سیدجان رحیمی/ بخش دوم
یک) زمینه نظری: در زمان مامون فرقه معتزله که بنیان اندیشه خود را بر اساس معیار عقل قرار داده بود، نفوذ زیادی داشت. علم کلام در این دوره با رشد یافتن معتزله قوت گرفت. دنیای حکمت یونان، فلسفههای افلاطونی و فیثاغورثی در خور بحثهای مهمی بود که مبتنی بر گفتگو و مناظرات در مجالسها صورت میگرفت که متکلمان و معتزله بیشتر به آن میپرداختند. آن ها آزاد اندیشان اسلام خوانده میشدند که در زمان مامون قدرتمند شدند و صاحب نفوذ در دستگاه سیاسی شدند. فعالیت معتزله و مناظرات آنها باعث پیدایش علم کلام و ظهور متکلمان شد که علوم عقلی اسلامی با حربه منطق و استدلال مجهز میشد. مجادلات کلامی درصدر اسلام از دلایل عمده گرایش مسلمانان به مطالعه کتب دیگر ملتها، ادیان و نحلهها بود.
دو) زمینه عملی: یکی از زمینههای مهم گرایش مسلمانان به ترجمه، نیاز شدید آنان به استفاده از دستاوردهای پزشکی بود. در میان اعراب وجود پزشکی همچون کیمیا بود. خلیفه عباسی منصور گرفتار بیماری معده شده بود و پزشکانی که در خدمتش بودند، از علاج بیماری او عاجز ماندند. منصور آنان را خواست و از ایشان نشان طبیبی ماهر را به جز بغداد خواست. گفتند:«در عهد ما طبیبی نیست که با جورجیس ريیس پزشکان جندی شاپور همسان باشد.» منصور او را به بغداد فراخواند و او با دو شاگردش بدان شهر رفت و به معالجه منصور پرداخت. جورجیس بن بختیشوع از دوست داران تالیف و ترجمه بود و خود زبان یونانی، سریانی، پهلوی و تازی را میدانست و برای منصور کتابهایی را به عربی ترجمه نمود. وی در صنعت طب اطلاعات کامل داشت و در نزد منصور مقام والا و از منزلت رفیعی برخوردار بود. جورجیس نخستین رابطه طبی بین بغداد و جندی شاپور بود. از جمله پزشکانی که در دوران عباسی از اهمیت و احترام خاص برخوردار بود؛ حنین ابن اسحاق میباشد که حتی جبريیل بن بختیشوع برای وی احترام قايل بود و وی را پدر خطاب میکرد. حنین ابن اسحاق از جمله معروفترین مترجمان از زبان یونانی به زبان عربی بود. ابن ندیم میگوید: خالد بن یزید بود که اولین بار توجه به کیمیا نمود و فرمان داد که فلاسفه را از مصر بیاورند و کتابهای یونانی و قبطی را به عربی ترجمه نمایند. با تبدیل حکومت اسلامی به حکومت وسیع و دارای قلمرو بسیار، نیاز به سیستم اداری نظم و ترتیب در آن وقت احساس میشد. مسلمانان برای تغذیه روان و تن به دستاوردهای تمدن های کهن روی آوردند. نخستین ترجمههای آنها در زمینه علومی بود که رابطه مستقیم با کار و زندگی روزمره داشت. شاکلههای سیاسی دوران عباسیان باعث شده بود که توجه خواص برای تثبیبت سیاسی در جامعه به علم و دانش صورت بگیرد. منصور عباسی از جمله فرمان روایانی است که برای تثبیت پایتخت تازه تاسیس خویش، توجه به دانشمندان نمود که نیاز به حمایت عالمان و متفکران داشت تا دولت وی در ارتقای موقعیت سیاسی در جایگاه خاص قرار بگیرد.
