نویسنده: کیخسرو
متأسفانه از دیروز به اینسو خودکشی جوانان از بامیان، بدخشان و غور گزارش شدهاست. پس از سلطهی گروه طالبان بر افغانستان، پیش از این نیز جوانان در ولایات/ استانهای متفاوت کشور دست به خودکشی زده بودند که شامل دختران و پسران میشدند.
واقعیت این است خودکشی جوانان از نظر اجتماعی به پدیدهای خطرناک و قابل تأمل و نگرانی تبدیل شدهاست. باید عوامل خودکشی سریالی و پیهم جوانان بررسی شود.
عوامل عمده و اساسی این خودکشیهای سریالی سلطه و خشونت گروه طالبان استکه بر زندگی مردم بهویژه بر زندگی جوانان سایه افگنده است. فقر، بیکاری، توهین، خشونت و تعصب از مواردیاند که جوانان روزانه با آن رو بهرو استند و هیچ تفریح و سرگرمی پس از حضور گروه طالبان در زندگی ندارند.
گروه طالبان دختران و زنان را از آموزش و کار منع کردند و عرصهی امید و زندگی را برای مردم بهویژه برای نسل جوان دختر و پسر افغانستان بستند. بنابراین، جوانان هیچ امید و چشماندازی برای زندگی آیندهی خود نمیبینند و دچار افسردگی و ناامیدی عمیق میشوند. این افسردگی و ناامیدی عمیق موجب میشود که جوانان را بهسوی خودکشی و به کام مرگ بکشاند.
اگر به خودکشی جوانان توجه نشود و برای جوانان در عرصههای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، شغلی و تفریح برنامهای سنجیده نشود، خطر این پدیدهی نحس روز بهروز بیشتر میشود که جوانان افسرده و ناامید شوند و به سوی اژدهای مرگ کشانده شوند که این اژدها با آمدن گروه طالبان در زندگی جوانان رسوخ کردهاست.
واقعیت این است که در سلطهای گروه طالبان سخت است چارهای برای پدیدهی شوم سریالی خودکشی جوانان اندیشید. اما در هرصورتی باید این پدیده را مورد بررسی قرار داد و توجه جامعه و جهان را به این پدیدهی نگرانکننده معطوف کرد.