سیاستمداران غالباً منافع بلندمدت کشورشان را بر حفظ اتحادهای دائمی با کشورها یا گروههای خاص اولویت میدهند. در مورد رابطه پاکستان با طالبان، حملات تروریستی اخیر در داخل کشور نشان میدهد که رهبران پاکستان ممکن است پیامدهای بالقوه حمایت خود از این گروه را اشتباه محاسبه کرده باشند. دولت و نهادهای امنیتی در پاکستان ممکن است به طور کامل تأثیر منفی حمایت مستقیم یا غیرمستقیم خود از طالبان را پیشبینی نکرده باشند که منجر به افزایش خشونت و بیثباتی در داخل خود پاکستان شده است.
چنانچه از دهه ۱۹۹۰ تا کنون شاهد بوده ایم، رویکرد پاکستان همواره در قبال افغانستان نامشخص بوده است.
از آنجاییکه پاکستان از نظر ژئوپلیتیک و همچنین از نظر ایدئولوژیک نزدیک ترین همسایه افغانستان محسوب میشود. خروج ایالات متحده از افغانستان در ۳۱ اوت ۲۰۲۱، یک وضعیت هشدار دهنده برای پاکستان بود و سطح جدیدی از عدم اطمینان و بی ثباتی را در منطقه به ارمغان آورد.
بازگشت طالبان به قدرت پتانسیل ایجاد چالشهای امنیتی مهم برای پاکستان و همچنین پیامدهای اقتصادی و انسانی را به همراه دارد.
اگر نیم نگاهی به گذشته -قبل از عقب نشینی آمریکا-داشته باشیم، سیاست پاکستان در قبال افغانستان بر سه اصل استوار بوده است که به آنها اشاره خواهد شد. در این زمینه سلیم صافی، روزنامه نگار ارشد در جنگ مینویسد که سیاست پاکستان در قبال افغانستان بر اساس سه فرض ناقص شکل گرفته بود:
۱. حضور آمریکاییها در افغانستان که مشکل اصلی به حساب میآمد.
۲. اشرف غنی، حامد کرزی و عبدالله دشمن پاکستان محسوب میشدند و طالبان دوست.
۳. هیچ ارتباطی بین طالبان افغانستان و تحریک طالبان پاکستان وجود ندارد.
پاکستان با چنین طرز فکری بود که از رژیم طالبان استقبال کرد.
با این حال، از آن زمان وضعیت به طور قابل توجهی تغییر کرده است. بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان واقعیت جدیدی را ایجاد کرده است. پیوندهای ایدئولوژیک طالبان با گروه های افراطی مانند تحریک طالبان پاکستان (TTP) این پتانسیل را دارد که به افزایش خشونت در داخل مرزهای پاکستان دامن بزند. افزایش اخیر حملات تحریک طالبان پاکستان در داخل کشور شامل بمب گذاری در مسجد پیشاور در سال ۲۰۲۳، دفتر پلیس کراچی (KPO) و …
علاوه بر این، بحران انسانی در افغانستان بار قابل توجهی را برای پاکستان ایجاد کرده است که در حال حاضر با چالش های اقتصادی و اجتماعی خود دست و پنجه نرم می کند. با هجوم پناهجویان افغان که از مرز به پاکستان عبور می کنند، بر منابع و زیرساخت های محدود این کشور فشار وارد میکند.
اقتصاد لرزان پاکستان نیز احتمالاً تحت تأثیر بی ثباتی در افغانستان، به ویژه با بسته شدن راه های تجاری و اختلال در فعالیت های اقتصادی در منطقه، قرار خواهد گرفت.
وضعیت کنونی پاکستان به طرز وحشتناکی یادآور دهه ۱۹۹۰ است که این کشور از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان حمایت کرد. در آن زمان، دولت و نهادهای امنیتی در پاکستان بر این باور بودند که طالبان یک متحد قابل اعتماد خواهد بود و حکومت آنها در افغانستان منافع استراتژیک برای پاکستان به همراه خواهد داشت. اما این رویکرد در نهایت نتیجه معکوس داد، زیرا ایدئولوژی افراطی طالبان و حمایت از گروه هایی مانند TTP باعث افزایش خشونت و بی ثباتی در مرزهای پاکستان شد. این کشور از موجی از حملات تروریستی رنج می برد، از جمله بمب گذاری ویرانگر هتل ماریوت در اسلام آباد در سال ۲۰۰۸ که بیش از ۵۰ کشته برجای گذاشت.
اکنون، با بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، پاکستان ممکن است یک بار دیگر مرتکب اشتباه شود. دولت و نهادهای امنیتی در پاکستان به حمایت از طالبان، علیرغم ارتباط این گروه با گروه های افراطی مانند تحریک طالبان پاکستان ادامه می دهند. این حمایت می تواند بار دیگر به افزایش خشونت و بی ثباتی در داخل مرزهای پاکستان منجر شود.
