خبرگزاری راسک: منابع مطلع از روابط طالبان افغانستانی و پاکستان خبر از تشدید تنشهای چند جانبهای میدهند که از مسایل مرزی گرفته تا حمایتهای دیپلماتیک، این دو کشور را در وضعیت پیچیدهای قرار داده است. علیرغم تلاشهای دیپلماتیک سطحی، این روابط در سالهای اخیر به دلیل تفاوت در منافع و افزایش تهدیدات امنیتی، به بحران تبدیل شده است. پاکستان که در آغاز از طالبان به عنوان ابزاری استراتژیک برای گسترش نفوذ خود در افغانستان بهرهبرداری میکرد، اکنون با معضلات جدی در مدیریت این رابطه روبرو است.
یکی از محورهای اصلی این بحران، موضوع کنترل مرزهای دو کشور است. پاکستان در طول سالهای گذشته تلاش کرده است که با ساخت حصار مرزی (که به عنوان خط دیورند شناخته میشود)، از عبور غیرقانونی و نفوذ شبهنظامیان به خاک خود جلوگیری کند. اما این اقدام با واکنش شدید طالبان روبرو شده است. طالبان مدعی است که این مرز بخشی از خاک افغانستان است و ساخت حصار را تجاوز به حق حاکمیت ملی خود میدانند. در چندین مورد اعضای طالبان با استفاده از زور، بخشهایی از این حصار را تخریب کردهاند و این مساله به درگیریهای مرزی منجر شده است. این تنشها نه تنها بر امنیت منطقه تاثیر گذاشته، بلکه روابط دیپلماتیک میان اسلامآباد و کابل را تحت تاثیر قرار داده است.
نقش طالبان در پناه دادن به گروههای شبهنظامی از جمله داعش، القاعده و دیگر عناصر افراطی نیز یکی دیگر از معضلات بزرگ پاکستان است. با وجود اینکه طالبان به ظاهر در صدد سرکوب گروههای مخالف خود است، اما گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد طالبان همچنان به عناصر افراطی اجازه فعالیت در خاک افغانستان را میدهند. این مسئله باعث شده تا پاکستان که از طریق طالبان به دنبال کاهش تهدیدات امنیتی بود، خود به یکی از قربانیان نفوذ تروریستها در منطقه تبدیل شود. برخی گزارشها حاکی از آن است که شبهنظامیان وابسته به تحریک طالبان پاکستان (TTP) از داخل خاک افغانستان عملیات خود را علیه پاکستان هدایت میکنند. این وضعیت باعث کاهش اعتماد اسلامآباد به کابل شده و دیپلماسی میان این دو کشور را به شدت تضعیف کرده است.
یکی دیگر از چالشهای طالبان در این رابطه، تلاشهای ناموفق برای کسب مشروعیت بینالمللی است. بسیاری از کشورها به ویژه غربیها همچنان از به رسمیت شناختن این گروه به عنوان دولت مشروع افغانستان خودداری میکنند. حتی کشورهایی مانند چین و روسیه که در ابتدا به دنبال برقراری روابط اقتصادی و امنیتی با طالبان بودند، به دلیل سیاستهای مبهم و ضد حقوق بشری این گروه، رویکرد محتاطانهتری اتخاذ کردهاند. در واقع، عدم تعهد طالبان به قطع همکاری با گروههای تروریستی و رعایت حقوق بشر باعث شده که جامعه بینالمللی تمایلی به حمایت گسترده از این گروه نداشته باشد.
در داخل افغانستان نیز طالبان با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند. فروپاشی اقتصادی، افزایش بیکاری، فقر، و سرکوب زنان و سایر اقوام غیر پشتون باعث شده که اعتراضات داخلی علیه این گروه به تدریج افزایش یابد. ازدواجهای اجباری، خشونتهای خانوادگی، و نقض حقوق زنان به یکی از بزرگترین بحرانهای اجتماعی کشور تبدیل شده است. طالبان با اعمال سیاستهای سختگیرانه و ممنوعیت آموزش و کار برای زنان، شرایط زندگی را برای نیمی از جمعیت کشور غیرقابل تحمل کرده است. بسیاری از خانوادهها برای فرار از این وضعیت ناگوار، مجبور به مهاجرت به کشورهای همسایه همچون ایران و پاکستان شدهاند. اما گزارشها حاکی از آن است که مهاجران افغانستانی در این کشورها با بدرفتاری و تبعیض روبرو هستند و زندگی سختی را تجربه میکنند.
با وجود این، طالبان همچنان در ایجاد یک حکومت باثبات ناتوان است. گروههای مقاومت داخلی از جمله جبهههای مخالف طالبان، به طور پیوسته علیه این گروه مبارزه میکنند و جامعه جهانی نیز به تدریج حمایتهای بیشتری از این جبههها نشان میدهد. این واقعیت که طالبان نتوانستهاند بر تمام بخشهای جامعه مسلط شوند، نشان از آن دارد که مقاومت مدنی و مسلحانه همچنان در کشور فعال است. همچنین، وضعیت وخیم حقوق بشر در کشور تحت حاکمیت طالبان باعث شده تا جامعه بینالمللی از ارائه کمکهای مالی و انسانی به افغانستان خودداری کند.
در نهایت، روابط پیچیده طالبان و پاکستان در یک بنبست قرار دارد. پاکستان که روزگاری امیدوار بود با حمایت از طالبان به ثبات در منطقه دست یابد، اکنون با تهدیدات امنیتی بیشتری مواجه است. از سوی دیگر، طالبان نیز نتوانسته است جایگاه خود را در سطح بینالمللی تثبیت کند و با فشارهای داخلی و خارجی متعددی روبرو است. تحلیلگران معتقدند که اگر وضعیت به همین منوال ادامه پیدا کند، نه تنها ثبات در افغانستان بلکه در کل منطقه جنوب آسیا نیز به خطر خواهد افتاد.همچنین، افزایش فعالیتهای تروریستی و ناتوانی طالبان در مهار گروههای افراطی، منطقه را در آستانه یک بحران امنیتی قرار داده است. بنابراین، آینده روابط میان این دو همسایه به شدت به تحولات سیاسی و امنیتی در منطقه وابسته خواهد بود.