ظریف یزدانپرست
اظهارات اخیر محمد حنیف اتمر در مورد مرز دیورند، بهعنوان مرز رسمی میان خراسان و پاکستان، موضوعی است که نیاز به تحلیل عمیق و منطقی دارد. او مدعی شده است که پذیرش این خط بهعنوان مرز بینالمللی مشروعیت ندارد و تعیین سرنوشت سرزمین باید تنها توسط ملت مربوطه صورت گیرد. در این نوشته با بررسی تاریخی، حقوقی و منطقی این ادعا را نقد و رد میکنم.
یک، خط دیورند؛ یک توافق تاریخی و قانونی
معاهدۀ مرز دیورند در سال ۱۸۹۳ میان امیر عبدالرحمن خان و نمایندگان بریتانیا امضا شد و بهعنوان یک مرز رسمی میان خراسان و هند بریتانیا تعیین شد. این توافقنامه، برخلاف ادعاهای برخی، یک قرارداد بینالمللی محسوب میشود که بر اساس اصول حقوق بینالملل همچنان معتبر است.
- حقوق بینالملل و اصل معاهدات:
بر اساس حقوق بینالملل، معاهدات و توافقنامهها حتی پس از تغییر حکومتها و نظامهای سیاسی اعتبار خود را حفظ میکنند. معاهده دیورند نیز بهعنوان یک توافق مرزی میان دو حکومت رسمیت دارد و تغییر آن نیازمند توافق دوطرفه میان کشورهای خراسان و پاکستان است.
- تغییر حوزه نفوذ یا تعیین مرز؟
برخی ادعا میکنند که این سند تنها برای تعیین حوزه نفوذ بوده است، اما شواهد تاریخی و متن معاهده نشان میدهد که هدف اصلی آن تعیین مرز جغرافیایی بین دو منطقه بوده است.
دو، مشروعیت ملت و دولت در تعیین مرزها
حنیف اتمر مدعی است که سرنوشت سرزمین یک ملت تنها به خود آن ملت تعلق دارد. این ادعا گرچه ظاهری جذاب دارد، اما در عمل ناقض اصول حقوق بینالملل و عرف دیپلماتیک است.
- مسئولیت دولتها در روابط بینالملل:
دولتها نماینده رسمی ملتها در روابط بینالملل هستند. عبدالرحمن خان بهعنوان حاکم وقت خراسان، اختیار و صلاحیت قانونی برای امضای این توافقنامه داشت.
- مفهوم مشروعیت:
مشروعیت یک توافقنامه بر اساس اصولی مانند پذیرش توسط دولتهای متوالی، رفتار عملی در طول زمان و عدم مخالفت رسمی در مجامع بینالمللی تعریف میشود. در این زمینه، خراسان در دهههای مختلف به شکل عملی این خط را به رسمیت شناخته است.
سه، پیامدهای سیاسی و امنیتی رد مرز دیورند
ادعاهای مبنی بر عدم رسمیت مرز دیورند نهتنها فاقد مبنای حقوقی است، بلکه پیامدهای جدی سیاسی و امنیتی دارد:
- اختلافات با پاکستان:
رد مرز دیورند بهعنوان مرز رسمی، زمینهساز تنشهای بیشتر با پاکستان میشود که میتواند روابط دیپلماتیک و اقتصادی دو کشور را مختل کند.
- ضربه به وحدت داخلی خراسان:
طرح این موضوعات به نفع کسانی است که به دنبال تفرقهاندازی در خراسان هستند. وحدت ملی و تمرکز بر چالشهای داخلی، اولویتی است که نباید قربانی مسائل تاریخی شود.
چهار، اظهارات حفیظ منصور؛ گامی در جهت واقعگرایی سیاسی
حفیظ منصور، عضو ارشد جبهه مقاومت، در اظهارات خود مرز دیورند را بهعنوان مرز بینالمللی به رسمیت شناخته است. این موضعگیری، برخلاف ادعاهای احساسی و غیرمنطقی، نشاندهنده بلوغ سیاسی و درک واقعیتهای جغرافیایی و تاریخی است.
- پذیرش واقعیتهای تاریخی:
تاریخ نشان داده که مرزهای جغرافیایی تغییرپذیر نیستند، مگر در موارد خاص و توافق دوطرفه. پذیرش مرز دیورند بهعنوان مرز رسمی، نهتنها به معنای تسلیم نیست؛ بلکه اقدامی برای رفع تنشها و ایجاد ثبات در منطقه است.
پنج، توصیه به رهبران سیاسی
به جای دامن زدن به اختلافات تاریخی و احساسی، رهبران سیاسی خراسان باید بر مسائل حیاتی مانند توسعه اقتصادی، حفظ وحدت ملی و مبارزه با تروریسم تمرکز کنند. پرداختن به مسائل نمادین و تاریخی مانند خط دیورند تنها باعث اتلاف انرژی و منابع ملی میشود.
نتیجهگیری
ادعای حنیف اتمر درباره عدم مشروعیت مرز دیورند، فاقد مبنای تاریخی، حقوقی و منطقی است. پذیرش این خط بهعنوان مرز بینالمللی، گامی در جهت ثبات منطقه و تقویت روابط دیپلماتیک است. رهبران خراسان باید با درک واقعیتهای تاریخی و سیاسی، از دامن زدن به اختلافات بیپایه خودداری کنند و به مسائل اصلی کشور بپردازند.
اتمر بازداشت زنان توسط طالبان را اهانت شرمآور به ارزشهای جامعهی افغانستان خواند