معین اسلامپور
استراتژیستهای مجرب و خلاق همواره چند مولفههای اساسی را در میدان نبرد مهم میپندارند، نسبت به هر عامل دیگر این مولفهها را اولویت میدهند که شامل موارد ذیل است : پلانگذاری دقیق و با محاسبه، مطالعه اراضی، کشف و اطلاعات دقیق از کمیت نیروی انسانی و ابزارهای رزمی دشمن، ایجاد انگیزه و تقویت حس عاطفی میان فرماندههان و سربازان و همچنین برخی از موارد دیگر را جزو مولفههای تضمینی موفقیت در جنگ مدرن تلقی میکنند.
از این میان مطالعۀ اراضی و موقعیت استراتژیک در میدان محاربه را مورد مطالعه و تحلیل قرار میدهم. چنانکه جبهات مقاومت نزدیک بهچهار سال علیۀ رژیم خودکامهای طالبانی در میدان محاربه و چه در جنگ شهری-چریکی، شجاعانه و جسورانه مبارزه و مقاومت کردهاند. با این همه شهامت و ایستادگی، ریسک جبران ناپذیر نیروی انسانی را متحمل شدهاند. فرماندهان و چریکهای نامدار و ارزشمندی در نبرد نابرابر شهید شدهاند. اما بهتناسب تلفات نیرویی انسانی و هزینه زمانی در این ایام در میدان نبرد موفقیت چندانی حاصل نکردهاند؛
در این مدت پیوسته بهدنبال کشف و شناخت موقعیت استراتژیک و اراضی صعبالعبوری بودهام که با تاسی از تجارب و اندوختههای چریکهای مشهور دنیا چهگونه استبداد زمانۀ خودرا شکستند؛ و رژیمهای خودکامه و تا دندان مسلح را برانداز کردهاند؛ آنها از چه امتیاز و موقعیت مهم و جادویی برخوردار بودهاند؛ بیتردید جدا از عوامل برشمرده، رهبری کاریزماتیک نظامی، مهمترین مساله، اراضی و موقعیت استراتژیک آنان بود که سبب پیروزی چشمگیری چریکها در ادوار تاریخی شده است.
در جوی کنونی ما در برخی نقاط شمال کشور از جمله در بدخشان، این موقعیت استراتژیک و اراضی صعبالعبور را داریم، حتا بهمراتب نسبت بهسایر مناطق، این استان از امتیاز ویژه ژیوپلیتیکی و اراضی صعبالعبوری برخوردار است.
دلایلیکه من بهعنوان یک نظامی این موقعیت را اولویت دادهام. چند مساله محوری را برگزیدهام، قطعاً باورمندم در این استان جبهات مقاومت بهپیروزی معجزه آسایی دست خواهند یافت:
الف- موقعیت استراتژیک:
موقعیت استراتژیک بهجغرافیایی اطلاق میشود که دارای ویژگیهای خاص و مورد توجه و تمرکز بازیگران منطقهای و بینالمللی بوده باشد. این ویژگیها شامل موارد زیر است: منابع طبیعی- موقعیت ژيوپلیتیکی- منابع نیروی انسانی- منابع اقتصادی- توان نظامی-اهمیت فرهنگی و مذهبی و ثبات سیاسی و زیر مجموعههای این مهم میتواند جز از مولفههای محوری موقعیت استراتژیک محسوب شوند. باتوجه بر موارد فوق «بهجز یکی دو مورد» استان بدخشان اکثر مولفههای بالا را در خود دارد. روی همرفته این استان از جایگاه و اهمیت فوقالعادهای موقعیت استراتژیکی و ژیوپلیتیکی برخوردار است. اگر جبهات فعالیتهای اوپراسیونی-اوپراتیفی خود را در این استان متمرکز نمایند در فرصت خیلی کوتاه بهدلایل چهار مولفههای فهرست شده، برگ برندهای در اختیار جبهات مقاومت خواهند بود.
ب-نیرویی انسانی:
در سازمانهای ملکی- نظامی نیرویی انسانی، یکی از مهمترین عوامل پیروزی در هر ساختار محسوب میشوند. هر چند جنگ علیهی استبداد طالبانی منوط به یک دایرهای خاص جغرافیایی نمیشود. در هر نقطهایکه جنگ و مقاومت استمرار پیدا کند. مردم از بقا و شکستناپذیری مقاومت اطمینان حاصل نمایند، بدون تفکیک قومی- زبانی در آن مناطق تجمع و تمرکز خواهند نمود، علیۀ تجاوز و اشغالگری مبارزه و مقاومت مینمایند.