یکی از شرق شناسان در این باره می گوید.: منصور بر آن بود که پایتختش چنان باشد که شهرت آن در سراسر جهان اسلام پراکنده شود. بدین لحاظ گروهی از دانشمندان و قراء، وعاظ، نحویان و محدثان را از شهرهای بصره و کوفه که پیش از آن مرکز علمی جهان اسلام بودند، به بغداد دعوت کرد. به تعبیر یکی از پژوهشگران غربی، ولی نعمتان سخاوتمند دانش و مشتاق به استفاضه از فضل ملازمان خویش بودند و در راستای کسب اعتبار و مشروعیت، فرهنگ و علم را به منزله زینت و جلوه قدرت ارج می نهادند و متفکرانی را همچون گوهرهایی بر تارک تاج خویش می نشاندند. آنها به صحت و تندرستی خود اهمیت شایانی می دادند؛ از این رو بهترین عالمان و متخصصان هر فن ،به ویژه علم پزشکی و نجوم را درخدمت خویش میگرفتند تا در فرصتهای مناسب از تخصص شان بهره گیرند. روی آوردن هارون الرشید و بسیاری از حاکمان مسلمان دیگر به پزشکان مسلمان و غیرمسلمان از همین زاویه قابل تحلیل است.
از جمله تدابیری که عباسیان برای جذب نخبگان انجام داده اند میتوان به سه مورد اشاره کرد.
- تکریم و بزرگداشت علم و عالمان : اهمیت قايل شدن و احترام گذاشتن به شخصیت و مقام علمی آنان، یکی از تدابیر مهم و زمینه ساز برای حضور و رشد دانشمندان در جامعه بود. به عنوان مثال: خلیفه عباسی، بختیشوع بن جبریل را که دانشمند پارسی و هنوز مسلمان هم نشده بود، امین خود قرار داده بود و درباره زنان، مادران و فرزندان خویش به او اعتماد میکرد.
- ایجاد مراکز علمی و امکانات پژوهش: از جمله اقدامات برجسته سیاست مدارانعباسی، تاسیس مراکز علمی- پژوهشی و ایجاد فضای علمی مبتنی بر فعالیتهای پژوهشی بود که حضور دانشمندان را مهیا مینمود. تاسیس بیت الحکمه بغداد به دست مامون که شامل یک رصدخانه و کتابخانه عمومی بود با هزینه آن دوصدهزار دینار طلا، معادل 950 هزار دلار، که بعد از تأسیس مدرسه اسکندریه در نیمه نخست قرن سوم قبل از میلاد مهمترین انجمن علمی و فرهنگی به شمار می آمد که افراد یهودی، مسیحی و نومسلمان مشغول ترجمه بودند.
- تامین اقتصادی دانش مندان: در واقع حمایت مالی درباریان و تاجران ثروتمند باعث شد که پزشکان و اخترشناسان اسلامی بتوانند با خیال راحت، به تجارب علمی و مشاهده گری بپردازند. پرداخت حقوقهای گزاف باعث شده بود که پای پزشکان و مدرسان دارالعلم جندی شاپور به بغداد کشانده شود. بطور مثال : پرداخت هارون الرشید به هزینه بالغ بر 88،000،000 درهم طلا برای جبریل بن بختیشوع صورت میگرفت. در طول تاریخ از جمله ضروریات جامعه ملل بحث دانش پزشکی می باشد. دانش پزشکی بستر مهم و تعیینکنندهای در زمان خلافت عباسی داشت. دانش پزشکی ضمن دارا بودن پیشینه جوامع تمدنی، حاصل تلاش قرنها و تجربه کانون علمی چون جندی شاپور بوده است که به بیت الحکمه منتقل شده است. فراخوان و جلب پزشکان در دولت عباسی مبتنی بر ضرورت، رشد دانش پزشکی و فعالیت پزشکان ، ترجمه و تالیف کتابهای پزشکی و تاسیس بیمارستانها و مریض خانههای آموزشی در بغداد، رفته رفته دامنه علم پزشکی توسعه پیداکرد که باعث شد این عصر را عصر پزشکان بنامند. با این حال پزشکان از جندی شاپور به بغداد می آمدند، به طبابت پرداخته و گذشته از آن به ترجمه کتابهای مهم یونانی یا سریانی میپرداختند. جرجیس بن بختیشوع در زمان خلافت منصور و یوحنا بن ماسویه در زمان هارون از جمله این افراد بودند. بغداد علم طب را از جندی شاپور به ارث برده است که خلفای عباسی از اطبای دانشمندان جندی شاپور دعوت به عمل آورده بود. خاندان بختیشوع قریب شش نسل و بیش از 350 سال در امر پزشکی خدمات ارزنده ای به عالم طب اسلامی کرده است. از این اقدامات حمایتی دولت عباسی در رشد دانشپزشکی و ترجمه متون این حوزه موثر بود.
