بازسازی و توسعه حرکت میکرد، اکنون بهدلیل سیاستهای ویرانگر و ضدانسانی طالبان، به نمادی از شکست و تراژدی تبدیل شده است. مردم افغانستان، که از دههها جنگ و خونریزی خسته شدهاند، اکنون با کابوسی جدید به نام «طالبان ۳.۰» دستوپنجه نرم میکنند؛ کابوسی که با هر روز گذشتن، عمیقتر و تلختر میشود.