نویسنده: کیخسرو باختریان
آیا میتوان در جامعهای از عید و خوشی سخن گفت که آن جامعه زیر سلطه باشد و افراد در آن جامعه آزادی مدنی و شهروندی نداشته باشند؟ به نظر من در جامعهایکه سلطه و زور جریان داشته باشد و آزادی وجود نداشته باشد، در آن جامعه عید و خوشی نمیتواند وجود داشته باشد.
گروه طالبان با سلطه، زور و خشونت حقوق و آزادی ما را در افغانستان تصرف کردهاند و عید، نوروز و هر امید و خوشی را از ما گرفتهاند. چند میلیون دختر که حق خواهری و فرزندی بر ما دارند، توسط گروه طالبان از آموزش محروم شدهاند و آنها در محرومیت آموزشی و حقوقبشری زندگی میکنند و عید ندارند. ما مردان اگر وجدان داشته باشیم، در این صورت چگونه میتوانیم عید داشته باشیم؟ چند میلیون زن از داشتن کار و شغل ممنوع شدهاند و این زنان با شغل و کار خود خانوادههاشان را نان میدادند و زمینهی زندگی را برای خانوادههای خود فراهم میکردند؛ امروز خانوادههای آنها دچا مشکل معیشتیاند، آنها عید ندارند. در این صورت چگونه میتوان عید کرد؟ وجدان آگاه و بیدار نمیتواند عید داشته باشد. گروه طالبان گشت و گذار زنان را در این عید در چندین ولایت ممنوع کردند. در واقعیت این ممنوعیت برای همهی زنان افغانستان بود. وقتیکه زنان جامعهای، حتا از گشت و گذار در روزهای عید ممنوع شوند، آن جامعه چگونه میتواند عید داشته باشد؟
گروه طالبان طوریکه هرگونه آزادی افغانستان را تصرف کردهاند، عید فطر و خوشی عید فطر را نیز تصرف کردهاند و از مردم افغانستان گرفتهاند. بنابراین، مردم افغانستان زیر سلطهی گروه طالبان عید و خوشی ندارند. عید و خوشی به آزادی، رفاه و آسایش ارتباط دارد. اما مردم کشور در خوف و هراس از گروه طالبان به سر میبرند و حتا حق حیات خود را ندارند.
دیروز در شهر کابل در پایتخت افغانستان در روز روشن سربازان گروه طالبان از حوزه یازده دو تاجیک پروانی را پیش چشم فرزندانش به ضرب گلوله میکشد. آیا در چنین وحشتی امکان دارد که عید وجود داشته باشد؟ اینکه مردم افغانستان نمیتوانند در برابر وحشت، دهشت و خشونت گروه طالبان واکنش نشان دهند به این معنا است که این گروه افغانستان را برای آنها زندان ساختهاند و مردم در زندان آنها به سر میبرند و میل تفنگ این جنگجویان از چهار طرف به سوی مردم نشانه گرفتهاند تا بر مردم فیر کنند.