بایستههای توجه به تاسیس دارالترجمه
درقرن های اولیه ظهور اسلام مصادف با به قدرت رسیدن خلفای عباسی تلاش گسترده برای ترجمه متون مختلف از حوزههای علمی آن دوران به زبان عربی شکل گرفت که بعدها این مجموعه تلاشها را با عنوان نهضت ترجمه قرار دادند. تا آنجا که مستندهای تاریخی نشان میدهد این دوران نه پیش از آن، نه بعد از آن در طول تاریخ هیچ گاه متحقق نشد که حجم عظیمی از دانش بشری را در یک بازه زمانی محدود از یک زبان به زبان دیگری حمل نمود. نهضت ترجمه در جهان اسلام که یکی از درخشانترین موارد تاریخ انتقال فکر بشری است، حاصل کار و همت خالصانه و پرشور معدودی مترجم شیفته و حمایت بی دریغ و بی شايیبه دولتی بود. تمام آثار اساسی در طول صد سال که شناخته شده بود به عربی برگردانده شد که میراث گذشتگان در اختیار محققان و متفکران مسلمان قرار گرفت. دانشمندان سیر تحول و تاریخ ترجمه را در دوره عباسی به سه دوره تقسیم کرده اند:
دوره اول از خلافت منصور شروع شده تا وفات هارون الرشید یعنی از سال (136-193) می باشد مترجمان این دوره یحی بن بطریق، جرجیس بن جبریل و عبدالله بن مقفع می باشند که کتابهای منطق ارسطو و کتابهای پزشکی را ترجمه کردند. دوره دوم از حکومت مامون یعنی از سال (198-300) است که در این دوره دوم مترجمانی چون یوحنا بن بطریق، حجاج بن مطر، قسطا بن لوقا بعلبکی، حنین بن اسحاق و پسرش اسحاق بن حنین نقش آثاری به صورت ترجمه داشتند و کتابهای ترجمه شده در این دوره کتابهای بقراط، جالینوس، ارسطو، افلاطون و تفاسیر این کتابها می باشد. دوره سوم از سال (300-تا نمیه قرن چهارم) بوده است. ترجمه کنندگان این دوره متی بن یونس، سنان بن ثابت بن قره، یحی بن عدی، هلال بن حمصی و عیسی بن چهاربخت بوده اند که ترجمه کتابهای منطقی و طبیعی ارسطو و آثار مفسران ارسطو توسط آنان صورت گرفته است. دارالترجمه که از آن به عنوان«عصر طلایی ترجمه» یاد می شود؛ از جمله درخشانترین دورههای تاریخی در انتقال علوم بشری به حساب می آید. پیروی از شیوه علمی در ترجمه، تنوع آثار ترجمه شده و اتخاذ روشهای مختلف در ترجمه از جمله ویژگیهای ترجمه در طی این دوره میباشد. تأسیس مرکز علمی -پژوهشی ” بیت الحکمه” نقطه اوج نهضت ترجمه بغداد به شمار میرود. در این مرکز دانشمندان علوم مختلف به پژوهش، ویرایش و ترجمه آثار مشغول بودند. اما اوج نهضت ترجمه مسلمانان در فاصله سدههای سوم تا پنجم، یعنی از زمان حکومت منصور تا پایان خلافت مامون عباسی رقم خورد این دوره را عصر طلایی تمدن اسلامی نام گذاری کردند که درخشش در زمینه های فکری، ادبی، عمران و تشکیلات اداری و سیاسی به وضوح در آن دیده می شد. ابن ندیم باورمند است نخستین کسی که به ترجمه کتابهای علمی در جامعه اسلامی فرمان داد خالد بن یزید که اهتمام زیادی به علم و دانش داشت. وی به فکر ساخت کیمیا افتاد بود. او فرمان داد گروهی از فلاسفه مصر را که عربی می دانستند، احضار نمایند و از ایشان خواست کتابهای کیمیا را از زبان یونانی و قبطی به عربی ترجمه نمایند. بر اثر همین توجه به نقل علوم وی را “حکیم آل مروان” لقب دادند. از اوایل قرن دوم هجری ترجمه و نقل آثار مللهای دیگر به خصوص یونانیان کم کم به زبان عربی آغاز