دلیل عمده که من نسبت بهمنابع نیرویی انسانی در بدخشان متمرکز شدم. کثرت نیرویی انسانی و جنگجویان ناراضی بریده از بدنۀ طالبان محلی است که حالا از جوی حاکم ناراض و ناخوش بهنظر میرسند در صورت کم بود نیرویی انسانی در میدان محاربه، منابع انسانی آبدیده از دو مرحله«نیرویی طالبان- ارتش پیشین» حتا نیرویی جوان با انگیزه و آموزش نادیده وجود دارد که با کمترین آرایش و آموزش نظامی، مجدداً این سه گروه آماده و دمدست جبهات خواهند بود.
منابع اقتصادی:
یکی از محوریترین مساله در جنگ، محاسبات اقتصادی است. هزینۀ جنگ بسیار کمر شکن و زیانبار است. بدون منابع مالی موفقیت در جنگ ناممکن است. زیرا موتور محرکۀ نبرد اقتصاد است. جدا از برخی مواردی منطقهای و استخباراتی، نبود پشتیوانه و عقبۀ سیاسی- نظامی، دلیل عمدهایکه تا هنوز جبهات مقاومت نتوانستند جغرافیایی خاص را تحت تصرف خود در بیاورند. عدم امکانات و منابع اقتصادی است.
به اساس گزارش منابع محلی همین اکنون بیش از هزار اسکاتور عملاً در معادن بدخشان کار میکنند و سود فراوانی بهجیب کشورهای منطقه و گروههای مافیایی داخلی متعلق بهطالبان و شبکهی القاعده میرود با کنترل و تصرف اندکی این موقعیت در فرصت کوتاه یک بخش کلان منابع مالی از این معادن تامین میشود. چنانکه طالبان در بیست سال جنگ علیهی جمهوریت از منابع اقتصادی بدخشان تمام نیاز مالی جبهات نظامی خودرا تقویت و حمایت کردهاند. این موضوع یک فورمول عملی دارد که در این مقاله نمیشود آن را اخلاقاً مطرح کرد.
اراضی صعبالعبور:
دلایل موفقیت چشمگیری چریکهای آزادیبخش در سراسر دنیا علیۀ رژیمهای خودکامه و استبدادی، اراضی صعبالعبور بوده است که چریکها با مدیریت و فرماندهی دقیق و خردمندانهای فرمانده خویش در جنگ پیروز شدهاند. از چریکهای مجاهدین در دوره ارتش سرخ، چریکهای کوبا علیۀ رژیم دیکتاتوری باتیستا، چریکهای جنبش حماس با ایجاد حفرهای جادویی و مصنوعی در دل زمین علیه رژیم صهیونسیتی، چریکهای مقاومت لبنان، جنبش حوثیهای یمن و … از نمونه و الگوهایی موفق بودهاند که عملاً در برابر رژیمهای اشغالگر، مستبد و تا دندان مسلح جنگ و مقاومت کردهاند. اراضی بدخشان بهتناسب جغرافیایی جنگی چریکهای دنیا دشوارترین و پوشیدهترین اراضی است که کمتر میتوان نمونهای آن را در منطقه یافت؛
برخی از نظامیان مجرب که خود عملاً سالها در این مناطق تجربهای جنگ و مقاومت دارند با کمین در یک گذرگاه با کمیت نیرویی ناچیز میشود در مقابل یک لشکر عظیم سد شد و سالها با داشتن تجهیزات نظامی اندک ایستاد مقاومت کرد. البته مقاومت در بدخشان یک الگو و نیازمند اکشن پلان عملیاتی ترکیبی است که نمیشود. اینجا به آن پرداخت. اما الگوهایی موثر جنگی مدرن را در اختیار داریم، با ترکیب این الگوها میتوان با اطمینان حساب باز کرد و در برابر استبداد طالبانی تا مرز براندازی جنگید و مقاومت کرد.
شکایت از رشوهستانی و فساد طالبان در سفارت افغانستان در پاکستان
انس حقانی در واکنش به سفر رهبر سوریه به عربستان، آیهی قرآن را منتشر کرد
آریانفر: کهنترین قوم باشندهی افغانستان «تاجیکها» هستند
جبههی آزادی: طالبان افراد زیادی را به دلیل تعلق داشتن به یک منطقهی خاص زندانی کردهاند
احمد مسعود: طالبان مانند شورویها در پنجشیر اردو زدهاند و به سرنوشتی یکسان مواجه میشوند