تحریک طالبان پاکستان با طالبان افغانستان متحد است، در عین حال این دو گروه ساختارهای جداگانه ای دارند. مقامات پاکستانی قبلاً ادعا کرده بودند که گروه های مسلح از افغانستان به کشورشان حمله می کنند. طالبان این اتهامات را رد کرده است. بلاوال بوتو، وزیر امور خارجه پاکستان نیز در این باره گفت: نگرانی این است که اگر ما و دولت موقت این گروهها را جدی نگیریم و آنها اراده و ظرفیت مقابله با گروههای تروریستی را از خود نشان ندهند، منطقه با فعالیت های تروریستی مواجه خواهد شد. بوتو در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت: افزایش فعالیت های تروریستی در پاکستان از زمان سقوط کابل – اما زمان زیادی نیاز ندارد تا به جای دیگری برسد.
در پاسخ، حاکمیت مستقر در کابل عکس العمل نشان داده و گفته است که پاکستان باید به جای “شکایت در کنفرانس های بین المللی”، مسائل دوجانبه را رودررو گفتگو کند.
به نظر می رسد که پاکستان از اشتباهات گذشته درس نگرفته است. پاکستان با اتخاذ همان سیاست هایی که در دهه ۱۹۹۰ در قبال افغانستان انجام داد، ممکن است بار دیگر خود را در معرض شکست قرار دهد. دولت و نهادهای امنیتی در پاکستان باید رویکرد محتاطانه و استراتژیک تری در قبال افغانستان و طالبان داشته باشند و هزینه های بالقوه درازمدت اقدامات آنها را در نظر بگیرند. در غیر این صورت پاکستان ممکن است در سال های آینده خود را با موج دیگری از حملات تروریستی و بی ثباتی اقتصادی ببیند.
پاکستان به عنوان یک کشور هسته ای خود را رئیس یا نگهبان ملل مسلمان در سراسر جهان می داند اما از سوی دیگر سیاست گذاران خارجی پاکستان باید درک کنند که ابتدا باید مراقب خودشان باشند.
با حمایت مجدد از رژیم طالبان، این یک ماموریت انتحاری محسوب می شود که اجمالی از آن را در چند ماه اخیر دیده ایم. رژیم طالبان افغانستان هیچ تفاوتی با حکومت به رهبری اشرف غنی ندارد.
هیچ راه حل آسانی برای مسائل پیچیده ای که پاکستان با افغانستان و طالبان با آن مواجه است وجود ندارد. با این حال، گامهای متعددی وجود دارد که پاکستان میتواند برای رسیدگی به وضعیت کنونی افغانستان و کاهش خطرات و چالشهای احتمالی ناشی از بازگشت طالبان به قدرت انجام دهد. برخی از راه حل های ممکن عبارتند از:
۱. ارزیابی مجدد حمایت پاکستان از طالبان: رهبری پاکستان باید حمایت خود از طالبان را با توجه به ارتباط این گروه با سازمانهای افراطی مانند TTP به دقت بررسی کند. در حالی که ممکن است برای حفظ روابط با طالبان، به ویژه با توجه به نفوذ آنها در افغانستان، ارزش استراتژیک وجود داشته باشد، پاکستان باید هزینه های بالقوه بلندمدت حمایت خود از این گروه را نیز در نظر بگیرد.
۲. تقویت امنیت مرزی: پاکستان باید برای تقویت امنیت مرزی خود و جلوگیری از جریان شبه نظامیان و تسلیحات از مرز با افغانستان گام بردارد. این ممکن است شامل افزایش تعداد نیروهای مستقر در امتداد مرز، بهبود قابلیت های نظارت و جمع آوری اطلاعات و همکاری نزدیک تر با نیروهای امنیتی افغانستان باشد.
۳. بهبود روابط اقتصادی: پاکستان باید برای بهبود روابط اقتصادی خود با افغانستان و سایر کشورهای همسایه تلاش کند. این ممکن است شامل باز کردن مسیرهای تجاری جدید و سرمایه گذاری در پروژه های زیربنایی باشد که می تواند به نفع هر دو کشور باشد.
در مجموع وضعیت پاکستان پیچیده و چالش برانگیز است و نیازمند رویکردی دقیق و استراتژیک از سوی دولت و نهادهای امنیتی میباشد. در حالی که ممکن است حمایت از طالبان فواید کوتاه مدت داشته باشد، پاکستان باید هزینه های بالقوه بلندمدت این رویکرد را در نظر بگیرد. به ویژه با توجه به روابط این گروه با گروه های افراطی و بحران انسانی در افغانستان.
به هر حال سیاست پاکستان در قبال افغانستان ناقص بوده و حمایت این کشور از طالبان پتانسیل افزایش خشونت را در داخل مرزهای پاکستان دارد.
پاکستان باید رویکرد محتاطانه و استراتژیک تری در قبال افغانستان و طالبان اتخاذ کند و هزینه های بالقوه درازمدت اقدامات خود را در نظر بگیرد. در غیر این صورت، پاکستان ممکن است خود را با موج دیگری از حملات تروریستی و بی ثباتی اقتصادی در سال های آینده ببیند.