شد؛ ولی نهضت واقعی ترجمه در جهان اسلام در اصل در نیمه دوم این قرن از عهد ابوجعفر منصور عباسی پاگرفت. او در دوران 22 ساله خود، در توسعه دانش و هنر کوشش فراوان نمود و دستور داد کتابهای یونانی را ترجمه کنند. وی افراد را به نزد امپراطور روم فرستاد تا برخی کتابها را از آن سرزمین بیاورند. نخستین گامهای ترجمه در زمان منصور برداشته شد. یکی از ویژگیهای این دوره حضور بی شايبه پزشکان، منجمان و برخی ادیبان در دربار خلافت و توجه بیش از حد به تنجیم، پزشکی، علم سیاست، قصص و ادبیات میباشد. نخستین کسی که علوم را در میان اعراب پرورش داد منصور بود. وی به ورزندگان علم علاقه داشت و در علم دین دست قوی و در ترویج دانش فلسفی و اخترشناسی پیشگام بود. نویسندگان عرب وی را آغاز کننده و اشاعه دهنده نهضت ترجمه دانسته اند. منصور اولین خلیفۀ عباسی است که نهضت ترجمه راسرپرستی کرده است. مسعودی در این باره اشاره کرده است:«منصور اولین خلیفه است که منجمان را به خود نزدیک کرد و به احکام نجومی عمل می کرد» و در عصر آن ترجمه شکوفا شد و در این امر جدیت به خرج داد. و برای ساختن بغداد از ستاره شناسان کمک میخواست. منصور به حدی به علم نجوم و رصد ستارگان علاقه داشت که بدون اجازه منجمان دست به کاری نمیزد و نخستین خلیفۀ است که به علم نجوم توجه داشت. منصور به دانش حکمت و فلسفه نیز اهمیت میداد. عصر منصور طولانی و متمایز است. تثبیت پایه های قدرت نظام خلافت، تشویق کارورزان و نخبگان علمی که برگرفته از مشی متفاوت خلیفه بودند منجر به خیزش جریانهای علمی و فکری در این عصر شد که این امر دلیل ممتاز و پرتکاپو در نخستین دوره عباسی میباشد. عصر هارون نیز از درخشانترین اعصار ترجمه میباشد. عنایت و توجه هارون نیز از اسبابی است که سبب رشد ترجمه شد. هارون در بارور کردن بزرگترین عصر شکوفایی دانش در تمدن اسلامی نقش اساسی را ایفا نمود. آنچه که در این عصر بر نهضت ترجمه اهتمام و حمایت صورت گرفت؛ موجودیت برمکیان در دستگاه دولت و سهیم بودن آنها در ترجمه علوم میباشد. همچنین قرن سوم هجری سرشار از فعالیتهای تاریخی میباشد که انتقال علوم از یونانی به سریانی و از سریانی به عربی در آن دوره صورت گرفت. مامون از لحاظ توجه به امر ترجمه در این قرن از نام آورترین خلفای عباسی به شمار میورد. متون دانشگاههای کشورهای دیگر به عربی ترجمه شد.
دکتر محمد علی ابوریان در رابطه با این عصر می گوید: “در این مرحله (198-300). نهضت ترجمه شکوفا شد و حرکت علمی شتاب گرفت که کلیه علوم، در اخلاق ، فلسفه و روانشناسی ترجمه صورت گرفت و مطالبی از نجوم، پزشکی ،منطق و فلسفه به عربی ترجمه گردید”. ابتدا ترجمه فلسفی که مباحث ستاره شناسی، نجوم، ریاضیات، کیمیا و علوم طیعی را شامل میشد توسط خالد بن یزید صورتگرفت. سپس در عصر عباسی در دوره مامون ترجمه منظم متون فلسفی انجام شد. لوبون میگوید: عصر هارون و مامون عصری است که بغداد آخرین درجه ترقی خود را داشته و برتمام بلاد مشرق زمین تفوق داشت و ارتباط تنگاتنگی با سایر بلادها داشت. سیاست خاص مأمون به همراه ویژگیهای بارزی همچون خوش فکری، گشاده دستی ، دوراندیشی، علم دوستی و فرهنگ پروری دوره درخشان در تاریخ اسلام بوده است.
