ظریف یزدان پرست
ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری، اندیشمند و متکلم برجسته قرن سوم هجری، یکی از بزرگترین متفکران جهان اسلام و بنیانگذار مکتب اشاعره بود؛ مکتبی که نقشی بنیادی در استحکام اندیشههای اسلامی و ایجادتوازن بین عقل و نقل دانسته میشود. او که در سال ۲۶۰ هجری در بصره متولد شد، از مهمترین متفکرانی بهشمار میآید که توانست با دفاع عقلانی و منطقی از عقاید اسلامی، پایههای فکری و فرهنگی را برای ملتهای مختلف مسلمان، از جمله تاجیکان و پارسیزبانان خراسان، تثبیت کند (اشعری، مقالات الاسلامیین، ۳۵-۳۸).
مکتب اشاعره؛ عامل وحدتبخش در میان فارسیزبانان
ابوالحسن اشعری با تأسیس مکتب اشاعره، راهی نو برای گسترش و ترویج اعتقادات اسلامی بهشیوهای میانهرو و معتدل ایجاد کرد. این مکتب که برخلاف عقلگرایی افراطی معتزله، به اهمیت وحی الهی در کنار عقل انسانی تأکید داشت، توانست جایگاهی ویژه در میان پارسیزبانان خراسان بیابد. در دورهای که اسلام در خراسان نفوذ و ریشهی عمیقی داشت، مکتب اشاعره با رویکرد عقلانی و دینی خود باعث تقویت و حفاظت از ارزشهای فرهنگی و دینی مردمان این سرزمین شد و راهی مطمئن برای فهم عمیقتر آموزههای اسلامی فراهم آورد (اشعری، الابانه عن اصول الدیانه، ۱۴۷-۱۵۲).
تأثیر ابوالحسن اشری بر هویت تاجیکان خراسان
مکتب اشاعره که بهدست ابوالحسن اشعری تأسیس شد، تنها یک جنبش کلامی نبود؛ بلکه پایهای برای هویت و همنوایی فرهنگی مردمان پارسیزبان از جمله تاجیکان محسوب میشد. در شرایطی که زبان پارسی، زبان ادبیات و علم در خراسان بود، مکتب اشاعره با ارائه تفسیری عقلانی و معتدل از اسلام، بهطور غیرمستقیم از این زبان و هویت فرهنگی مردمان پارسیگو حمایت کرد. در واقع، اشعری با اندیشههای خود بستری فراهم ساخت که تاجیکان بهعنوان وارثان فرهنگ و تمدن پارسی بتوانند ارزشهای دینی و فرهنگی خود را با اسلام آمیخته کنند و به حفظ و احیای آن بپردازند (الفرغانی، تاریخ خراسان و اسلام، ۹۵-۹۹).
خراسان؛ پیوند دهندهیی علم و ایمان
خراسان، که مرکز فرهنگی، علمی، و دینی برای تاجیکان و پارسیزبانان بود، بستری فراهم آورد که اندیشههای اسلامی و بهویژه آموزههای اشاعره بتوانند در آن رشد و گسترش یابند. بسیاری از دانشمندان و متفکران خراسانی، تحت تأثیر مکتب اشعری، به دنبال پاسداری از ایمان اسلامی و اعتقادات سنتی بودند. این متفکران که ریشه در فرهنگ تاجیکی و پارسی داشتند، اندیشههای ابوالحسن اشعری را بهکار گرفتند تا فرهنگ خود را حفظ کنند و آن را با اصول اسلام بهشیوهای متعادل آمیخته کنند(م. امیدفر، تاریخ اندیشه اسلامی در خراسان، ۲۲۱-۲۲۶).
نقش تاجیکان در گسترش آموزههای اشعری
تاجیکان بهعنوان یکی از اقوام اصیل خراسان، نقشی محوری در حمایت و گسترش اندیشههای ابوالحسن اشعری داشتند. آنان که همواره به علم و دانش اهمیت میدادند، با پذیرش اصول اعتقادی مکتب اشاعره، به ایجاد بستری فکری کمک کردند که در آن، فرهنگ، زبان و هویت پارسی خراسانی با اسلام پیوندی عمیق یافت. این پیوند، عامل مهمی در حفظ و تحکیم هویت تاجیکی در برابر تهدیدها و چالشهای فرهنگی و دینی بود که از سوی قدرتهای خارجی به این سرزمین تحمیل میشد (نظری، تاریخ تفکر اسلامی و نقش تاجیکان، ۱۸۲-۱۸۵).
میراث ابوالحسن اشعری؛ بنیانگذار وحدت دینی و فرهنگی
آثار و تعالیم ابوالحسن اشعری همچنان به عنوان یکی از منابع معتبر در اندیشه اسلامی باقی ماندهاند. نوشتههای او نظیر مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین و الابانه عن اصول الدیانه، الهامبخش دانشمندان بزرگی چون امام غزالی و فخرالدین رازی شدند و همچون چراغ راهی برای نسلهای بعدی متفکران، به حفظ ارزشهای دینی در کنار هویت فرهنگی پارسی کمک کرد. این آثار به تاجیکان و سایر اقوام پارسیزبان خراسان کمک کرد تا در دورانهای پرتنش و پرچالش، با اطمینان و استواری بیشتری از هویت و فرهنگ خود پاسداری کنند و نقش مهمی در گسترش اندیشههای اشعری ایفا کنند(اشعری، الابانه عن اصول الدیانه، ۱۶۳-۱۶۵).
درجمعبندی میتوان گفت که ابوالحسن اشعری و مکتب اشاعره، نه تنها از بعد دینی؛ بلکه از لحاظ فرهنگی نیز نقشی تعیینکننده در هویت و انسجام پارسیزبانان خراسان و تاجیکان داشتند. مکتب او که بر پایه عقلانیت و میانهروی بنا شده بود، بستری فراهم کرد که در آن، فرهنگ تاجیکان و زبان پارسی خراسان در کنار اعتقادات اسلامی رشد کرده و تقویت شوند. این پیوند تاریخی و فرهنگی به تاجیکان امکان داد تا نهتنها در برابر چالشهای عقیدتی و فکری مقاومت کنند، بلکه به تثبیت و حفظ هویت اصیل خود نیز بپردازند.