داکتر نبیله نیکزی
در دنیای امروز که تغییرات سریع و جهانیشدن هر لحظه ابعاد تازهای به خود میگیرد، مفهوم وطندوستی و تعلق به سرزمین از معنای سادهاش فراتر رفته است. این حس که در دل هر فرد به عنوان یک نیروی پیونددهنده با تاریخ، فرهنگ و سرزمینش میتپد، اکنون در میان امواج بیپایان اطلاعات و جابجاییهای جمعیت، رنگ و بویی جدید به خود گرفته است. وطندوستی دیگر تنها در مرزها و خطوط جغرافیایی محدود نمیشود؛ بلکه به مسئولیتی بزرگتر و جهانیتر بدل شده است. این احساس عمیق از تعلق به سرزمین، نهتنها در لحظات سخت و بحرانی که در دوران شکوفایی و آرامش نیز اهمیت پیدا میکند. در گذشته، مفهوم وطندوستی بیشتر با آرمانهای ملی همراه بود، اما در دنیای امروز، این احساس عمیقتر و پیچیدهتر شده است. وطندوستی در امروز، پیوندی است با تاریخ و هویت جمعی، با آگاهی از مسئولیتهای اجتماعی و اخلاقی که فرد نسبت به سرزمینش دارد. در این دنیای بههمپیوسته، جایی که مرزها کمتر از پیش تعیینکننده هستند و مهاجرتهای گسترده باعث شکلگیری جوامع چندفرهنگی میشود، وطندوستی میتواند شکلهای مختلفی به خود بگیرد. آیا وطندوستی به معنای وفاداری کورکورانه به قدرت حاکم است؟ یا اینکه باید به معنای تعهد به بهبود وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور باشد؟ اگر در گذشته، ملیگرایی و وطنپرستی میتوانست در قالب مرزهای جغرافیایی و تعصبات نژادی محدود شود، امروز باید این مفهوم با معیارهای انسانی و جهانی پیوند بخورد.
بسیاری بر این باورند که وطندوستی بهمعنای پذیرش مسئولیت در قبال سرزمین و مردم است، بدون آنکه به دنبال بهرهبرداری یا بهرهکشی از آن باشیم. این مسئولیتپذیری، باید در عمل و در هر زمینۀ از زندگی اجتماعی به چشم بیاید؛ از کمک به ارتقای آموزش و فرهنگ گرفته تا مشارکت فعال در مسائل زیستمحیطی و اقتصادی. وطندوستی تنها در شرایط جنگ و بحران ظهور نمیکند؛ بلکه در لحظات روزمره زندهگی، در اعمال کوچک و تصمیمات فردی و جمعی نمود پیدا میکند.
در جامعهای که همواره در حال تغییر است، وطندوستی میتواند به معنای حفظ و تقویت ارزشهای فرهنگی و اجتماعی باشد. این به معنای نگاه به گذشته برای یادآوری ارثیهها و سنتهاست، اما همچنان باید با نگاهی به آینده همراه باشد؛ نگاهی که در آن مسئولیتهای فردی و اجتماعی، همزمان با هم به یکدیگر پیوند میخورند. ما باید به خود یادآوری کنیم که هر تغییر و پیشرفتی در جامعه نیازمند مشارکت فعال همه است؛ از فردی که به کوچکترین جنبههای زندهگی خود اهمیت میدهد، تا آن فردی که در عرصههای کلان اجتماعی و اقتصادی نقشآفرینی میکند.
وطندوستی به معنای مقابله با مشکلات و چالشها است، نه فقط به خاطر سرزمین، بلکه به خاطر مردمی که در آن زندهگی میکنند. این حس نباید به یک عاطفه ساده محدود شود؛ بلکه باید به یک انگیزه برای تغییر و بهبود شرایط تبدیل شود. وقتی از وطندوستی صحبت میکنیم، نباید به تصویر سنتی و آرمانگرایانهای از این واژه پایبند باشیم. وطندوستی واقعی زمانی معنا مییابد که فرد نهتنها به سرزمینش، بلکه به مردم و فرهنگاش، به محیط زیست و به نسلهای آینده مسئولیتپذیر باشد.
در دنیای امروز که مرزها در حال محو شدن هستند و ارتباطات جهانی به سطحی بیسابقه رسیده است، وطندوستی به معنای مشارکت در ساخت جهانی بهتر است. نهتنها باید به سرزمین خود افتخار کنیم، بلکه باید برای کمک به جوامع دیگر و همزیستی مسالمتآمیز با سایر فرهنگها نیز بکوشیم. این رویکرد نهتنها وطندوستی را به سطحی جهانیتر میبرد، بلکه به عنوان یک الگو برای نسلهای آینده عمل میکند.
وطندوستی به معنای تقدیر از گذشته است، اما همچنان به معنای تلاش برای آیندهای بهتر است. این تلاش در هر زمینهای از زندهگی، از اقتصاد و سیاست گرفته تا آموزش و فرهنگ، باید ادامه یابد. وطندوستی واقعی نه تنها در محبت به سرزمین، بلکه در مسئولیتی که نسبت به بهبود وضعیت خود و دیگران داریم، بهطور کامل خود را نمایان میکند.
وطندوستی باید به یک عامل محرکه برای هر فرد تبدیل شود تا در سایه آن، نهتنها به سرزمین خود بلکه به انسانیت و جهانی بهتر خدمت کند.
سفیر ایران در کابل: افغانستانیها از مسیرهای قانونی به ایران سفر کنند