اهتمام مامون به علم و دانش باعث شد که لقب “حکیم آل عباس” را به وی بدهند. وی علما و دانشمندن را بندگان خاص می دانست و باورمند بود که برای تکمیل فهم و ادراک انسانی فرستاده شده اند و به منزله مشعلهای فروزان در میان انسانها می باشند. ازمهمترین ویژگیهای عصر مامون توجه به علوم عقلی، مباحث کلامی و فعالیت متکلمان معتزلی است. آشنایی مسلمین با علوم عقلی و کلامی نتیجه زحمات مجوس، زنادقه و خصوصاً عیسویان و حرانیان می باشد. در قرن دوم و سوم هجری این نهضت به اوج خود رسید و تا پایان قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری ادامه داشت. در رشد نهضت ترجمه در عصر عباسی عواملی مؤثر بودند که عبارتند از 1- نظارت خلفا بر ترجمه 2- نظارت و سرپرستی عدهای از دولت مردان 3-رغبت بعضی از وزیران و طبیبان برای اطلاع از میراث قدیم 4- نیاز عرب به میراث تمدنهای قدیم 5- طبقات مترجمان 6- نهضت شعوبیان 7- اختراع کاغذ 8- دین اسلام 9- زبان عربی 10- پیدایش فرقههای اسلامی. نهضت ترجمه در عصر عباسی تطورات ارزندهای از لحاظ موضوعات ترجمه، تعداد مترجمان و فرهنگشان و مجموع ترجمهها، داشت. پشتیبانی مادی و معنوی متولیان نسبت به ترجمهها بر این تطور افزود.
ترجمه در این دوره تا دورههای بعدی قابل تمایز است. ترجمه در عصر منصور نسبتبه عصر هارون شکل ابتدایی داشته است که در عصر هارون کار ترجمه به اوج خودرسیده بود. اولیری می گوید:” ترجمه در این عصر با مترجمان و آثار فراوانی صورتگرفت که بیشترشان از مسیسحیان، یهود و راه یافتگان به اسلام از ادیان دیگر نضج گرفت» سیاست های نخستین خلفای عباسی به ویژه منصور ،و فرزندش مهدی سومین خلیفه عباسی (158-169-775-785). از اهمیت خاص در جستجوی منشا نهضت ترجمه برخورداراست. نهضت علمی ترجمه از زمان منصور شروع شد و در فاصله بیست و پنج سال از تاسیس بغداد و آغاز خلافت هارون الرشید مقدمه معتبری برای ترجمه کتابها علمی و طبی بوده است. پس از این که بنی عباس بقدرت رسیدند؛ شهر بغداد را ساختند و بتدریج این شهر به یکی از بزرگترین شهرهای دنیای آن روز تبدیل شد. این مسيله خود در رشد و توسعه علمی و فکری نقش ارزنده ای داشت. بغداد درآن زمان پل ارتباطی میان فرهنگهای مختلف مانند فرهنگ ایرانی، هندی، سوری، مصری و غیره بود. منجر به آمیزش شدید فرنگیان ملل مختلف شده ثمره این آمیزش پیدایش دوره طلایی در تمدن اسلامی بود. در این مقطع از تاریخ بود که بیت الحکمه تاسیس شد و نهضت ترجمه نیز در طلایه دار بودن آن جایگاه رفیعی را به خود اختصاص داد.
شکایت از رشوهستانی و فساد طالبان در سفارت افغانستان در پاکستان
انس حقانی در واکنش به سفر رهبر سوریه به عربستان، آیهی قرآن را منتشر کرد
آریانفر: کهنترین قوم باشندهی افغانستان «تاجیکها» هستند
جبههی آزادی: طالبان افراد زیادی را به دلیل تعلق داشتن به یک منطقهی خاص زندانی کردهاند
احمد مسعود: طالبان مانند شورویها در پنجشیر اردو زدهاند و به سرنوشتی یکسان مواجه میشوند